صفحه 2 از 24 نخستنخست 12345678910111213141516171819202122 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 238

موضوع: خطبه های حضرت علی (ع)

  1. #11
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    خطبه 11
    [1] از کوه محکمتر باش و [ گفتاری است که امام ( ع ) هنگام دادن
    پرچم به فرزندش محمدحنفيه در جنگ جمل فرمود ] : [2] اگر کوهها متزلزل
    شوند تو تکان مخور دندانهايت را به هم بفشار جمجمه خويش را به
    خدا عاريت ده [3] قدمهايت را بر زمين ميخکوب کن [ هميشه نگاهت به
    پايان لشکر دشمن باشد که تا آنجا پيشروی کنی ] کاملا [ مراقب آنها
    باش و از آنچه باعث ] ترس مي شود چشم بپوش [4] و بدان نصرت و پيروزی
    از جانب خدای سبحان است .

  2. #12
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    خطبه 12
    [5] شرکت در هدف [ آندم که خدا امام را در جنگ پيروز ساخت يکی از
    يارانش به وی گفت : چه خوب بود برادرم همراه ما بود و پيروزی شما
    را بر دشمن مي ديد و در فضيلت اين جهاد شرکت مي کرد ] . [6] امام ( ع )
    پرسيد : آيا قلب و فکر برادرت با ما بوده است ؟ عرض کرد آری [7] فرمود
    پس او هم در اين معرکه با ما بوده [ نه تنها او بلکه ] آنان که در
    صلب پدران و رحم مادران عقيده آنها با ما هماهنگ است . [8] و روش آنها
    روش ما است با ما در اين جنگ شريک بوده اند همانا که بزودی متولد
    مي شوند و دين و ايمان به وسيله آنان نيرو مي گيرد

  3. #13
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    خطبه 13
    [9] [ سخنی است که امام ( ع ) در مذمت جمعی از اهل بصره فرموده است ]
    بصره در آب غرق خواهدشد : [10] شما سپاه زن بوديد و پيروان حيوان
    شتر تا زمانی که شتر صدا مي کرد بپامی خاستيد [11] و با پی شدنش فرار کرديد
    اخلاق شما پست پيمانهاي تان از هم گسسته دين شما دوروئی است [12] و آب
    شهرتان شور آن کس که بين شما اقامت گزيند در دام گناه گرفتار آيد
    [ زيرا يا خود در گناه شريک شماست و يا کردارتان را مي بيند و نهی
    نمي کند ] [13] و اگر از شما دوری گزيند رحمت حق را دريابد گويا مي بينم
    عذاب خدا از آسمان و زمين بر شما فرومي آيد [1] همه غرق شده ايد تنها قله
    بلند مسجدتان همچون سينه کشتی از روی آب نمايان است . [2] و در روايتی
    است : سوگند بخدا سرزمين تان را آب فراگيرد آنچنان که تنها بالاترين
    نقطه مسجد همانند سينه کشتی يا شترمرغی که به رو درافتد نمايان باشد .
    [3] و نيز در روايتی آمده است : همانند سينه مرغ روی آب دريا [4] و در
    روايت ديگری است : خاک سرزمين شما متعفنترين خاکها است از همه جا
    به آب نزديکتر [5] و از آسمان دورتريد نه دهم بديها در محيط شما است کسی
    که در آنجا باشد گرفتار گناه [6] و کسی که رخت بربندد مشمول عفو خدا است .
    گويا شهر شما را مي نگرم که آب سراسرش را فراگرفته [7] و جز بلندترين
    نقطه مسجدتان که همانند سينه پرنده ای که از آب دريا پديدار است چيزی
    ديده نمي شود .

  4. #14
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    خطبه 14
    [8] کلامی است شبيه گفتار گذشته کوته فکران صيد شيادانند :
    [9] سرزمينتان به آب نزديک است و از آسمان دور عقلهايتان سبک [10] و افکار
    شما سفيهانه است : پس هدف خوبی برای تيراندازانيد و لقمه چربی برای
    مفتخواران [11] و صيدی برای صيادان . [ بايد توجه داشت لبه تيز تمام اين
    حمله ها متوجه جمعيتی از ساکنان بصره است که در آن زمان به تشويق طلحه
    و زبير و امثال آنان کانونی برای آشوب و تفرقه افکنی به وجود آورده
    بودند و در زمانهای بعد نيز پايگاهی برای دودمان خيانت پيشه بني اميه
    شدند و ضربه ها به اسلام زدند نه تمام ساکنان اين شهر ]



