نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: « علامه امینى » ، غواص بحر غدیر

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    Smile « علامه امینى » ، غواص بحر غدیر


    « بسم الله الرَّحمن الرَّحیم »




    میلاد نور


    زمین و آسمان تبریز نور باران بود، بوى گل محمدى در فضاى شهر پیچیده بود، بوى بهار مى‏آمد، تبریز در شبى رؤیایى به سر مى‏برد


    و صداى حمد، تهلیل و تكبیر از همه‏جا بلند بود; هزار و سیصدو بیست‏سال از هجرت رسول اكرم(ص) مى‏گذشت، كه « آقا میرزا احمد »


    صاحب پسر شد . سر به خاك سایید و طلوع آفتاب زندگى در خانه‏اش را سپاس نهاد . در كنار بستر كودك جاى گرفت، او را بغل كرد،


    بوسید و بویید . اشك شوق بسان مرواریدى بر گونه كودك غلتید . جاذبه و نور سیماى طفل پدر را جذب كرده بود، چشم از رخ فرزند


    برنمى‏داشت. به یاد آن كه همه عمر مرادش بود، نام نوزاد را
    « عبدالحسین ‏» نهاد تا در مسیر «امامت‏»، «شهادت‏» و «ایثار» گام نهد.



    سوره تربیت


    روزها گذشت، فرزند به دوره‏اى از زندگى رسید كه مى‏توانست تعالیم پدر را به جان بپذیرد . او دیگر كمتر در اندیشه بازى بود و بیشتر


    در عالم خیال سیر مى‏كرد . مى‏خواست ‏بداند ، بیاموزد و در هستى اندیشه كند . نخست آموزشهاى مادر را فرا گرفت; آیات قرآنى و


    سوره‏هاى كوتاهى، كه با آهنگى الهى جانش را صیقل مى‏داد، به تدریج وى را براى گام نهادن در محفل علمى پدر آماده كرد. آقا میرزا


    احمد در سال‏1287 هجرى قمرى در قریه « سردها »، از نواحى تبریز ، متولد شده بود . او از سال 1304 براى ادامه تحصیل به شهر آمده


    بعد از فراگیرى مقدمات در محضر درس علامه بزرگوار مرحوم حاج میرزا اسدالله حضور یافت و به مرتبه‏اى از دانش‏پژوهى رسید كه صلاحیت


    علمى‏اش از طرف زعیم بزرگوار حضرت آیت‏الله میرزا على آقاى شیرازى و فقیه برجسته حاج میرزا على ایروانى تأیید شد.


    علم و عمل از وى شخصیتى برجسته ساخته بود. حسن سیرت، وقار و پرهیزگارى‏اش زبانزد خاص و عام بود.
    (1)

    وى خود تربیت فرزندش را به عهده گرفت تا نیك پرورش یابد و در جمع دوستان پاكدل اهل بیت(ع) جاى گیرد. عبدالحسین به چنین پدرى افتخار


    مى‏كرد و خداى را سپاس مى‏گفت.


    او به زودى ادبیات فارسى و عربى، منطق، فقه و اصول را نزد پدر فرا گرفت و در سایه هدایت آن مجتهد فرزانه « الفیه ابن‏مالك ‏» و اشعار برخى


    از بزرگان دین را حفظ كرد.


    از اولین شعرهایى كه پدر، فرزندش را به آموختن و حفظ آن تشویق كرد، شعرى از حضرت على(ع) بود. (2)



    عبدالحسین كتابهاى مختلفى در حدیث و اعتقادات را نزد پدر خواند و از آنها بهره برد . او مسائل مشكل را با استاد در میان مى‏نهاد و از دریاى


    دانش او سیراب مى‏شد . اهتمام به قرآن و حدیث ، به خصوص نهج البلاغه ، وى را عاشق امام على(ع) كرد ، او با اندیشه در گفتار امام(ع)


    درستى این سخن گرانمایه را كه : « هیچ آیه‏اى در قرآن كریم نیست كه اول آن « یا ایها الذین آمنوا » باشد ، مگر آنكه
    على ابن‏ابى‏طالب(ع)

    سردار، امیر و شریف و اول مخاطبان آن آیه است. »
    (3) با جانش دریافت.

