بنا به روایات افسانه‌ای، نخستین کسی که بنای کهندژ نیشابور را نهاد انوش بن شیث بن آدم بود و ایرج بن فریدون آن را گسترش داد و خانه‌های بیشتر در آن ساخت و منوچهر دور آن خندق کند.
هرچند که از نام‌های پیشین نیشابور آگاهی در دست نیست ولی بر اساس واپسین یافته‌های باستان‌شناسی می‌توان گفت که شهر نیشابور کنونی در هزارهٔ شوم پیش از میلاد از نظر فرهنگی، هنری و بازرگانی پیشرفته و مهم بوده است.
درنوشته‌های کهن از نیشابور با نام «آپارنی» یاد شده است که به معنی «ابرشهر» است و این نام حتی برروی سکه‌های فرهاد دوم اشکانی دیده می‌شود و در دورهٔ ساسانی نیز به عنوان استانی بزرگ در شمار باژگزاران شاپور ساسانی بوده است و از همان دوران است که نام نیشابور در کنار ابرشهر پیدا شد و از سده‌های چهارم و پنجم هجری کم‌کم جایگزین نام پیشین شد.
نیشابور در سال 31 هجری به دست مسلمانان فتح شد و پس از آن نیست تا سال‌های فراوانی جای تاخت‌ و تازها و رویدادهای تازیخی فراوان بوده‌است. ولی در سده‌های چهارم و پنجم هجری آبادی نیشابور بیشتر بوده است. این شهر در سال 548 هجری به دست غزها ویران شد و در سال 618 نیز فتنهٔ مغول آن را به خاک و خون کشید. دورهٔ ایلخانان زمان آبادانی نیشابور بود و جای پیشین شهر رهاشده برجای ماند و شهر نیشابود در بخش شمال‌غربی شهر کهن پای گرفت. زمین‌لرزه ای سخت نیز آن را در سال 808 هجری ویران کرد و پس از آن بازسازی رسماً جایگزین نیشابور کهن شد
بنابراین مورخان وجود این شهر رابه قرنها قبل از میلاد مسیح نسبت می‌‌دهند و بارها از آن به عنوان کلان شهر نام برده‌اند که محدوده استخفاظی آن تقریباً شمال شرق ،مرکز و شرق استان خراسان امروزی بود نام نیشابور را نیز برگرفته از نیزاری می‌‌دانند که در زمان استقرار حکومت ساسانی و پادشاهی شاپور وی از این نیزار گذشته و در آن زمان نام این منطقه خوش آب وهوا را نیشاپور نامیده‌اند که همین خود از قدمت طولانی این شهر حکایت دارد اوج قدرت و عظمت این شهر را باید به اوایل ظهور اسلام در ایران دانست که از هر نظر به شکوه رسید که بسیاری از مورخان از نیشابور به عنوان پایتخت علمی جهان نام برده و خدمات ارزنده‌ای به پیشرفت علم و عرفان به جهان نمود تا اینکه خبر ورود امام رضا(ع) امام هشتم شیعیان به این شهر رسید و ایشان آن خطبه معروف سلسلة الذهب را در حضور بیش از بیست هزار قلم به دست(روایات دیگری نیز دربارهٔ شمار این افراد وجود دارد و برخی آن‌ها را 12000 و برخی 18000 و برخی 30000 دانسته‌اند.) در نزدیکیهای قدمگاه (که در آن زمان بخشی درون شهر نیشابور بوده است.)کنونی ایراد کرده که مظمون آن چنین بود مثل ما اهل البیت همچون مثل قلعه ایست مستحکم که تا بدان وارد شوی از هرگونه عذابی (عذاب خداوند در آخرت)در امان خواهی بود و بسیاری از مورخین از این قضیه استفاده کرده و گفته‌اند در حالی که در این زمان در اروپا تعداد با سوادها به تعداد انگشتان دست بوده این شهر دویست هزار قلم به دست داشته تا این خطبه را بنویسند شهرت و شکوه این شهرروز به روز بیشتر شد تا اینکه در همین دوران به پایتختی اولین حکومت مستقل ایرانی یعنی حکومت طاهریان که حامی و مروج علوم بودند انتخاب شد و رشد خود را سریعتر دنبال کرد و بزرگانی چون خیام در ریاضی، نجوم و.. و عطار در عرفان وفلسفه را به جهانیان معرفی کرد که همچون برگ زرینی بر تاریخ این شهر خودنمایی می‌‌کند تا اینکه در اوایل قرن هفتم مغولان به سرکردگی چنگیز خان که در این زمان به قدرت باور نکردنی در چپاول و جنگاوری رسیده بودند تصمیم به فتح جهان گرفتند و پس از نابودی شهری پس از شهری به نیشابور رسیدند و شهری به این عظمت را با خاک یکسان کرده و به تبع آن دانشمندان مردم شهر کتابها و... و متعاقب آن زندگی در این شهر پر جنب و جوش به تاراج رفت و طی این دویست سیصد سال سلطه مغولان بر این سرزمین رفت وآمدها در این شهر بصورت زیر زمینی و به‌وسیله دالانهای عمیق و طولانی صورت می‌‌گرفت که این خود نیز نشان از شعور بالای مردم آن زمان بود که هنوز نیز آثاری از آن دالانهای تاریک در گوشه و کنار این شهر دیده می‌‌شود و هرچند بعدها دوست داران این سرزمین اقدام به بازسازی این شهر گرفتند ولی هیچگاه به آن عظمت گذشته نرسید.