  5. #15
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    خطبه 15
    [1] اين سخن را امام هنگامی فرمود که عطايای عثمان را به بيت المال
    بازگرداند ] [2] بخدا سوگند آنچه از عطايای عثمان و آنچه بيهوده از
    بيت المال مسلمين به اين و آن بخشيده اگر بيابم به صاحبش بازمي گردانم
    گرچه زنانی را به آن کابين بسته و يا کنيزانی را با آن خريده باشند
    [3] زيرا عدالت گشايش مي آورد و آن کس که عدالت بر او گران آيد تحمل
    ظلم و ستم بر او گرانتر خواهد بود



  6. #16
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    خطبه 16
    [4] [ اين سخن را امام ( ع ) هنگامی که با او در مدينه بيعت کردند
    ايراد فرمود که در آن سرانجام کار مردم را خبر مي دهد و آنها را به
    گروههائی تقسيم مي کند و [5] آنچه مي گويم ذمه ام در گرو آن است و خود
    ضامن آنم کسی که از اعمال و کردار گذشتگان و عواقب سوء آن عبرت گيرد
    [6] تقوا وی را از فرورفتن در آن گونه بدبختيها بازدارد [7] آگاه باشيد
    تيره روزيها درست همانند زمان بعثت پيغمبر ( ص ) بار ديگر به شما
    روي آور شده [ همان اختلاف و پراکندگی و دشمنيها که پيش از اسلام در
    ميان شما رواج داشت امروز از سر گرفته شده ] [8] سوگند به کسی که پيامبر
    را به حق مبعوث کرد به سختی مورد آزمايش قرار مي گيريد [9] و غربال
    مي شويد و همانند محتويات ديگ هنگام جوشش زير و رو خواهيد شد آن
    چنان که پايين بالا [10] و بالا پائين قرار خواهد گرفت آنان که به راستی
    در اسلام سبقت داشتند و کنار رفته بودند بار ديگر سر کار خواهند آمد [11] و
    کسانی که با حيله و تزوير خود را پيش انداخته بودند عقب زده خواهند
    شد . بخدا سوگند هرگز حقيقتی را کتمان نکرده ام و هيچگاه دروغی
    نگفته ام [12] و از نخست مرا به وضعی که امروز دارم خبر داده بودند آگاه
    باشيد گناهان و خطاها همچون مرکبهای سرکش و لجام گسيخته ای هستند که
    [13] گناهنکاران بر آنها سوارند و آنان را در قعر دوزخ سرنگون خواهند ساخت
    [ و اين خاصيت اجتناب ناپذير گناه است که هرگز تحت کنترل در نيايد
    و از گناهی گناهان ديگر مي زايد ] [14] اما تقوا همانند مرکبهای راهوار و
    آرامی است که صاحبانشان بر آنها سوارند [1] و زمامشان را بدست دارند و
    تا دل بهشت آنان را پيش مي برند حقی داريم و باطلی برای هر کدام
    طرفدارانی است [2] اگر باطل حکومت کند جای تعجب نيست از دير زمانی
    چنين بوده و اگر پيروان حق کمند چه بسا افزوده گردند [ مراقب باشيد
    حق را از دست ندهيد چه اينکه ] [3] کمتر مي شود چيزی از دست برود و بار
    ديگر به دست آيد . [4] سيدرضی مي گويد : در اين سخن که از نزديکترين سخنها
    به فصاحت است لطائفی نهفته است که کسی از سخن سنجان به پايه آن
    نمي رسد و بيش از آنچه ما از آن در شگفتی فروميرويم شگفتی از آن
    به تعجب مي آيد و در اين سخن علاوه بر همه اينها ريزه کاريهائی است
    از فصاحت که نه زبان قادر به شرح آن است و نه هيچ انسانی مي تواند از
    دره های ژرف آن بگذرد و نه آنچه را که من مي گويم جز آنانکه در فصاحت
    پيشگامند و ريشه دار مي توانند درک کنند [ و ما يعقلها الا العالمون ] .
    [5] و قسمتی از اين خطبه است که مردم را به سه گروه تقسيم مي کند : [6] آن کس
    که به بهشت و دوزخ کاملا ايمان دارد از اعمالی که در آنجا نفعی نبخشد
    روي گردان است [ مردم در اين راه سه گروهند ] : يا به سرعت به سوی حق
    پيش مي روند اينها اهل نجاتند و يا به کندی گام برمي دارند باز اميد
    نجات درباره آنها مي رود [7] اما آنان که کوتاهی مي کنند [ نه جزء دسته اول
    و نه دومند ] در آتش سقوط مي کنند انحراف به راست و چپ گمراهی و
    ضلالت است راه مستقيم و ميانه جاده وسيع حق است [8] قرآن و آثار نبوت
    همين طريق را توصيه مي کند و سنت پيامبر نيز به همين راه اشاره
    مي نمايد [9] و سرانجام همين جاده مقياس کردار همگان است راه همه بايد به
    آن منتهی گردد . آن کس که به ناحق ادعا کند هلاک گردد و هر آنکس که
    با دروغ و افتراء پيش رود بيچاره و بدبخت شود [10] و آن کس که [ در بين
    مردم نادان ] حق را اظهار کند از نظر بيفتد در نادانی انسان همين بس
    که قدر خويش را نشناسد [ و به ارزش خود پی نبرد ] [11] آنچه براساس
    تقوا بنا گردد نابودی نپذيرد و بذری که در سرزمين تقوا پاشيده شود
    هرگز تشنگی احساس نکند [12] در خانه ها پنهان شويد [ و در دسته بنديهای
    منافقون و تفرقه اندازان شرکت نجوئيد ] دلهای پراکنده را به هم نزديک
    کنيد و با هم آشتی دهيد و به دنبال لغزش ها و گناهان توبه کنيد [ در
    برابر نعمتها ] [13] غير از خدا را نبايد ستايش کنيد و [ در مقابل مشکلات
    و ناراحتي ها ] تنها بايد خويش را سرزنش نمائيد .



