بندر عباس
تا قبل از قرن چهارم هجری در حوالی بندرعباس- فعلی، بندر و روستای كوچكی به نام «سورو» وجود داشت كه جغرافیا نویسان قرن چهارم هجری قمری از آن نام بردهاند. برخی معتقدند «شهرو» كه اصطخری به عنوان «دهی كوچك بر كنار دریا» از آن نام برده، همان بندر «سورو» است.
این بندر در سال نهصد و بیست و چهار هجری قمری «بندر جرون» خوانده میشد و دهكدهای كوچك بود و در روبهروی سواحل شمالی جزیره پراهمیت «هورموز» آن روزگار، قرار داشت. در سال هزار و پانصد و چهارده، پرتغالیها این دهكده كوچك را برای پیادهشدن و بارگیری اجناس از خشكی انتخاب كردند.
به دلیل خرچنگ زیادی كه در ساحل این بندر وجود داشت، نام آن را «بندر كامارااو» یا «كامبارائو»، یعنی بندر خرچنگ گذاشتند. نام متداول بعدی؛ یعنی «گمبرون» یا «گامبرون» به احتمال زیاد از لغت پرتغالی «گامارائو» اقتباس شده است. در سال هزار و ششصد و بیست و دو میلادی شاه عباس توانست با كمك انگلیسیها دست پرتغالیها را از این بندر كوتاه كند. به افتخار این پیروزی «بندر گمبرون» به «بندرعباس» تغییر نام داد.
تا قبل از سال هزار و ششصد و پنجاه میلادی (هزار و هفتاد هجری قمری) بندرعباس حصار نداشت؛ ولی از این زمان دور شهر را محصور كردند و بر امنیت آن افزوده شد. انگلیسیها و هلندیها در بندرعباس تجارتخانه، و در كنار دریا عمارت زیبایی بنا كردند. در این بندر لنگرگاه مناسبی وجود داشت؛ لذا اكثر كشتیهای بزرگی كه از هند برای ایران و عثمانی و سایر نقاط كالا حمل میكردند، در این بندر لنگر میانداختند.
هلندیها در سال هزار و صد و ده هجری قمری (هزار و ششصد و نود و هشت میلادی) با كسب اجازه از دولت ایران، شهر تازهای با بافت و معماری ویژه، در وسط شهر بندرعباس بنا نمودند. عمارت كلاهفرهنگی در همین ایام بنا شده است. بافت و شكل ظاهری شهر جدید تا سال هزار و صد و سی و پنج هجری قمری دوام یافت. در نیمه نخست قرن هفدهم، نمایندگان كمپانی هند شرقی سعی كردند بندرعباس را به پایگاه اصلی خود در خلیجفارس تبدیل كنند؛ به همین لحاظ، مركز كمپانی هند شرقی در بندرعباس مستقر گردید.
ناوهای نظامی كمپانی هند شرقی نیز در آبهای نزدیك بندرعباس پهلو گرفتند. این شركت در سال هزار و هفتصد و پنجاه و نه به علت متشنجشدن اوضاع و بمباران تأسیسات تجاری انگلیسیها در بندرعباس، مركز تجارت خود را از این بندر به بندر بصره منتقل نمود. این امر بیش از پیش، شرایط انحطاط بندرعباس را فراهم كرد. بعد از ظهور نادرشاه، بندر بوشهر مقر ناوگان ایران شد و بندرعباس و توابع آن طبق قرارداد، به سلطان مسقط به اجاره واگذار شد.
درپی شورش سال هزار و هشتصد و شصت و هشت میلادی در مسقط، این امتیاز لغو شد و شهر بندرعباس و توابع آن دوباره به تصرف كامل دولت ایران درآمد. پس از پیروزی نهضت مشروطیت و تصویب قانون ایالات و ولایات، بندرعباس و توابع آن جزء محدوده ایالت فارس قرار گرفت و سپس در محدوده اختیارات حاكم كرمان درآمد.
در تقسیمات فعلی كشوری شهر بندرعباس مركز استان هرمزگان است. این شهر یكی از مهمترین مراكز استراتژیكی و تجاری ایران در جوار خلیج فارس و دریای عمان است. بارانداز شهید رجایی، اسكله عظیمی است كه بخش وسیعی از مبادله كالاهای تجاری بین ایران و دیگر كشورها از طریق آن صورت میگیرد. بندرعباس از طریق راههای دریایی، راهآهن، جادههای ترانزیتی درجه یك و از طریق هوا به كلیه مناطق داخلی و دیگر كشورهای جهان مرتبط است.
جاذبه های ديدنی قلعه خمیر
قلعه لا فت
قلعه هرمز
محله باستانی سورو
حمام گله داری
پل لاتیدان
معبد هندوها
____________________
بندر لنگه
در جغرافی زمان هخامنشیان، از بنادر مهم و تجاری خلیجفارس اندك نام برده شده است. گمان میرود كه بندر «گوگانا» همان بندر لنگه امروزی باشد كه در دوران حكومت هخامنشیان از بنادر معتبر تجاری محسوب میشده است؛ ولی در اثر تغییر و تحولات تاریخی و عدم توجه، این بندر كمكم رو به انحطاط گذارده و از رونق آن كاسته شده است. در سال هزار و ششصد و سی و هشت «تاورنیه»- سیاح فرانسوی- طی سفر از بصره به بندر لنگه، مدت دو روز در این بندر اقامت نموده و از آن به خوبی یاد كرده است.
در سال هزار و هفتصد و شصت میلادی، اعراب جواسم سواحل جنوبی خلیج فارس طی یك مهاجرت وسیع، جزیره قشم و بندر لنگه و بندرشناس را تصرف كردند. در زمان كریمخان زند (هزار و هفتصد و هفتاد و سه- هزار و هفتصد و چهل و سه میلادی) سهولت ارتباط دریایی خلیجفارس از طریق بندرلنگه، رونق تجاری قابل توجهی در بندر لنگه و بندر كنگ به وجود آورد و راه كاروان رو شیراز نیز به اهمیت بازرگانی این دو بندر افزود.
اعراب جواسم به دستور كریمخان زند و بنا به سیاست نظامی او، در بندر لنگه سكونت گزیدند و در آبادی و رونق آن همچنان كوشیدند؛ به طوری كه بندر فوق از مشهورترین بنادر خلیجفارس شد و در دوران قاجار، به عروس بنادر ایران معروف گردید. تا سال هزار و هشتصد و نود و شش میلادی، اعراب جواسم بر بندر لنگه تسلط داشتند. در سال هزار و هشتصد و هشتاد و نه میلادی در بندر لنگه دفتر كنسولگری فرانسه تأسیس گردید و از همین سال، گمرك بندر لنگه و بندرعباس زیر نظر و ریاست بلژیكیها قرار گرفت.
در سال هزار و هشتصد و نود و هشت میلادی یكی از افراد خانوادههای حكومتی بندر لنگه به علت ضعف حكومت مركزی، بندر لنگه و مناطق اطراف آن را تحت تصرف خود درآورد و علیرغم مخالفت دولت مركزی ایران، نمایندگانیرا جهت اداره امور بندر لنگه انتخاب نمود. در اوایل سال هزار و هشتصدو نودونه به سلطه او در بندر لنگه خاتمه داده شد.
در اواخر حكومت سلسله قاجاریه، بندر لنگه روبه ویرانی گذاشت و از شروع جنگ جهانی اول تا بعد از جنگ دوم جهانی هزار و نهصدو چهلو پنج كه انواع بیماریهای واگیردار همراه با فقر و قحطی شیوع پیدا كرده بود، اكثر مردم این شهر فعالیت خود را تعطیل كرده، و به نقاط دیگر مهاجرت كردند. به همین دلیل به مرور زمان، نقاط مسكونی شهر خالی از سكنه شد و شهر فعالیت و چهره واقعی خود را از دست داد و سپس آرامآرام رونق یافت. بندر لنگه امروزی شهری نسبتاً آباد است و همچنان فعالیتهای تجاری آن روبه گسترش میباشد. این بندراز طریق جادههای درجه یك و فرودگاه، با سایر نقاط ایران ارتباط زمینی و هوایی دارد.
جاذبه های ديدنی قلعه لشتان
شهر باستانی کنگ