همیشه نمی شود
زد به بی خیالی و گفت:
تنهـــــــــــا امده ام ٬ تنهـــــــا می روم...
یک وقت هایی
شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای...
کم می اوری
دلت یکی رو میخواد...
همیشه نمی شود
زد به بی خیالی و گفت:
تنهـــــــــــا امده ام ٬ تنهـــــــا می روم...
یک وقت هایی
شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای...
کم می اوری
دلت یکی رو میخواد...
چیزے نمیخواهمـ
جــُز
یـڪ اتاقـ ِ تاریـڪ
یـڪ موسیقـے بے ڪلامـ
یـڪ فنجانـ قهوهـ بــہ تلخـے زهـر !
و خوابے بــہ آرامے یـڪ مرگــــــــ همیشگے
خدایا...
خط و نشان دوزخت را برایم نکش
جهنم تر از این جا جایی را سراغ ندارم
می گویند : هرکه بامش بیش ، برفش بیشتر.
خدایا...
بی خانمانم ؛ حواست هست ؟
چگونه می شود از خدا گرفت چیزی را که نمی دهد ؟!!
می گویند قسمت نیست ، حکمت است.
من قسمت و حکمت نمی فهمم.
تو خدایی ، طاقت را می فهمی …!
خدايا...
اين دلتنگي هاي ما را هيچ باراني آرام نميکند
فکري کن اشک ما طعنه ميزند به باران رحمتت
بـآ تــــوآم پِسـَــر جــآن(!)
دُختـَـرے کـہ مَسخـَــره بآزے درميـــآره،
نِگــآت مے کُنـــہ و چِشمهآش بـَــرق مے زنـہ
و زير لـَب مے گہ عزيـــزم....
دُختــَــرے کـہ بــِـدون تـَرس و مُحکـَمـ, هَمــہ جـآ دَستـآشــو دورت حَلقــہ ميکنـہ
دُختــَــرے کـہ روسـَرے بــَـد رَنـگ رو کـہ بـَرآش خـَـــريدے سَـــر مے کُنــــہ
و ميــآد به ديدَنــت....
دُختــَـرے کـہ وَقتـے قَـَــدم مے زَنيد و يــہ پسر خـــوش تيپ تر مے بيــنہ
خودِش رو بيشتـَــر مے چسبونـــہ بهــت...
دُختــَـرے کـہ دستـآت رو تــو چــرآغ قــرمزِ خيآبونــآ مُحکَمتــر ميگيــره
دُختـَــرے کـہ وَقتـــے از هَمــہ شآکـــے هستـے و دآد مــے زَنــے
هيچـــے نمـے گہ، فَقَط آروم دَستتو مـــے گيره....
دُختــَـرے کـہ وَقتــے دآرے حـَرف ميزَنــے تـو صورَتت لَبخَنــد ميزَنــہ
دُختـَــرے کـہ وَقتــي تــو خُودتــي, قِلقِلکـت ميـــده؛
دُختـَــرے کـہ روز زَن بَـــرآش يــہ شآخـــہ گل مـے خـَــرے
بـآ يـہ لَبخنــد غَمگيـــن مے گـہ مُهـــِم خودِتـــے....
اين دُختــــرو حَـــق ندآرے اَذيــت کُنــے(!)
وَقتـــے یــِﮧ زَن ســیگار کِشیــב
یَعنـــے בیگــِﮧ گِریـــﮧ جَواب نِمیــבه
وَ وَقتــے مَــرבے اَشک ریـפֿـــت
بـבون کآر اَز ســیگار کِشیــבن گذَشتـﮧ..
کودکان گل فروش را می بینی ؟
مردان خانه به دوش
زنان تن فروش
مادران سیاه پوش
واعظان دین فروش
محرابهای فرش پوش
پسران کلیه فروش
زبانهای عشق فروش
انسان های آدم فروش
همه را می بینی ؟
می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم
دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد
نه به دیروزهایی که بودی فکر می کنم
نه به فرداهایی که شاید بیایی!!
می خواهم امروز را زندگی کنم...
خواستی باش...
نخواستی نبـــــــــاش...!
چـقـدر خـوبـه . . .
یـکـی بـاشـه
یـکـی بـاشـه کـه بـغـلـت کـنـه . . .
سـرتـو بـزاری روی سـیـنـش
آرومـت کـنـه . . .
حـُرم نـفـس هـاش تـنـت ُ داغ کـنـه . . .
عـطـر دسـتـاش مـوهـاتـو نـوازش کـنـه . . .
چـقـدر خـوبـه . . .
چـقـدر خـوبـه کـه آروم دم گـوشـت بـگـه
غـصـه نـخـوری هـا
" اما حیف که هیچ کس نیست "
شانس یکبار در خونه آدم رو میزنه…
ولی بد شانسی دستش رو از رو زنگ ور نمیداره…
بدبختی هم که کلید داره هر وقت بخواد رسما میاد تو !
همیشه نباید همه چیز را توضیح داد...
وقتی کسی برای نداشته هایت بهانه میگیرد
بهتر است او را هم نداشته باشی تا به نداشته هایت اضافه شود....