  7. #17
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    خطبه 17
    [1] از جاهلان به خدا شکايت مي برم يکی از گفتارهای امام ( ع ) است
    درباره کسی که بدون لياقت و استحقاق متصدی مقام قضاوت در ميان مردم
    مي شود : [2] دو نفر در پيشگاه خداوند مبغوضترين مردمند : [ جاهل
    بدعت گذار و عالم قلابی ] 1 کسی که خداوند او را به خود واگذارده
    است [3] و از راه راست منحرف گشته به سخنان ساختگی و دور از حق و
    حقيقت خويش سخت دل بسته [4] و به سرعت در راه گمراه ساختن مردم گام
    برمي دارد و برای افرادی که فريبش را بخورند فتنه است [5] وی از طريق
    هدايت پيشينيان گمراه گشته و گمراه سازنده کسانی است که در زندگی و
    پس از مرگش تابع او شوند او بار گناهان کسانی را که گمراه ساخته [6] به
    دوش مي کشد و همواره در گرو گناهان خويش نيز هست [7] 2 کسيکه
    مجهولاتی به هم بافته و به سرعت با حيله و تزوير در ميان مردم نادان
    پيش مي رود [8] در تاريکيهای فتنه و فساد به تندی قدم برمي دارد منافع صلح
    و مسالمت را نمي بيند [9] انسان نماها وی را عالم و دانشمند مي خوانند ولی
    عالم نيست . از سپيده دم تا به شب همچنان به جمع آوری چيزهائی
    مي پردازد [10] که کم آن از زيادش بهتر است تا آنجا که خود را از آب های
    گنديده ی جهل [ که نامش را علم مي گذارد ] سير سازد و به خيال خويش
    گنجی [ از دانش ] فراهم ساخته در صورتی که فائده ای در آن يافت
    نمي شود [11] او در بين مردم به مسند قضاوت تکيه زده و بر عهده گرفته است
    که آنچه بر ديگران مشتبه شده روشن سازد [ و حق را به صاحبش برساند ]
    [12] او چنانچه با مشکلی روبرو شود يک سلسله حرفهای پوچ و توخالی را پيش
    خود جمع و جور مي کند [13] و به نتيجه آن قاطع مي گردد در برابر شبهات
    فراوان همچون تارهای عنکبوت مي باشد [14] حتی خودش هم نمي داند درست حکم
    کرده يا به خطا اگر صحيح گفته باشد مي ترسد خطا رفته باشد [15] و اگر اشتباه
    نموده اميد دارد صحيح از آب در آيد نادانی است که در تاريکيهای
    جهالت سرگردان است [16] همچون نابينائی که درظلمات پر خطر به راه خود
    ادامه مي دهد علوم و دانشهائی که فراگرفته برايش قطع آور نيست 000
    [1] همانند بادهای تندی که گياهان خشک را به هم مي شکند او نيز احاديث و
    روايات را در هم مي ريزد تا به خيال خود از آن نتيجه ای به دست آورد .
    [2] بخداسوگند نه آن قدر مايه علمی دارد که در دعاوی مردم حق را از باطل
    جدا سازد و نه برای مقامی که به او تفويض شده اهليت دارد [3] باور
    نمي کند ماورای آنچه انکار کرده دانشی وجود دارد و غير از آنچه او
    فهميده نظريه ديگری . [4] اگر مطلبی بر او مبهم شد کتمان مي کند زيرا او
    خود به جهالت خويش آگاه است . [5] خونهائی که از داوری ستمگرانه اش
    ريخته شده صيحه مي کشند و ميراثهائی که به ناحق به ديگران داده فرياد
    مي زنند . [6] شکايت بخدا مي برم از گروهی که در جهل و نادانی زندگی مي کنند
    و در گمراهی جان مي دهند [ و حيات و مرگشان همه در نادانی و جهل است ]
    در ميان آنها متاعی کسادتر از قرآن نيست [7] اگر آن را آن چنان که بايد
    تلاوت کنند و متاعی نزد آنان رائج تر از آن نتوان يافت [8] اگر آن را
    تحريف سازند و طبق دلخواهشان تفسير کنند . و در نظر آنان چيزی زشت تر
    از معروف [9] و نيکوتر از منکر وجود ندارد


    _________________

  8. #18
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    خطبه 19
    [10] هنگامی که امام ( ع ) در مسجد کوفه بر منبر بود سخنی فرمود که
    اشعث بن قيس به امام اعتراض کرد که ای اميرمؤمنان اين مطلب به
    زيان تو است نه به سود تو امام ( ع ) با بي اعتنائی نگاهی به او کرد
    و فرمود : [11] تو چه مي دانی چه چيز به سود من است يا به زيان من ؟
    نفرين خدا و نفرين کنندگان بر تو باد [12] ای حائک پسر حائک و ای منافق
    فرزند کافر بخدا سوگند تو يک بار در کفر و بار ديگر در اسلام اسير
    گشتی 000 [1] مال و حسبت نتوانست تو را از يکی از اين دو اسارت آزاد
    سازد تو همانی که شمشيرها را به سوی قبيله ات راهنمائی کردی [2] و
    مرگ را به جانب آنان سوق دادی [ چنين کسی ] سزاوار است بستگانش به
    او خشم ورزند [3] و بيگانگان به او اطمينان نکنند . [4] مرحوم سيدرضی ميگويد :
    مقصود امام ( ع ) از جمله : کفر يک بار تو را اسير کرده و اسلام بار
    ديگر اين است اشعث يک بار در حالت کفر و بار ديگر در حالتی که
    مسلمان بود اسير شده است و نيز جمله دل علی قومه السيف [ شمشير
    را به يمامه داشتند اشعث قبيله خويش را فريب داد و به آنان خدعه
    نمود تا خالد آنان را غافلگير ساخت لذا قبيله او وی را عرف النار
    ناميدند اين لقب را به کسی مي گفتند که غدر و مکر به کار مي برد . [
    عرف النار به معنی چيزی است که آتش را بپوشاند و اين تعبير کنايه
    از آن است که اشعث با خدعه و نيرنگ آتشهائی را که در نزديک قومش
    بود مخفی مي داشت و آنها را غافلگير مي ساخت ] .

  9. #19
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    خطبه 20
    [5] سخنی است از امام ( ع ) که از غفلت برحذر مي دارد [6] اگر آنچه
    مردگان پس از مرگ مشاهده کرده اند شما هم مي ديديد وحشت مي کرديد و
    مي ترسيديد [7] [ و سخنان حق را ] مي شنيديد و اطاعت مي کرديد ولی آنچه آنها
    ديدند از شما مستور است اما بزودی پرده ها کنار مي رود [ و شما نيز
    مشاهده خواهيد کرد ] [8] وسائل بينائی شما فراهم است اگر چشم بگشائيد و
    ببينيد و سخنان حق را در گوش شما گفته اند اگر بشنويد [9] و هدايت شده ايد
    اگر هدايت را بپذيريد . به راستی به شما مي گويم مطالب عبرت آميز را
    آشکارا ديده [10] و از آنچه حرام است نهی شده ايد و هيچ کس بعداز
    فرستادگان آسمانی [ فرشتگان ] جز بشر عهده دار تبليغ از طرف پروردگار
    نخواهد بود .

  10. #20
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    خطبه 21
    [11] سبکبار شويد تا به قافله برسيد [12] رستاخيز و قيامت در برابر شما
    است و مرگ همچنان شما را مي راند سبکبار شويد تا به قافله برسيد
    [1] پيشينيان شما در انتظار عقب ماندگان هستند . [2] مرحوم سيدرضی مي گويد :
    اين سخن امام پس از سخن خدا و پيغمبر ( ص ) با هر سخنی سنجيده شود
    بر آن برتری خواهد داشت و از آن پيشی خواهد گرفت و اما جمله
    تخففوا تلحقوا : [ سبکبار شويد تا به قافله برسيد ] کلامی کوتاهتر و
    پر معني تر از آن شنيده نشده چه کلمه ژرف و عميقی ؟ چه جمله پر معنی
    و حکمت آميزی است که تشنگی دانش را برطرف مي کند ؟ ما عظمت و
    شرافت اين جمله را در کتاب خود به نام الخصائص بيان کرده ايم .



صفحه 2 از 24 نخستنخست 12345678910111213141516171819202122 ... آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •