صفحه 3 از 16 نخستنخست 12345678910111213141516 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 156

موضوع: ضایع کردن دخترها...(طنز....)

  1. #21
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض





    ,وای وای خدا

  2. #22
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/12/23
    محل سکونت
    ღ ŚĔŃÁŤŐŔĤÁ ღ
    نوشته ها
    3,638

    پیش فرض _______ ما هم چنان ایستاده ایم ________

    اگرپسري بر ضد دخترها حرفي زد بدونيد ...


    ازهمه بيشتر دنبال دخترهاست و براشون له له ميزنه!!


    حکايتش حکايت همون گربه هست که دستش به گوشت نميرسيد مي گفت پيف پيف بو مي ده!


    تا حالا صد تا دخترسر کارش گذاشتند و حالشو گرفتند !


    تا حالا هر چي التماس کرده دختراي ناز ايروني که سهله يه وزغ ماده هم تحويلشون نگرفته!!


    توي دانشگاه نمره هاي ماکزيمم دخترا رو ديده و براي اينکه کسي نفهمه آي کيوش در حد کلوخه مجبوره بشينه براي دخترا حرف در بياره


    تو خونه همش به خاطر شلخته بودنش (مخصوصا موها و دماغ ) و تميزي و خوشتيپي خواهرش مدام زدند تو سرش


    از اينکه با صد نوع مدل موي مختلف و خط ريشاي عجيب غريب نميتونه قيافه مثل اژدهاشويه کم شبيه آدما بکنه به دختراي ايروني که با آرايش زيباتر ميشند حسودي مي کنه


    مي بينه يک نفر تو دنيا پيدا نميشه که فقط يه بار منتشو بکشه و بايد يه عمر ناز کش باشه


    مي بينه خيلي از مردا و پسراي اطرافش (وحتي خودش) حاضرند با اشاره يه خانم همه چي شونو فدا کنند اون وقته که يه جاش به شدت ميسوزه
    (این پستم گذاشتم در جواب بعضیا که با دست پس میزنن با پا پیش میکشن!!!)



    • بابا من دیگه کی هستم .حالتون گرفته شد نه ؟؟؟
    • به سلامتی دخترای گل و گلاب

  3. #23
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287

    پیش فرض


    1با عصبانیت برین جلوش و تو چشاش زل بزنین و بگید:

    چیه به من خیره شدی؟ چیزی می خوای؟

    به غیر از من کس دیگه هم اینجا هست که بتونی نگاش کنی .

    همش خیره شدی به من که چی بشه ؟

    حالا اینا به کنار ، چرا چشمک می زنی؟

    چرا ابرو هاتو واسه من بالا و پایین می کنی؟ خجالت بکش ، شرم کن.

    نکنه در موردم فکر و خیال کنی! من زن دارم و زنم رو هم دوست دارم

    و قصد ازدواج مجدد هم ندارم .

    چه معنی داره یه دختر به یه پسر چشمک بزنه .

    2 اگه دیدین دختر با عجله داره راه میره

    و یا اگه موردی پیش اومد که دختری می دوید .

    شما از پشت سر دنبالش کنین و بگین

    آی دزد آی دزد بگیرینش دار و ندارم رو برد .

    اگه دختر وایساد و شما رو نگاه کرد بازم داد بزنین که:

    دزد همینیه که ایستاده اگه دختر ترسید و پا به فرار گذاشت ،

    خوش به حالتون می تونین یه تعقیب و گریز حسابی راه بندازین و حالشو ببرین .

    ولی اگه ایستاد و فرار نکرد برای این که ضایع نشین به دویدن ادامه بدین

    و بازم داد بزنین که: آی دزد آی دزد .

    3 توی تاکسی اگه کنارت یه دختر نشسته وقتی که خواستین پیاده بشین

    بهش بگین مگه نمیای ؟

    اون هاج و واج شما رو نگاه می کنه .

    بهش فرصت ندین و بگین : چه زود جا زدی؟

    بعدش در تاکسی رو ببندین و برین.

    و مابقی ماجرا رو به افراد حاضر در تاکسی واگذار کنین .

    4 توی پارک با عجله برین کنارش بشینین و بگین

    معذرت می خوام که دیر کردم .

    خب چکارم داشتی که گفتی بیام اینجا؟

    بهتره یه جایی باشه که چند نفری حضور داشته باشن .

    معلومه که اون انکار می کنه .

    بعدش نوبت شماست فوری بگین مگه تو نگفتی بیا اینجا

    این رنگ لباسمه این رنگ روسریمه ؟

    باز هم اون انکار می کنه . شما این طوری ادامه بدین .

    خب اگه از اینای که اینجا نشستن خجالت می کشی بریم یه جای خلوت .

    مطمئنم اون داغ می کنه .

    بعدش شما با عصبانیت بلند شین و یه کاغذ جلوش بندازین و بگین

    سرکار گذاشتی منو ؟

    بیا اینم شماره ای که دادی .

    دیگه به من زنگ نزن وگرنه می دمت دست پلیس .

    بعدش ول کنین برین .
    تست شده
    ویرایش توسط ABOALFAZL : 2012/01/14 در ساعت 16:47

  4. #24
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    دانشجویان دختر
    ترم ۱- اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR میدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند! {پیشنهاد میکنم که در دختران ترم یکی (صفری) به دنبال GF نباشید چون اولاً پا نمدهند و ثانیاً اگر حتی یکی از این دختران برای دوستی پا بدهد (یکی در هر ۱۰ میلیون سال) همه به شما به چشم یک همجنس باز نگاه خواهند کرد !} فقط برای عملیات قضای حاجت به WC می روند. طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد.ب ه پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند. تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند. سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند. وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند!(بی جنبن دیگه!!!) در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند!
    ترم ۲ – همچنان قادر به ساختن کلمات معنی دار نمیباشند! متوجه میشوند به غیر از آنها افراد دیگری نیز به اسم دانشجو تو این مملکت هستند! به مقدار بسیار ناچیز از قطر ابروها کاسته میشودولی سیبیل جزیی از اعضای ثابت بدن می باشد. سر کلاس متوجه موجوداتی عجیب و غریب میشوند اما اسم آنها را نمی دانند. کماکان مسیر دانشگاه تا خانه بدون هیچ کم و کاستی طی میشود. نیمی از کتاب های ترم را میخرند و نیمه دیگر را از کتابخانه میگیرند. اگر به آنها سلام کنید در جواب زمزمه نامفهومی میشنوید با این مضمون:سلام علیکم ورحمة الله و برکاته! دو- سه بار از جلوی تریای دانشکده رد میشوند اما جرأت داخل شدن را ندارند!(استغفرالله)
    ترم ۳ – به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند. به این نکته حیاتی پی می برند که تنها استفاده WC قضای حاجت نیست!!! سوژه خنده پیدا می کنند. همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند. می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد! تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود. در جواب سلام شما میگویند سلام!
    ترم ۴ – با واژه BF آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند. ابروها نازک میشودو سیبیل ناپدید! در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به WC میروند!!!همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پر پسر” عبور میکنند. شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه! (نکته:اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید پس: ۱- دختره ترم ۴ درس میخونه. ۲-شما خوشتیپید!! ۳ – یالا مخشو بزن دیگه چلمن!) شروع میکنن به نوشتن جزوه ! هر ۲-۳ شب یکبار به خانه میروند برای حاضری و به خاطر غر زدن های مامان بابا. (خوب پدر مادرن دیگه دلشون تنگ میشه شما به بزرگی خودتون ببخشید!) و تعویض لباس و بقیه روز ها خونه دوستشون درس میخونن! (آره جون خودت ، بیچاره پدر ، مادره خبر نداره خوابگاه دخترا بغل خوابگاه پسراست!!!!) در جواب سلام شما میگویند: سلام.چطوری؟خوبی؟
    ترم ۵ –یکی از این موجودات خوش خط و خال (BF ) را بدست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود!اصلاً سر کلاسها نمی روند و از دانشگاه فقط با WC کار دارند! چون BF دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند ( چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که BF دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا! =آخر بی جنبگی) کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد. از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است! (اینجاست که میگن مردونگی مرده!!!) به دلیل افزایش آرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند! یک میز اختصاصی برای خودشان و BF شان در تریا دانشکده رزرو است!تابلو میشوند. کارکنان حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند. سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند! در جواب سلام شما (بعد از ۱۰ دقیقه!) می گویند: اوا … سلام ببخشید حواسم نبود(طرف داره عاشق میشه و حواسش یه جای دیگست….خاک بر سرت!)
    ترم ۶ – خیلی تابلو میشوند!عاشق میشوند! مورد سوءاستفاده قرار میگیرند!مشروط میشوند!!!
    ترم ۷ – به طرز وحشتناکی تابلو میشوند! در عشق شکست میخورند!مشروط میشوند!
    ترم ۸– دوباره آدم میشوند. دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند(من لذت می برم میبینم این جوونا…….!) جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است. مثل بچه آدم این ترم درس میخوانند فارغ میشوند. در به در دنبال شوهر میگردند. به نگهبان جلوی در دانشگاه هم پا می دهند. به اولین پیشنهاد جواب مثبت میدهند و از چاله به چاه می افتند!!!!
    بعد از دانشگاه: ازدواج میکنند و رخت بچه میشورند !!

  5. #25
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/12/23
    محل سکونت
    ღ ŚĔŃÁŤŐŔĤÁ ღ
    نوشته ها
    3,638

    پیش فرض کارهای پسرهای دانشجو از ترم اول تا آخر دانشگاه

    • ترم اول (ترم جو گیریدگی):
    الو سلام مامانی. منم هوشنگ.
    وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه. وای خدا خوابگاه رو بگو.
    وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن
    و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده؛ تنم مور مور میشه...
    راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه.
    دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشس!
    لامصب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!!
    پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان!

    • ترم دوم (ترم عاشق شدگی):
    آه ای مریم. ای عشق من. همه زندگی من.
    می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.
    می خواهمت با تمام وجود عزیزم.
    همه
    پول و سرمایه من متعلق به توست.
    بدون تو این دنیا رو نمی خوام. کی میشه این درس من تموم شه تا بیام باهات ازدواج کنم ...
    امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در کلاس می درخشیدی تماشا می کردم...

    • ترم سوم (ترم افسردگی):
    الو مامان سلام.
    مریم منو ول کرد و گذاشت رفت!
    مامان جون افسرده شدم آخه اولین عشقم بود حالا هم دارم میمیرم از غصه.
    ای خدا بیا منو بکش و راحتم کن.
    مامان من این زندگی رو نمی خوام ...
    دیگه خسته شدم از دنیای وانفسا

    • ترم چهارم (ترم زرنگ شدگی):
    الو سلام مهشید جون خوبی عزیزم؟
    منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟
    دلم تنگ شده واست. گنجشک کوچولوی من. بیا ببینمت قربونت برم ...
    مهشید جون من پشت خطی دارم. مامانمه. بعداً بهت زنگ میزنم ...

    الو به به سلام چطوری ندا جون؟
    آره بابا داشتم با مامانم صحبت می کردم!
    پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟
    به خدا منم دلم یه ذره شده واست.
    باشه عزیزم فردا ساعت 11 پارک پشت دانشکده دارو...

    • ترم پنجم (ترم مشروطه گی):
    الو سلام استاد!
    قربون بچه ات! دارم مشروط میشم، 2 نمره بهم بده.
    به خدا دیشب بابابم سکته کرد، مرد.
    مامانم هم از غصه افتاد پاش شکست الان تو آی سی یو بستریه.
    منم ضربه روحی خوردم شدید، دچار فراموشی شدم اصلاً شما رو هم یادم نمیاد ...
    اگه این مورد مشروط پشروطه ما اوکی بشه قول میدم جبران کنم ...

    • ترم ششم (ترم ولخرجیدگی) :
    الو مامان من خونه می خوام!
    راستی اون 50 تومنی که 3 روز پیش فرستادی تموم شد.
    دوباره بفرست. خرج پروژه ام شد!!!

    • ترم هفتم (ترم پاتوقیده گی):
    خودتون دیگه سیر تا پیازشو حدس بزنین دیگه ...

    • ترم هشتم (ترم فارغ التحصیلگی):
    الو سلام خانم.
    واسه این آگهی که توی روزنامه دادید تماس گرفتم.
    فرموده بودید آبدارچی با
    مدرک لیسانس و روابط عمومی بالا ...
    ای وای بر من؛ کی میره اینهمه راهــــو ...
    ویرایش توسط ! asal ! : 2012/01/14 در ساعت 22:33

  6. #26
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط ! asal ! نمایش پست ها
    • ترم اول (ترم جو گیریدگی):
    الو سلام مامانی. منم هوشنگ.
    وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه. وای خدا خوابگاه رو بگو.
    وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن
    و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده؛ تنم مور مور میشه...
    راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه.
    دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشس!
    لامصب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!!
    پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان!


    • ترم دوم (ترم عاشق شدگی):
    آه ای مریم. ای عشق من. همه زندگی من.
    می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.
    می خواهمت با تمام وجود عزیزم.
    همه
    پول و سرمایه من متعلق به توست.
    بدون تو این دنیا رو نمی خوام. کی میشه این درس من تموم شه تا بیام باهات ازدواج کنم ...
    امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در کلاس می درخشیدی تماشا می کردم...

    • ترم سوم (ترم افسردگی):
    الو مامان سلام.
    مریم منو ول کرد و گذاشت رفت!
    مامان جون افسرده شدم آخه اولین عشقم بود حالا هم دارم میمیرم از غصه.
    ای خدا بیا منو بکش و راحتم کن.
    مامان من این زندگی رو نمی خوام ...
    دیگه خسته شدم از دنیای وانفسا

    • ترم چهارم (ترم زرنگ شدگی):
    الو سلام مهشید جون خوبی عزیزم؟
    منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟
    دلم تنگ شده واست. گنجشک کوچولوی من. بیا ببینمت قربونت برم ...
    مهشید جون من پشت خطی دارم. مامانمه. بعداً بهت زنگ میزنم ...

    الو به به سلام چطوری ندا جون؟
    آره بابا داشتم با مامانم صحبت می کردم!
    پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟
    به خدا منم دلم یه ذره شده واست.
    باشه عزیزم فردا ساعت 11 پارک پشت دانشکده دارو...

    • ترم پنجم (ترم مشروطه گی):
    الو سلام استاد!
    قربون بچه ات! دارم مشروط میشم، 2 نمره بهم بده.
    به خدا دیشب بابابم سکته کرد، مرد.
    مامانم هم از غصه افتاد پاش شکست الان تو آی سی یو بستریه.
    منم ضربه روحی خوردم شدید، دچار فراموشی شدم اصلاً شما رو هم یادم نمیاد ...
    اگه این مورد مشروط پشروطه ما اوکی بشه قول میدم جبران کنم ...

    • ترم ششم (ترم ولخرجیدگی) :
    الو مامان من خونه می خوام!
    راستی اون 50 تومنی که 3 روز پیش فرستادی تموم شد.
    دوباره بفرست. خرج پروژه ام شد!!!

    • ترم هفتم (ترم پاتوقیده گی):
    خودتون دیگه سیر تا پیازشو حدس بزنین دیگه ...

    • ترم هشتم (ترم فارغ التحصیلگی):
    الو سلام خانم.
    واسه این آگهی که توی روزنامه دادید تماس گرفتم.
    فرموده بودید آبدارچی با
    مدرک لیسانس و روابط عمومی بالا ...
    ای وای بر من؛ کی میره اینهمه راهــــو ...
    اینا که برا دخترا هم هست

  7. #27
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    عسل رو عکسی که انداختی لینک سایت دیگه است.منم بلدم عکس بپیچونم

  8. #28
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    اگه دختر خوب بود الان این همه دختر دم بخت و بی شوهر که رو دست پدر و مادراشون باد کردن نداشتیم.
    اگه دختر خوب بود الان همه پسرا ازدواج کرده بودن.ا
    گه دختر خوب بود الان اینقدر در جامعه شاهد طلاق زن و شوهرای جوان نبودیم.
    اگه دختر خوب بود همه پسرا به جای اینکه یه بار ازدواج کنن ۴ بار ازدواج می کردن.
    اگه دختر خوب بود الان اینقدر دختر بی کار نداشتیم که از بی کاری به درس و کنکور و دانشگاهپناه ببرن تا شاید توی محیط دانشگاه بتونن عشق خودشون رو پیدا کنن.و درنهایت

    اگه دختر خوب بود لااقل هر پسری برای یک بار هم که شده هوس میکرد دست به ازدواج بزنه و دختری رو به عنوان همسر اینده بپذیره که البته میکروب پرست ها از این قاعده مستثنی هستن !!!

  9. #29
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/12/23
    محل سکونت
    ღ ŚĔŃÁŤŐŔĤÁ ღ
    نوشته ها
    3,638

    پیش فرض

    تو بپا کم نیاری

  10. #30
    کاربر ساده
    تاریخ عضویت
    2012/01/15
    محل سکونت
    البرز-کرج
    سن
    31
    نوشته ها
    1

    پیش فرض

    بد نبود خوب هم نبود !

صفحه 3 از 16 نخستنخست 12345678910111213141516 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •