سیستم رتبه بندی Aaa مودی، که یک سیستم مالی بین المللی می باشد، بر پایه سرمایه گذاری قوی و مدیریت سالم آن، اعضای آن در بانک جهانی و پشتیبانی خوب سهام داران آن استوار است. بر خلاف دیگر بانک های توسعه یافته چندجانبه ای، IFC به یک شرکت خصوصی تعلق دارد که در آن سودهای به دست آمده دارای تضمین بالایی نمی باشند. کار این شرکت معمولا در مورد فعالیت هایی اقتصادی با خطر بالا می باشد. این شرکت هم چنین دارای سرمایه های فراخواندنی نیز نمی باشد. این عامل یکی از مهمترین غعواملی است که برای رتبه بندی از آن استفاده می شود. در نتیجه مودی در اینجه سطح بالای سرمایه را به عنوان عاملی مهم برای رتبه بندی تحت بازبینی قرار می دهد. بر طبق گفته این انجمن، روند مالی مورد نظر چهار سال گذشته در سال 2007 هم ادامه دارد، با درآمد های بالای برابر حاصل از سود سهام ها. هم چنین سود سهام این شرکت در بالاترین سطح ممکن خود وجود دارد که به میزان 3 بیلیون دلار افزایش پیدا کرده است. مودی اعتقاد دارد که تمام عواملی که در بالا به آنها اشاره شد، به اندازه9 کافی قدرت دارند که بتوانند پشتیبانی برای رتبه بندی Aaa باشند. بدون در نظر گرفتن از بین رفتن سرمایه ها.
پشتیبانی قدرت مند دارندگان این شرکت باعث شده است که سرمایه گذاران با خیالی راحت و آسوده به سرمایه گذاری بپردازند. در نگاه مودی، IFC معمولا با خطرات کمی رو به رو خواهد شد و این به دلیل پرتفوی آن می باشد و این به خاطر موقعیت خوب اعتبار دهندگان آن در کشور های عضو می باشد. وام های IFC هرگز شامل قرض پادشاهی دوباره برنامه ریزی، نبوده است. و هم چنین دست مزدهای این شرکت هیچ وقت با وقفه ای رو به رو نشده است. این جنبه از IFC در 5 سال اخیر ساخته شده. و این باعث شد که NPL های IFC افزایش کند و در سال 2007 به اوج خود برسد. به علاوه، برابری سرمایه ها به عنوان درصد پرداخت هزینه های جمع شونده از بدو تاسیس شرکت تا کنون در 5.4% باقی مانده است. تناسبی که موفقیت IFC را منعکس خواهد کرد، موفقیتی در بازسازی وام ها. در نگاه مودی، پشتیبانی کردن سهام داران IFC، و هم چنین قابل اطمینان بودن اندازه آن، باعث شده است که بسیاری از سهام داران درخواست سهام بیشتر و سرمایه گذاری های بیشتری را در این شرکت داشاته باشند، قبل از بروز هر گونه اتفاقی در توانایی های سازمان.
ساختار و استراتژی سازمان
IFC سازمانی چندجانبه می باشد که پیشرفت کشورهای عضو خود را از طریق توسعه سرمایه گذاری خصوصی افزایش می دهد. این همکاری، همکاری است بین گروه بانک جهانی که شامل IBRD، مرکز جهانی سرمایه گذاری ( ICSID )، همکاری توسعه بین المللی ( IDA )، آزانس تضمین سرمایه گذاری چند جانبه ( MIGA ) می باشد. IFC وام هایی برابر و سرمایه گذاری هایی خصوصی را در دشرکت های خصوصی انجام می دهد. و هم چنین این شرکت خدمات مشاوره ای هم ارائه داده است. علاوه بر گسترش دادن منابع و ذخایر خود، شرکت به دنبال کاتالیز کردن شرکت های خصوصی در کشورهای در حال توسعه می باشد.
در پایان سال 2007 179 کشور عضو در کسب مبلغی به میزان 2.365 بیلیون دلار مشارکت داشتند. در عوض 100% 2.366 بیلیون دلار در سرمایه های مشترک مشاهده شد. بزرگترین سهام دار در حال حاضر ایلات متحده آمریکا با دارا بودن 23.7% از سهام شرکت می باشد. در رتبه دوم هم ژاپن با 5.9%. عضویت در IMF، و در IBRD پیش شرط هایی می باشند برای عضویت در IFC. شروطی که در قوانین IFC وجود دارد این اطمینان را می دهد که هئیت مدیره IFC از طرف بانک جهانی کاملا شناخته شده می باشند. اگر چه توزیع نیروهایی با حق رای در بین IFC و بانک جهانی متفاوت است و این می تواند به دلیل وجود الگوهای مختلف رئسا باشد.
استراتژی کشورهای مرزی
برای چندین سال متوالی است که شرکت IFC با دنبال کردن استراتژی مرزی قادر بوده است که فرصت هایی را در کشورها و مناطق درحال توسعه ایجاد کند، که قبل از آن وجود نداشته است. IFC معتقد است که برای پیشرفت های آینده شرکت باید از همین کشورهای در حال توسعه استفاده کرد. به همین دلیل یکی از اهداف شرکت IFC کمک به ایجاد سرمایه گذاری در کشورهای در حال توسعه و کمک به رشد بازارهای کوچک و متوسط آنها می باشد. و هم چنین درخواست کمک برای ساخت پایه ها و اساس های بازارهای این مناطق.
یکی از نتایج این استراتژی، این است که در آن IFC بیشتر هدف خود را بر روی نیازها و احتیاجات مشتریان معطوف کرده است. در طول چند سال گذشته این شرکت تمام کارمندان خود را به صورت متمرکز در آورده است. و در پایان سال 2007 حدود 50 درصد از سرمایه گذاری ها در خارج از واشینگتون دی سی صورت گرفته بود. و قسمت های منطقه ای در تصمیم گیری گستره عملی بازتری داشتند. هم چنین این شرکت در حال گسترش خدمات مشاوره ای خود می باشد. که می توان این را به عنوان یکی از فوائد و مزیت های این شرکت نسبت به دیگر شرکت ها دانست. مهممترین ابزاری که برای انجام این کار وجود دارد FMTAAS می باشد. در سال 2007، برنامه های فعالی در 97 کشور صورت گرفت. درصد درآمد IFC بالای 150 میلیون دلار ممکن است کنار گذاشته شود برای تخصیص به درآمد باقی مانده FMTAAS ( با افزایش درصد در سطوح بالاتر ). به علاوه، در سال 2008 شاخصی برای این شرکت در حدود 1.25 بیلیون دلار درنظر گرفته شد. این مقدار به نیازهای سرمایه گذاری، تجاری، رشد و سود دهی شرکت تخصیص داده شد.
سه استراتژی دیگر نیز برای تقویت استراتژی کشورهای مرزی طراحی شده است. برنامه مالی تجارت جهانی ( GTFP )، ایجاد شد برای گسترش دسترسی به بازارهای جهانی برای بانک هایی در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین. نظر IFC این بود که باید تمام خطر دستمزد ها و پرداخت های بانک های درحال ایجاد و توسعه را تظمین و گارانتی کرد. این شرکت هم چنین برای این بانک ها سرمایه گذاری هایی کوتاه مدت و زود بازده را توصیه کرده است. این توصیه ها بیشتر در بازارهای مرزی مورد استفاده قرار میگیرد یعنی جایی که کارمندان نیاز دارند تا با سرمایه هایی کوچک و قابل اطمینان و کوتاه مدت شروع به کار کنند. IFC هم چنین برنامه دیگری نیز برای بخش های خصوصی دارد، که باعث پیشرفت خود IFC خواهد بود و همین طور نشانی از کمک و شایستگی در کشورهای درحال توسعه و با تاکید بر بازارهای مرزی. عنصر اصلی در اینجا نه خراب کردن بازار و نا ایجاد درآمدهایی بیشتر برای سرمایه گذاران است. بلکه شامل مربوط کردن کمک های پرداخت شده به نتایج پیشرفت حاصل شده می باشد. و در آخر، IFC درحال تولید و توسعه محصولات ارزی جدید محلی می باشد. این سیستم ( PILOT PROFRAM ) بیشتر در مناطقی ایجاد می شود که در آنجا مبادله کالا کمتر صورت خواهد گرفت.
اتحاد IFC و IBRD برای بازارهای محلی
این دو شرکت سرمایه گذاری های جدیدی را بر پایه گسترش بازار های محلی ارائه داده اند که هدف اصلی آن کمک به ایتیاجات سرمایه گذاری های بلند مدت در کشورهای مختلف می باشد. GEMLOC اولین شاخه از شرکت های خصوصی مربوط به بانک جهانی می باشد. طرح ریزی شده است که GEMLOC در حدود 5 بیلیون دلار داشته باشد، و به وسیله سرمایه گذارهایی بنا شود که مدیر خارجی جلب کند از کارمندان مورد نظر مانند موسسات خصوصی و بانک های جهانی. این سرمایه در ابتدا تنها در حدود 15 تا 20 کشور را تحت پوشش قرار د اده بود مانند چین، برزیل و مصر. این تعداد در 5 سال گذشته به 40 کشور افزایش یافت. IFC همچنین مسئول اجرای برنامه جدید ساخت بازارهای در حال شکلگیری جهانی می باشد. این شرکت با این کار معیاری را برای ارزیابی کلاس های مختلف و جذب سرمایه گذاری بنا نهاده است.
سود دهی
نتایج درآمد سال 2007
سال 2007 پنجمین سال متوالی بود که IFC سود خود را از طریق اقتصاد توئسعه یافته و محیط های مالی به دست آورده بود. این درآمد تا 2.6 بیلیون دلار افزایش پیدا کرد، یعنی بیشتر از درآمد قبلی 1.8 بیلیون دلاری در سال 2005. تصویری که می توان از سال 2007 داشت برگشت به متوسط ارزش خالص یعنی 21.3% بوده است. بدون در نظر گرفتن تاثیرات تنظیم کننده در مورد کارایی EITF 03-16 در سال 2005 و هم چنین در مورد SFAS. همکاری های ICR هم 4.3 را نشان می دهد که نسبت به سال قبل یعنی 3.1 افزایش خوبی را نشان می دهد. این درآمد به طور غیرعادی از برابری بالای درآمدهای حاصل از سرمایه گذاری ها به دست امده است. درآمد حاصل از سرمایه گذاری های برابر تقریبا حدود 80% از سرمایه های موجود را تامین کرده است. و درآمد 2.3 بیلیون دلاری آنها نیز با مالیات های گرفته شده از پرداخت وام ها به دو برابر افزایش پیدا کرده بود. افزایش سرعتی در علاقه به این شرکت باعث شد تا درآمد ها باز هم افزایش داشته باشد. همانطور که باید بدانید پورتفوی این برنامه ها نسبت به علاقه عموم بسیار حساس می باشد و پیش بینی می شود که با کوچکترین تحرکاتی در مورد علاقه عام به این شرکت در آمریکا سرمایه گذاری های انجام شده به طور غیر قابل پیش بینی افزایش پیدا کنند.
از بین رفتن درآمدهای قابل مدیریت و مرتبط
البته کارهای تجری IFC از نظر میزلان خطر در سطح پائین تری نسبت به بانک های دیگر می باشد. بیشتر اعضای این سازمان دچار تغییراتی شده اند. که نشان دهنده سطح بالای خطر تجاری در این کارها می باشد. به علاوه، سیاست هم کاری این طور بیان می کند که عمل تبخیر( از بین رفتن درآمدها ) در میان درآمدهای ثبت شده بیشتر نفوذ می کند تا در مورد شاخص های ارزیابی برابر تراز نامه ها. در آخر، این همکاری تمایلی از خود برای مناسب کردن و ملایم کردن نتایج با استفاده از پرفوی برابر نشان نمیدهد. و بیشتر فعالیت های خود را بر روی پیشرفت متمرکز کرده اند.

تا پایان سال 2010 این همکاری ها با شرکت IFRS به جای GAAP ادامه پیدا خواهد کرد. زیرا تمام سرمایه گذاری های برابر به صورت ارزش منصفانه و پائین خواهند بود. در حال حاضر IFC مشغول کار بر روی مدل VAR می باشد. و قادر خواهد بود با همکاری IFRS تا سال 2010 جزئیات همکاری های خود را در مورد پرفولیوی خطر افزایش دهد. سوالی که اینجا باقی می ماند این است که ، چگونه با درآمدها و سرمایه های IFC برخورد می شود؟ همانطور که می دانید با همکاری IFRS، آنها هم به عنوان قابل اطمینان ها طبقه بندی خواهند شد، زیرا اعضا می توانند به طور تئوری تمام آن سرمایه ها را بیرون بکشند. این در صورتی است که در IFC به طور برابر باقی خواهند ماند. در ارزش یابی MDBs مودی توانایی کشورهای عضو را در وارد شدن و پشتیبانی کردن سازمان مورد بررسی قرار داده است. و هم چنین ریسک پورفلیوی خود سازمان . مودی انتظار دارد که پشتیبانی سالم اعضاء و مدیریت ریسک سالم ادامه داشته باشد،

قبول سیاست ها و خط مشی های جدید
در سال 2007، سیاست های مالی و محدودیت های که در سال 1993 به تصویب رسیده بود همگی به روز شدند. این فعالیت برای پیشرفت شرکت ها و تکنیک های جدید مدیریت خطر و هم چنین احتیاجات سازمان ها بنیان شده بود. برای مدیریت ارزیابی، IFC مفاد قبلی خود را ( علاقه ) بر پا کرد. اما دلایل متعددی وجود دارد که می توان غیر هم خوانی را هم در میان ارزیابی ها قبول کرد. در چنین مواردی، سرمایه لازم تخمین زده خواهد شد با استفاده از سیاست های جدید تولید شده. مانند قبل، شرکت از مبادلاتی استفاده می کند، برای مدیریت ارز و میزان علاقه خطر برای دنبال کردن سیاست های داخلی/.

تحت شرایط سیاست های جدید، دو نوع جزء وجود دارد سرمایه های خارجی و اجزاء تناسبی. جزء سرمایه های خارجی نشان می دهد که سطح نا متعادل سرمایه های خارجی را به کمترین میزان خود خواهد رساند و 65% کل مبالغ زیر را تحت پوشش قرار خواهد داد: 1. 100% وام هایی که کامل شده اند و در آنها اختلالی وجود نداشته است 2. 30% گارانتی های کامل شده 3. 30% محصولات مدیریتی خطر مشتری ها. سیاست تناسب سهام ها اعلام می کند برای هم کاری برای نگه داشتن سطح نقدینگی در پائین ترین سطح. با این کار می توان 45% پول نقد سال بعد را جبران کرد. قبلا، سیاست های نقدینگی تنها شرایطی را تحت پوشش قرار می دادند که ارزیابی نقدینگی بر اساس ترازنامه باید برابر با 65% احتیاجات خالص سه سال آینده باشد. تاریخ نشان داده است که IFC همیشه میزانی بیشتر از 65% را داشته است و مودی هم بر این باور است که این شرکت با توصل به سیاست های جدید خود قادر خواهد بود این تناسب را در همین حد نگه دارد.

نقدینگی در طراز نامه IFC در سطح بالایی قرار دارد، حدود 57% و حدود 84% پول نقد مورد نیاز برای سه سال آینده. ارزیابی نقدینگی بالای اخیر عواملی را نشان می دهد، مانند، پرداخت قرض های درحال ایجاد، افزایش سرمایه. امروزه، شرکت نقدینگی خود را با سود دهی مدیریت می کند. ( به عنوان منبعی ثانویه برای درآمد سرمایه شرکت ).