    قرآن و نهج‏البلاغه براى این محصل جوان دو كتاب گرانقدر بود. وى این دو كتاب را بارها مطالعه كرده ، در معانى آن دقیق شده بود. گاه هنگام


    مطالعه این كتابها مى‏گریست، اشك بر گونه‏اش جارى و چون درى گرانمایه در سینه‏اش نهان مى‏شد.


    جدش « مولا نجفعلى ‏» مشهور به « امین الشرع‏ » از اهالى آذربایجان بود، كه در سال ‏1257 هجرى قمرى متولد شده و خویشتن را به علم ،


    ادب ، پاكى و پرهیزكارى آراسته بود . آن بزرگ از شیفتگان گردآورى آثار ائمه اطهار (ع) شمرده مى‏شد و چون از ادب فارسى و تركى بهره وافر


    داشت، قصایدى چند به این دو زبان سروده بود. خانواده عبدالحسین، به خاطر شهرت جدش ،
    « امینى ‏» شهرت یافت (4) و « عبدالحسین»

    راه جدش را در پیش گرفت تا امین شرع و مدافع
    اسلام ناب محمدى(ص) باشد.




    قیام سرو


    شیخ محمد خیابانى در 1299 هـ . ش علیه استعمار شوم انگلیس قیام كرد و به شهادت رسید.


    عبدالحسین، كه چهارده سال داشت و با سخنان و اندیشه شیخ آشنا بود، چون دیگر دوستدارانش عزا گرفت و از پدر آموخت كه پس از قیام


    و شهادت باید با مكتب دعا، فرهنگ سیاسى - اجتماعى اسلام را در جامعه نشر داد.




    هجرت عشق


    سال 1342 هجرى بود. عبدالحسین بیست و دو سال در سایه رفتار و گفتار پدر با اسلام و قرآن آشنا شده، از محضر بزرگانى چون جناب حاج


    سید محمد، مؤلف « مصباح السالكین ‏» مشهور به « مولانا » و جناب حاج سید مرتضى خسروشاهى، صاحب « اهداء الحقیر در معنى حدیث


    غدیر »، و جناب شیخ حسین، مؤلف « هدیة الانام‏ » بهره‏هاى علمى برده بود.


    عشق به امام على(ع) و علاقه به تحصیلات عالى آتش اشتیاق به
    نجف را در جانش شعله‏ور ساخت.

    بنابراین هدفش را با پدر در میان نهاد. پدر بر قامت‏برومند فرزند نگریست و با دیدگانى اشك‏بار به وى پاسخ مثبت داد. میرزا احمد از نداى امام آگاه


    بود و از جاذبه على(ع) حكایات فراوان به خاطر داشت. چگونه مى‏توانست عاشق را از معشوق دور نگاه دارد؟ پدر لذت دیدار و همنوایى با فرزند را


    از دل شست و وى را به
    امام على(ع) و فرزندش امام حسین(ع) بخشید.

    عبدالحسین هواخواه على(ع) بود و خود مى‏دانست كه على(ع) او را به شهر خویش فرا خوانده است. از این رو ملامت‏ سرزنشگران و كوردلان را


    به هیچ انگاشت و زیر لب چنین زمزمه كرد:


    ملك در سجده آدم، زمین بوس تو نیت كرد كه در حسن تو لطفى دید بیش از حد انسانى


    شهر نجف از عصر شیخ طوسى مهد علم و تقوا بود ، دانشگاه بزرگ عالم تشیع به شمار مى‏آمد و براى تحصیل مناسب بود .


    عبدالحسین مى‏خواست ‏با تحصیل در این پایگاه اهل بیت(ع) به جهاد علمى پرداخته، عالمى فریادگر شود و مسیر حق را تداوم بخشد. از این رو در


    درس حضرات آیات: سید محمد فیروزآبادى (متوفى 1345 ه. ق) و سید ابوتراب خوانسارى (متوفى‏1346ه. ق) حاضر شد.





    سپاه شقایق


    « علمدار غدیر » روزگارى به شهر على بن‏ابى‏طالب(ع) وارد شد كه امپراطورى عثمانى از هم پاشیده، عراق به دست انگلیسیهاى ناپاك افتاده


    بود. او كه هنوز شهداى انقلاب مشروطیت را به خاطر داشت ، در صدد برآمد تا با یاد شهیدان راه فضیلت امت متفرق اسلامى را به وحدت و اخوت


    اسلامى دعوت كند ; چرا كه خون شهیدان رایج‏ترین سكه تاریخ بشریت در راه آزادى و استقلال امت اسلامى است ; این سكه طلایى نه در


    ضرابخانه‏هاى آزادیخواهان، بلكه در ضرابخانه‏هاى مستبدان به نفع امت اسلام زده شده است.


    علامه امینى زندگى شهداى راه حق و فضیلت را اولین تالیف خویش قرار داد تا با جمع‏آورى گلهاى بوستان فضیلت، امت اسلامى را به سمت آرمان


    بزرگ پیامبر رحمت(ص) سوق دهد; آرمان والایى كه براى تحقق آن رادمردان بسیارى وضوى خون ساخته، در محراب عشق به نماز ایستادند.


    علامه امینى در اولین تالیف خویش ابداع و ابتكارى به كار برد كه پیش از آن كسى بدان دست نیافته بود. او با تالیف « شهداء الفضیلة‏ » گوى سبقت


    از همگان ربوده، و بر گذشتگان و معاصرانش برترى یافت.


    علامه براى نگارش این اثر، بار سفر بسته با رنج‏بسیار كتابخانه‏هاى ایران و عراق را مورد بررسى قرار داد و در كتابهاى خطى كمیاب دنبال مردانى


    گشت كه در راه حق شهید شده‏اند.


    او پس از سالها تحقیق این اثر را به جامعه عرضه كرد و به عنوان مجاهدى نستوه زبانزد خاص و عام شد .


    برخى از دانشمندان اسلامى كه با تقریظهاى خود این اثر جاودانه را ستودند، عبارتند از:


    1. بزرگ مرجع شیعه حضرت آیت‏الله سید ابوالحسن اصفهانى


    2. حضرت آیت‏الله العظمى حاج آقا حسین طباطبایى قمى.


    3. حضرت آیت‏الله شیخ محمد حسین غروى اصفهانى.


    4. حضرت علامه محقق شیخ آقا بزرگ تهرانى.




    علامه امینى، با « شهداء الفضیلة ‏» زندگینامه صد و سى تن از علماى دین و پیروان اهل بیت(ع) را، از قرن چهارم تا چهاردهم، به رشته تحریر


    در آورد تا امت اسلامى همچنان سرفراز و استوار در مقابل فتنه‏هاى دشمنان ایستادگى كند.


    زمانى كه استعمارگران با به راه انداختن جنگهاى جهانى در صدد برآمدند ملل اسلامى را مورد تجاوز قرار داده ، مستعمره خویش سازند، امینى


    با تالیف شریف « شهدا الفضیلة ‏» بزرگ اسوه‏هاى شجاعت و ایثار را در مقابل دیدگان مردم غیور مسلمان قرار داد و آنان را به پایدارى و استقامت


    فرا خواند.





    غواص بحر غدیر


    محدث، مفسر، فیلسوف، متكلم و فقیه امین شیعه پس از « شهداء الفضیلة ‏» به تحقیقات دامنه‏دارى دست زد. او بر آن بود فلسفه سیاسى


    اسلام را براى مردم كوچه و بازار هم قابل فهم كند، پس به كوشش فزونتر پرداخت و با تحقیق و تعلیق بر كتاب « كامل الزیارات ‏» ابن قولویه قمى،


    كه از مشایخ شیعه به شمار مى‏رود، معتبرترین متون زیارات را در اختیار امت اسلامى قرار داد.


    او همچنین با تالیف « ادب الزائر لمن یمم الحائر »، كه شرح آداب زیارت حضرت امام حسین(ع) است، فلسفه زیارت را بیان كرد.


    علاوه بر این شیخ مصلح عبدالحسین امینى، كه سالها در مكتب درس استادان بزرگ نشسته، فقه، اصول، فلسفه و كلام اسلامى را فرا گرفته بود،


    « ثمرات الاسفار » را در دو جلد فراهم آورد و بر « رسائل‏ » و « مكاسب ‏» شیخ اعظم انصارى حاشیه نوشت.


    رساله‏اى در باره « نیت » ، رساله‏اى در علم « درایة الحدیث ‏» و « رساله‏اى در بیان حقیقت زیارت ‏»، در پاسخ به برخى از علماى پاكستان از دیگر آثار


    علامه امینى در این دوره است. او با تألیفات گرانقدر خویش بنیه علمى خود را در برابر چشم معاصران قرار داد، از حضرات آیات عظام: سید ابوالحسن


    اصفهانى، میرزا محمد حسین نائینى، شیخ عبدالكریم حائرى و شیخ محمد حسین كمپانى اصفهانى، اجازه اجتهاد دریافت كرد و به زادگاهش تبریز


    بازگشت تا « امین الشرع‏ » دیار خویش باشد.
    اما دلش دیگر بار آهنگ نجف كرد.

    او در این دوره رو به قرآن كریم آورد تا راه سعادت بشر را از كتاب الهى استخراج كند. شاگرد مكتب وحى آیات 172 و 180 سوره اعراف،7 واقعه و 11 مؤمن


    را برمى‏گزیند و به تفسیر آن پرداخت.


    آنگاه « العترة الطاهرة فى الكتاب العزیز » را نگاشت و حق اولویت و مولویت‏خاندان رسالت را تبیین كرد.



    ادامه دارد ...

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    .

    شهر آرمانى غدیر

    تالیف رسالات گوناگون جان شیفته امین شریعت را خشنود ساخت، پس تصمیم گرفت مدینه فاضله اسلامى را به امت اسلامى عرضه كند

    و داستان سال دهم هجرت رادر خاطره‏ها زنده سازد. زمانى كه استعمارگران با حیله‏هاى خاص خود امپراطورى عثمانى را از بین بردند، او چنان

    اندیشید كه هرگز نباید به دولت‏هاى غارتگر اجازه داد جایگزین دولت‏به ظاهر اسلامى عثمانى شوند . در دیدگاه او بهتر آن بود كه امت اسلام،

    پس از زوال دولت ‏623 ساله عثمانى و چشیدن تلخى‏هاى بسیار، نظام مدینه فاضله اسلامى را - كه در آن اصل بنیادى غدیر مطرح است. -

    تجربه كند، نظامى كه پیامبر(ص) جز به آن سفارش نفرموده است.


    علامه امینى با تالیف « الغـدیر » خاطرات عصر نبوى را تجدید كرد ; عصرى كه سرورى از آن امت قرآنى بود، رسول اكرم(ص) رهبرى آن را بر

    عهده داشت و خود على بن‏ابى‏طالب(ع) را جانشین خویش قرار داد.

    امینى، احیاگر سنت نبوى، با « الغدیر » جلوه‏هاى شوكت و عظمت امت اسلامى را در خاطره‏ها زنده كرد و اصل اصیل و محور حكومت قرآنى،

    غدیر خم، را یادآور شد.

    دكتر سید جعفر شهیدى - كه خود در نجف و تهران از یاران آن فرزانه بود، نقل مى‏كند كه، روزى علامه امینى به من گفت: «براى تالیف « الغدیر »

    ده هزار جلد كتاب خوانده‏ام. »




    وى در ادامه مى‏گوید : « او مردى گزافه‏گو نبود. وقتى مى‏گفت كتابى را خوانده‏ام، به درستى خوانده و در ذهن سپرده و از آن یادداشت‏ برداشته

    بود. » (5)

    احیاگر مدینه فاضله قرآنى، به یارى كتاب خدا، حدیث و شعر، مبانى فلسفه سیاسى اسلام را به جهانیان ابلاغ كرد. او نه تنها با رجوع به قرآن و

    سنت و رعایت موازین « سند شناسى ‏» و « نقد حدیث ‏» حقایق غیر قابل انكارى را در برابر چشم امت اسلامى قرار داد و مساله اختلاف اهل

    یك كتاب و قبله را از میان برداشت ، بلكه جهانیان را به این مساله واقف ساخت كه امامت و رهبرى از مبانى اصیل اسلامى است.


    غواص غدیر با نقد آثار و تالیفات كسانى چون « ابن تمیمه ‏»، « آلوسى ‏»، « قصیمى ‏» و « رشید رضا » در صدد برآمد نهال وحدت و اخوت اسلامى

    را در دل مسلمانان بكارد . وى در پى اسناد حدیث غدیر بیست و چهار كتاب تاریخى ، بیست و هفت محدث ، چهارده مفسر قرآن و هفت متكلم

    مسلمان را مى‏یابد كه به نقل حدیث غدیر پرداخته‏اند. آنگاه گروهى از صحابه پیامبر(ص) را، كه راوى حدیث غدیر شمرده مى‏شوند، به ترتیب حروف

    الفبا ذكر مى‏كند.

    او در بخش راویان اولیه حدیث غدیر به نام حدود ده تن از اصحاب رسول خدا(ص) و هشتاد و چهار « تابعى ‏» اشاره مى‏كند. سپس طبقات دانشوران

    راوى حدیث غدیر را برمى‏شمارد و از 360 دانشمند نام مى‏برد.

    البته « الغدیر » تنها گنجینه راویان غدیر نیست در این كتاب نورانى آیات الهى و متن روایات بسیار یافت مى‏شود ; آیات و روایاتى كه باید آنها را كلید

    ورود به شهر نیكبختى جاودان دانست.


    متون هدایتگرى كه آیات شریف تبلیغ (6) اكمال دین (7) و ولایت (8) از سوره مائده، آیات سوره معارج (9) ، سوره هل اتى (10) و روایات گرانقدر غدیر

    و ولایت ، اخا ، منزلت ، ثقلین ، تبلیغ ، انذار العشیرة ، رد الشمس ، سد الابواب ، على مع الحق و إن علیا اول من اسلم... تنها بخشى از آن شمرده

    مى‏شود.


    او براى نگارش این كتاب به دورترین سرزمینها مسافرت كرد و كتابهاى بسیارى را مورد بررسى قرار داد.

    نام بخشى از كتابخانه‏هایى كه آن بزرگوار در تالیف الغدیر در آنها به تحقیق پرداخته و تعداد كتابهایشان چنین است:

    كتابخانه ناصریه، 000/30 جلد كتاب ،لكنهو

    كتابخانه مدرسة الواعظین 000/20 جلد كتاب، لكنهو.

    كتابخانه سلطان المدارس 000/5 جلد كتاب، لكنهو.

    كتابخانه ممتاز العلماء، 000/18 جلد كتاب، لكنهو.

    كتابخانه فرنگى محل، 000/9 جلد كتاب، لكهنو.

    كتابخانه ندوة العلماء، 000/60 جلد كتاب، لكنهو.

    كتابخانه امیرالدوله 000/110 جلد كتاب لكنهو.

    كتابخانه دانشگاه اسلامى علیگره، 000/500 جلد كتاب، علیگره.

    كتابخانه عمومى رظلا، رامپور.

    كتابخانه خدابخش، 000/50 جلد كتاب، پتنه.

    كتابخانه عمومى دانشگاه عثمانى، 000/111 جلدكتاب، حیدرآباد.

    كتابخانه عمومى آصفیه، 000/125 جلد كتاب، حیدرآباد.

    كتابخانه سالار جنگ 000/52 جلد كتاب حیدرآباد

    علامه نستوه پس از بررسى اسناد حدیث غدیر و اثبات این واقعه مهم عصر نبوى ، شاعران چهارده قرن را ، كه از سفره قرآن توشه برداشته‏اند،

    به شهادت آورد تا هم از نام‏آوران و مبارزان مكتب ارجمند علوى یاد كرده باشد و هم فضایل امام على(ع) ، وصى حضرت رسول اكرم(ص) ، را به

    اثبات رساند. وى ادبیات متعهد شیعى را یكى دیگر از حجتهاى واقعه غدیر دانست و براى فراهم آوردن شعر بزرگ‏مردان فضیلت‏سالها تلاش كرد

    تا علاوه بر گردآورى شعر حماسه‏سرایان غدیر، اشتباهات عمدى محققین مغرض را بر ملا سازد.


    در سال 1324 ش چاپ اول كتاب الغدیر در نجف آغاز شد و تا نه جلد آن به چاپ رسیده، و در سراسر جهان منتشر شد. با انتشار كتاب

    گرانمایه « الغدیر » سیل نامه‏ها و ستایشهاى دانشمندان بزرگ مسلمان و برخى از حكام كشورهاى اسلامى به سوى دانشمند فرزانه به حركت درآمد.

    نكته مهمى كه در تمام ستایشها به چشم مى‏خورد، پذیرش غدیر به عنوان محور حركت اسلامى و بنیان حكومت اسلامى بود. پادشاهان فرصت‏طلب

    در صدد بودند از این جنبش دینى به نفع خود بهره گیرند، ولى دانشمندان از جایگاهى بى‏غرضانه به مساله مى‏اندیشیدند و در حقیقت، بعد از قرنها به

    راهنمایى مصلح بزرگ حضرت علامه امینى، زنجیر متصل به وحى را یافته بودند.


    شیخ محمد سعید دحدوح از دانشمندان محقق و امام جمعه و جماعت « اریحا »، منقطه‏اى در نواحى حلب در نامه ادیبانه‏اش به مؤلف « الغدیر » چنین

    نوشت : « آقاى من! كتاب « الغدیر » را دریافت كردم و آن را مورد مطالعه قرار دادم... قبل از آنكه در امواج انبوه معانى آن وارد شوم نیروى فكر و اندیشه‏ام

    در آن شناور گشت و شمه‏اى از آن را با ذائقه روحى خویش چشیدم. احساس نمودم كه این همان یگانه سرچشمه و منبع آب گوارائیست كه هرگز دگرگون

    نشود. این منبع جوشان معانى از آب باران صاف‏تر و گواراتر و از مشك خوشبوتر است... ». (11)




    بوستان هدایت

    صاحب الغدیر ، در سال ‏1373 هجرى قمرى ، هشت‏سال پس از انتشار نخستین جلد الغدیر ، كتابخانه‏اى بنیاد نهاد ، آن را « مكتبة الامام امیرالمؤمنین(ع) »

    نامید و در روز عید غدیر افتتاح كرد. فعالیت این كتابخانه با 42000 جلد كتاب خطى و چاپى آغاز شد. براى غنى ساختن این كتابخانه نسخه‏هاى خطى بسیار

    از كتابخانه‏هاى معتبر جهان تهیه شد.




    بایستهاى جهان تشیع

    علامه مصلح با جهان تشیع و تاریخ پرفراز و نشیب آن آشنایى كامل داشت. او به مقدار هر حرفى از كتاب الغدیر تجربه اندوخته بود و نانوشته‏هایى

    داشت كه باید در جامعه پیاده مى‏شد، تا نظام اجتماعى، نظام الهى شود.

    ــ زمانى كه علامه امینى از دفتر تبلیغات اسلامى قم - دارالتبلیغ - دیدن كرد و برنامه‏هاى آن مؤسسه در اختیارش قرار گرفت، فرمود:

    « باید درسى تحت عنوان « ولایت ‏» غیر از آنچه كه در درس علم كلام و اعتقادات مطرح مى‏شود ، به طلاب آموزش داده شود. » (12)

    این سخن، ژرف‏نگرى آن مصلح اجتماعى را نشان مى‏دهد. علامه امینى براى احیاى فلسفه سیاسى اسلام تدریس « ولایت ‏» را امرى ضرورى

    مى‏دانست و آموزش آن در محدوده كتب كلامى را كافى نمى‏دید.

    ــ او با مشكلات تالیف و نشر كتاب آشنا بود و در این اندیشه بود تا با تاسیس « دار التالیف ‏» (خانه نویسندگان) رفاه مورد نیاز محققین را فراهم آورد تا

    نویسندگان بى هیچ آشفتگى خیال به تحقیق و تالیف مشغول شوند.

    ــ آن بزرگوار همچنین هنگام تالیف الغدیر نشریات بسیارى دیده بود كه در باره اسلام سخن گفته بودند. حجم گسترده این نشریات او را در این اندیشه

    فرو برد كه با تاسیس مجمعى این نشریات را گردآورى كرده، مورد ارزیابى قرار دهد.

    ــ حضرت علامه امینى با بحثهاى عمیق علمى و كاوشگرانه پیرامون امامت و ولایت از نخستین متفكران اسلامى بود كه به « ولایت فقی ه‏» در عصر

    غیبت رسید و بحث و درس اختصاصى پیرامون آن را امرى لازم و ضرورى دانست. او حكومت را از آن ولى فقیه به شمار مى‏آورد و مى‏گفت:

    « دیگران غاصبند و این مقام، حق مسلم آن فریادگر [امام خمینى - ره -] است. » (13)

    و در جاى دیگر به صراحت ‏بنیانگذار جمهورى اسلامى را ستود و گفت:

    « الامام الخمینى ذخیرة الله للشیعة. »

    « امام خمینى ذخیره خدا براى جهان تشیع است. »

    او از طلوع فجر صادق خبر داشت و از رسالتى كه بر دوش مجدد قرن نهاده شده بود آگاه بود; از این رو شاگردى چون حضرت نواب صفوى را تربیت كرد

    تا حكومت علوى را فریاد زند و پایه‏هاى حكومت غاصبان را به لرزه افكند . (14)




    نماز آخر

    تلاش بى‏پایان، معمار مدینه غدیر را در بیمارى فرو برد; بیمارى و ضعفى كه بتدریج فزونى یافت و او را از كوشش علمى باز داشت.

    بیمارى و بسترى شدن علامه حدود دو سال به طول انجامید و حتى درمانهاى خارج از كشور نیز مفید واقع نشد. سرانجام در نیمروز جمعه 12 تیرماه



    وى، كه همواره در نماز بود و جز به عبادت خداى كعبه و خدمت‏به مولود آن نمى‏اندیشید، در شصت و هشت‏سالگى از دنیا رفت و جهانى را در غم ارتحال

    خویش فرو برد.

    ‏1349 ، برابر 28 ربیع الثانى 1390 هـ . ق ، آیتى از آیات الهى و عاشقى از عاشقان ولایت ، جهان خاكى را بدرود گفت .
    و به راستى الغدیر وى، چراغ خانه دلها و مشعل هدایت امت اسلامى فروزان باقى ماند.





    _______________ فهرست مآخذ _______________

    1- الغدیر، علامه امینى، ترجمه...، ج 1، ص‏156.
    2- همان، ج 2، ص 25; ترجمه الغدیر، ج‏3، ص‏43 و 44.
    3- اعتقادات، شیخ صدوق، ص 110.
    4- الغدیر، ج 1، ص 154; شهداء الفضیلة، علامه امینى، ص‏7.
    5- «شهداء الفضیلة‏»، مقدمه شیخ محمد خلیل الزین عاملى، ص 4.
    6- اندیشه‏اصلاحى در نهضتهاى اسلامى، محمد جواد صاحبى، ص 208 و209.
    7- مائده،67.
    8- مائده، 5.
    9- معارج،3 -1.
    10- مائده، 55.
    11- حماسه غدیر، محمد رضا حكیمى، ص 480.
    12- الغدیر، ترجمه، ج 1، ص‏16 و17.
    13- به نقل از استاد جواد محدثى از حضرت آیت‏الله مكارم شیرازى.
    14- فریاد روزها، محمد رضا حكیمى، ص 24.

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •