صفحه 8 از 18 نخستنخست 123456789101112131415161718 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 178

موضوع: ****تاپیک جامع اشعار حافظ****

  1. #71
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    اشعار کامل دیوان حافظ مردم ديده ما جز به رخت ناظر نيست
    دل سرگشته ما غير تو را ذاکر نيست
    اشکم احرام طواف حرمت مي بندد
    گر چه از خون دل ريش دمي طاهر نيست
    بسته دام و قفس باد چو مرغ وحشي
    طاير سدره اگر در طلبت طاير نيست
    عاشق مفلس اگر قلب دلش کرد نثار
    مکنش عيب که بر نقد روان قادر نيست
    عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد
    هر که را در طلبت همت او قاصر نيست
    از روان بخشي عيسي نزنم دم هرگز
    زان که در روح فزايي چو لبت ماهر نيست
    من که در آتش سوداي تو آهي نزنم
    کي توان گفت که بر داغ دلم صابر نيست
    روز اول که سر زلف تو ديدم گفتم
    که پريشاني اين سلسله را آخر نيست
    سر پيوند تو تنها نه دل حافظ راست
    کيست آن کش سر پيوند تو در خاطر نيست

  2. #72
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    اشعار کامل دیوان حافظ زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نيست
    در حق ما هر چه گويد جاي هيچ اکراه نيست
    در طريقت هر چه پيش سالک آيد خير اوست
    در صراط مستقيم اي دل کسي گمراه نيست
    تا چه بازي رخ نمايد بيدقي خواهيم راند
    عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نيست
    چيست اين سقف بلند ساده بسيارنقش
    زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست
    اين چه استغناست يا رب وين چه قادر حکمت است
    کاين همه زخم نهان هست و مجال آه نيست
    صاحب ديوان ما گويي نمي داند حساب
    کاندر اين طغرا نشان حسبه لله نيست
    هر که خواهد گو بيا و هر چه خواهد گو بگو
    کبر و ناز و حاجب و دربان بدين درگاه نيست
    بر در ميخانه رفتن کار يک رنگان بود
    خودفروشان را به کوي مي فروشان راه نيست
    هر چه هست از قامت ناساز بي اندام ماست
    ور نه تشريف تو بر بالاي کس کوتاه نيست
    بنده پير خراباتم که لطفش دايم است
    ور نه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست
    حافظ ار بر صدر ننشيند ز عالي مشربيست
    عاشق دردي کش اندربند مال و جاه نيست

  3. #73
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    اشعار کامل دیوان حافظ راهيست راه عشق که هيچش کناره نيست
    آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نيست
    هر گه که دل به عشق دهي خوش دمي بود
    در کار خير حاجت هيچ استخاره نيست
    ما را ز منع عقل مترسان و مي بيار
    کان شحنه در ولايت ما هيچ کاره نيست
    از چشم خود بپرس که ما را که مي کشد
    جانا گناه طالع و جرم ستاره نيست
    او را به چشم پاک توان ديد چون هلال
    هر ديده جاي جلوه آن ماه پاره نيست
    فرصت شمر طريقه رندي که اين نشان
    چون راه گنج بر همه کس آشکاره نيست
    نگرفت در تو گريه حافظ به هيچ رو
    حيران آن دلم که کم از سنگ خاره نيست

  4. #74
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    اشعار کامل دیوان حافظ روشن از پرتو رويت نظري نيست که نيست
    منت خاک درت بر بصري نيست که نيست
    ناظر روي تو صاحب نظرانند آري
    سر گيسوي تو در هيچ سري نيست که نيست
    اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب
    خجل از کرده خود پرده دري نيست که نيست
    تا به دامن ننشيند ز نسيمش گردي
    سيل خيز از نظرم رهگذري نيست که نيست
    تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
    با صبا گفت و شنيدم سحري نيست که نيست
    من از اين طالع شوريده برنجم ور ني
    بهره مند از سر کويت دگري نيست که نيست
    از حياي لب شيرين تو اي چشمه نوش
    غرق آب و عرق اکنون شکري نيست که نيست
    مصلحت نيست که از پرده برون افتد راز
    ور نه در مجلس رندان خبري نيست که نيست
    شير در باديه عشق تو روباه شود
    آه از اين راه که در وي خطري نيست که نيست
    آب چشمم که بر او منت خاک در توست
    زير صد منت او خاک دري نيست که نيست
    از وجودم قدري نام و نشان هست که هست
    ور نه از ضعف در آن جا اثري نيست که نيست
    غير از اين نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
    در سراپاي وجودت هنري نيست که نيست

  5. #75
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    اشعار کامل دیوان حافظ حاصل کارگه کون و مکان اين همه نيست
    باده پيش آر که اسباب جهان اين همه نيست
    از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است
    غرض اين است وگرنه دل و جان اين همه نيست
    منت سدره و طوبي ز پي سايه مکش
    که چو خوش بنگري اي سرو روان اين همه نيست
    دولت آن است که بي خون دل آيد به کنار
    ور نه با سعي و عمل باغ جنان اين همه نيست
    پنج روزي که در اين مرحله مهلت داري
    خوش بياساي زماني که زمان اين همه نيست
    بر لب بحر فنا منتظريم اي ساقي
    فرصتي دان که ز لب تا به دهان اين همه نيست
    زاهد ايمن مشو از بازي غيرت زنهار
    که ره از صومعه تا دير مغان اين همه نيست
    دردمندي من سوخته زار و نزار
    ظاهرا حاجت تقرير و بيان اين همه نيست
    نام حافظ رقم نيک پذيرفت ولي
    پيش رندان رقم سود و زيان اين همه نيست

  6. #76
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    اشعار کامل دیوان حافظ خواب آن نرگس فتان تو بي چيزي نيست
    تاب آن زلف پريشان تو بي چيزي نيست
    از لبت شير روان بود که من مي گفتم
    اين شکر گرد نمکدان تو بي چيزي نيست
    جان درازي تو بادا که يقين مي دانم
    در کمان ناوک مژگان تو بي چيزي نيست
    مبتلايي به غم محنت و اندوه فراق
    اي دل اين ناله و افغان تو بي چيزي نيست
    دوش باد از سر کويش به گلستان بگذشت
    اي گل اين چاک گريبان تو بي چيزي نيست
    درد عشق ار چه دل از خلق نهان مي دارد
    حافظ اين ديده گريان تو بي چيزي نيست

  7. #77
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    اشعار کامل دیوان حافظ جز آستان توام در جهان پناهي نيست
    سر مرا بجز اين در حواله گاهي نيست
    عدو چو تيغ کشد من سپر بيندازم
    که تيغ ما بجز از ناله اي و آهي نيست
    چرا ز کوي خرابات روي برتابم
    کز اين به هم به جهان هيچ رسم و راهي نيست
    زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر
    بگو بسوز که بر من به برگ کاهي نيست
    غلام نرگس جماش آن سهي سروم
    که از شراب غرورش به کس نگاهي نيست
    مباش در پي آزار و هر چه خواهي کن
    که در شريعت ما غير از اين گناهي نيست
    عنان کشيده رو اي پادشاه کشور حسن
    که نيست بر سر راهي که دادخواهي نيست
    چنين که از همه سو دام راه مي بينم
    به از حمايت زلفش مرا پناهي نيست
    خزينه دل حافظ به زلف و خال مده
    که کارهاي چنين حد هر سياهي نيست

  8. #78
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    اشعار کامل دیوان حافظ بلبلي برگ گلي خوش رنگ در منقار داشت
    و اندر آن برگ و نوا خوش ناله هاي زار داشت
    گفتمش در عين وصل اين ناله و فرياد چيست
    گفت ما را جلوه معشوق در اين کار داشت
    يار اگر ننشست با ما نيست جاي اعتراض
    پادشاهي کامران بود از گدايي عار داشت
    در نمي گيرد نياز و ناز ما با حسن دوست
    خرم آن کز نازنينان بخت برخوردار داشت
    خيز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنيم
    کاين همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
    گر مريد راه عشقي فکر بدنامي مکن
    شيخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
    وقت آن شيرين قلندر خوش که در اطوار سير
    ذکر تسبيح ملک در حلقه زنار داشت
    چشم حافظ زير بام قصر آن حوري سرشت
    شيوه جنات تجري تحتها الانهار داشت

  9. #79
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    اشعار کامل دیوان حافظ ديدي که يار جز سر جور و ستم نداشت
    بشکست عهد وز غم ما هيچ غم نداشت
    يا رب مگيرش ار چه دل چون کبوترم
    افکند و کشت و عزت صيد حرم نداشت
    بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه يار
    حاشا که رسم لطف و طريق کرم نداشت
    با اين همه هر آن که نه خواري کشيد از او
    هر جا که رفت هيچ کسش محترم نداشت
    ساقي بيار باده و با محتسب بگو
    انکار ما مکن که چنين جام جم نداشت
    هر راهرو که ره به حريم درش نبرد
    مسکين بريد وادي و ره در حرم نداشت
    حافظ ببر تو گوي فصاحت که مدعي
    هيچش هنر نبود و خبر نيز هم نداشت

  10. #80
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011/08/29
    محل سکونت
    Tehran_ParS
    نوشته ها
    8,503

    پیش فرض

    اشعار کامل دیوان حافظ کنون که مي دمد از بوستان نسيم بهشت
    من و شراب فرح بخش و يار حورسرشت
    گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز
    که خيمه سايه ابر است و بزمگه لب کشت
    چمن حکايت ارديبهشت مي گويد
    نه عاقل است که نسيه خريد و نقد بهشت
    به مي عمارت دل کن که اين جهان خراب
    بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت
    وفا مجوي ز دشمن که پرتوي ندهد
    چو شمع صومعه افروزي از چراغ کنشت
    مکن به نامه سياهي ملامت من مست
    که آگه است که تقدير بر سرش چه نوشت
    قدم دريغ مدار از جنازه حافظ
    که گر چه غرق گناه است مي رود به بهشت

صفحه 8 از 18 نخستنخست 123456789101112131415161718 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •