نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: مفهوم حديث ... (؟)

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    Smile مفهوم حديث ... (؟)

    بسم الله الرحمن الرحیم
    [SIZE=2]

    :.:... آشنایی با مفاهیم اولیه علم حدیث ...:.:
    [SIZE=2]

    1- حدیث

    تعریف حدیث :


    الف) در لغت


    صفت مشبهه از ر یشۀ «
    ح د ث » و به معنا ی آن چیزی است که ابتدا نبوده ، سپس به وجود آمده و جدید است؛
    به سخن و کلام هم از آن رو حدیث می گویند که به تدریج به وجود می آید در قرآن هم به معنای « کلام و سخن » به کار رفته است؛
    آنجا که می فرماید: « فبأی حدیثٍ بعده یؤمنون » (1) پس به کدامین سخن ایمان می آورند. (٢) ؛


    ------------------------------------------------------------------------------------------------------


    ب) در اصطلاح


    تعریف شیعه از حدیث :


    عالمان شیعه آن را چنین تعریف کرد ه اند : «
    کلامٌ یحکی قولَ المعصومِ أو فعلَه أو تقریرَه »

    حدیث ، سخنی است که گفتار ، کردار و تقریر معصوم (علیه السلام) را گزارش میکند. (3)


    در این تعریف، مراد از معصوم (علیه السلام) رسول خدا (صلی الله علیه و آله )، حضرت زهرا (سلام الله علیها ) و امامان دوازده گانه (علیهم السلام) هستند.


    در تعریف حدیث، وقتی گفته می شود «... کلامٌ »
    یعنی حدیث از جنس سخن و کلام است ؛

    خواه این کلام به صورت ، کتبی نوشته شود یا به صورت شفاهی منتقل گردد.



    محتوا و مضمون این کلام ممکن است یکی از سه صورت ذیل را داشته باشد:


    ١- مضمون آن، ممکن است سخنی باشد که معصوم (علیه السلام ) نقل کرده است ؛ مانند این حدیث که در کافی آمده:

    مُحَمَّدُ بنُ یحیی، از أحمَدَ بنِ مُحَمَّدٍ ، از مُحَمَّدِ بنِ سِنانٍ، از عَلِی بنِ رِباطٍ، از عُبَیدِ بنِ زُر ارَةَ نقل میکند ، که أبُوعَبدِاللَّهِ (علیه السلام ) فرمود:


    « بَرُّوا آباءَکم یبَرَّ کم أبناؤُکم وَ عِفُّوا، عَن نِساءِ النّاسِ تَعِفَّ نِساؤُکم » (4)


    امام صادق (علیه السلام ) فرمودند :

    به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند و نسبت به زنان مردم عفت داشته باشید تا نسبت به زنان شما عفت ورزند .


    این روایت،
    سخن معصوم، یعنی امام صادق (علیه السلام) گزارش شده است.



    ٢- مضمون حدیث غیر از سخن، ممکن است عملی باشد که از معصوم سر زده است ؛ مانند این حدیث که:

    أحمَدُ بنُ مُحَمَّدٍ ، از عَلِی بنِ الحَسَنِ ، از أحمَدَ بنِ صَبِیحٍ، از عَنبَسَةَ العابِدِ روایت میکند که :


    « قُبِضَ النَّبِی (صلی الله عل یه و آله ) عَلی صَومِ شَعبانَ وَ رَمَضانَ وَ ثَلا ثَةِ أیامٍ فِی کلِّ شَهرٍ أوَّلِ خَمِیسٍ وَ أوسَطِ أربِعاءَ وَ

    آخِرِ خَمِیسٍ وَ کانَ أبُوجَعفَرٍ وَ أبُوعَبدِاللَّهِ (علیه السلام) یصُومانِ ذلِک »
    (5)


    پیامبر (صلی الله عل یه و آله ) قبض روح شد ، در حالی که به روزه گرفتن ماه شعبان و ماه رمضان و سه روز در هر ماه؛

    اولین پنج شنبه، چهارشنبۀ وسط و آخر ین پنج شنبه، مداومت داشت؛ از این رو امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) این روزها را روزه می گرفتند.


    در این روایت، عمل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و صادقین (علیهما السلام) گزارش شده است.



    ٣- مضمون حدیث، غیر از دو حالت پیشین، ممکن است متضمن تقریر و تأ یید معصوم (علیه السلام ) باشد؛

    توضیح آنکه ، هرگاه عملی در مقابل یکی از معصومین (علیهم السلام ) صورت گیرد، محذوری هم برای ایشان در اظهار نظر وجود نداشته

    باشد
    ، و آنها سکوت کنند و از آن عمل نهی نکنند، این سکوت به معنای جواز آن عمل تلقی، و از آن به تقریر تعبیر می شود.


    از جمله احادیثی که از تقریر ایشان حکایت میکند، احادیث مربوط به « متعه »است. در روایات متعددی گزارش شده است که یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله)

    در زمان حیات آن حضرت به این کار مبادرت میکردند و ایشان از این کار نهی نمیکردند. (٦)


    چنین روایاتی از تقریر ایشان حکایت دارد؛


    با این توضیح ، به هر سخنی که مضمون آن یکی از سه مورد پیشین باشد، حدیث گفته می شود.




    ----------------------- پی نوشت -------------------------------
    ١. مرسلات/ ٥٠
    ٢. کلمۀ حدیث طبق قاعده باید به الحِدثان و الحُدثان جمع بسته شود، اما برخلاف قاعده به را « أحادیث » جمع بسته شده است . برخی نیز
    « أحدوثه » جمع حدیث تلقی می کنند، برخی نیز « احدوثه » را مفرد احادیث آورده اند. در هر صورت این بحث اختلافی است ؛
    ر.ک: ابن منظور، لسان العرب ، بیروت، دار البیروت للطباعة و النشر، ١٩٥٥ م، ج ٢، ص ١٣٣ (ذیل واژه )؛ طریحی، مجمع البحرین ، ج ٢، ص ٢٤٦ ؛
    فراهیدی، العین، ج ٣، ص ١٧٧(ذیل واژه )؛ سیوطی، تدریب الرا وی تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی ، تحقیق احمد عمر هاشم، بیروت،
    دار ال کتب العربی، ١٩٩٦ م، ج ١، ص٢٩ ؛ جمال الدین قاسمی، قواعد التحدیث ، بیروت، دار النفاس، ١٤٠٧ ه، چاپ اوّل، ص ٦١ ؛
    عبد الله مامقانی، مقباس الهدایه ، قم، مؤسسۀ آلالبیت، اوّل، ١٤١١ ه ، مهر، ص ٥٦ ؛
    برخی در حدیث نامیدن سخن پیامبر، توجه به تفاوت آن با قرآن را ملحوظ م ی دانند؛ ر.ک: قاسمی، پیشین، ص ٦١.
    ٣. سید حسن صدر، نهایة الدرایه، تحقیق ماجد غرباوی، المشعر، ص ٨٠ ؛ عبد الهادی فضلی، اصول الحدیث، مؤسسة امّ القری و التحقیق و النشر،
    چاپ دوم ، ١٤١٦ ه، ص ٣٣ ؛ تعریف شیخ بهایی از آن اند کی تفاوت م ی کند. برای این قول و نقد آن، ر .ک: حسن صدر، پیشین، ص ٨٥ ؛ شهید ثانی
    و میرداماد در تعریف خود از حدیث، تعریف مطابق با دیدگاه اهل سنت، مبنی بر شمول آن بر قول و فعل صحابی و تابعی را برگ زیده اند؛ ر .ک: شهید
    ثانی، الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایة ، تحقیق مرکز الإبحاث و الدراسات الاسلامیة، قم، بوستان کتاب، ١٤٢٣ ه، ص ٥٤ . میرداماد محمدباقر
    حسینی، الرواشح السماویه ، تحقیق نعمت الله جلیلی، قم، دار الحدیث، ١٤٢٢ ه، ص ٦٧ ؛ این تعریف را عموم عالمان شیعه نقد کرد ه اند؛ ر .ک:
    . مامقانی، پیشین، ج ١، ص ٦٠ ؛ صدر، پیشین، ص ٨١ ؛ فضلی، پیشین، ص ٣٣
    . ٤. شیخ کلینی، اصول الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ١٣٦٥ ه، ج ٥، ص ٥٥٤
    . ٥. همان، ج ٤، ص ٩١ ، ح ٧
    ٦. برای نمونه ر .ک: محمد حسین طباطبائی، تفسیر المیزان، ج ٤، ص ٢٩٦ ؛ راوی در این مورد م یگوید : « فعلته مع رسول الله (صلی الله علیه و آله)
    ثم لم ینهانا عنه حتی قبضه الله ...»

    (1)


  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    تعریف اهل سنت ، از حدیث


    اکنون که با تعریف حدیث از نظر شیعه آشنا شدید، لازم است از تعریف آن نزد اهل سنت نیز آگاه گردید.

    عالمان اهل سنت دو تعریف برای حدیث ارائه داده اند :


    عده ای آن را چنین تعریف کرده اند:


    1- « ما اضِیفَ إلی النَّبی (صلی الله علیه و آله) مِن قَولٍ أو فِعْلٍ أو تَقرِیرٍ أو صِفَةٍ »

    حدیث، گفتار، کردار، تقریر و صفتی است که به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت داده شود.(7)


    اما قول مشهور در این باره، چنین است:

    2- « ما اضِیفَ إلی النَّبی (صلی الله علیه و آله ) مِن قَولٍ أو فِعْلٍ أو تَقرِیرٍ أو صِفَةٍ أو إلی الصَّحابی أوِ التَّابِعِی مِن قَولٍ أو فِعلٍ » (8)

    حدیث عبارت است از :

    «گفتار، کردار، تقریر و صفتی که به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) نسبت داده شود یا گفتار و کرداری است که به صحابی یا تابعی نسبت داده شود»



    روشن است که این تعریف، با تعریف شیعه تفاوتهایی دارد. اما پیش از مقایسۀ آن دو، لازم است تعریف اهل سنت تبیین شود...


    الف)
    در تعریف اهل سنت، علاوه بر گفتار و کردار و تقریر، از ویژگی دیگری هم یاد شده و آن صفت یا خصوصیات آن حضرت (صلی الله علیه و آله) است.

    مراد از صفات آن حضرت (صلی الله علیه و آله ) ، دو نوع از خصوصیات ایشان است که تحت سه عنوان پیشین (قول، فعل، تقریر) قرار نمی گیرد. این دو خصوصیت، عبارت اند از:


    خصوصیات جسمانی؛ مانند رنگ پوست، شکل صورت، قد و ...

    خصوصیات اخلاقی؛ مانند: متبسم بودن، اهل مزاح بودن و ...


    نمونۀ این هر دو ویژگی را در روایتی که از « هند ابن ابی خاله » پسر حضرت خدیجه (س) و دایی ناتنی امام حسن (علیه السلام)، در توصیف رسول خدا (صلی الله علیه و آله )


    رسیده است میتوان دید. او در بخشی از سخنان خود سیمای آن حضرت را چنین ترسیم میکند:


    ... صورتش سفید و نورانی بود و پیشانی اش فراخ، ابروانش کشیده که در عین پیوستگی ، جدا از هم به نظر میرسید؛ میان ابروانش رگی بود که هنگام خشم از خون پر می شد.


    و در ادامه، در توصیف اخلاق آن حضرت می گوید :


    وقتی غضب میفرمود از شدت ناراحتی، روی میگردانید. چون خوشحال میشد چشم ها را بر هم می نهاد. بیشتر خنده های آن حضرت لبخند بود.

    هنگام تبسم، دندانهایش چون دانه های تگرگ نمایان میشد ...
    (9)


    ب)
    در تعریف اهل سنت در کنار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از دو گروه دیگر، یعنی صحابه و تابعین یاد شده است.


    ما در آخرین بخش از تعریف مفاهیم اولیه، به تفصیل از این دو گروه سخن خواهیم گفت . اما اکنون به اجمال در تعریف آن می گوییم:


    «صحابه، مسلمانانی بوده اند که محضر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را درک کرده اند ؛

    و تابعین، مسلمانان نسل بعد هستند که موفق به ملاقات پیامبر نشده اند اما صحابه را درک کرده اند. »




    اکنون با روشن شدن تعریف اهل سنت از حدیث، میتوان به مقایسۀ آن با تعریف شیعه پرداخت.



    -------------------------- پی نوشت --------------------------------
    ٧. صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه ، قم، مکتبة الحیدریه،1٤١٧ ه، ص ٣؛ محمود طحان، تیسیر مصطلح الحدیث ،ریاض، ١٩٨٧ م، چاپ هشتم، ص ١٥ ؛
    جمال الدین قاسمی،پیشین، ص ٦١ ؛ نورا لدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث بیروت، دار الفکر، چاپ سوم، ص ٢٦ ( عتر، این قول را در اصل به کرمانی و طیبی نسبت میدهد)

    ٨. ملاعلی قاری، شرحِ شرح نخبة الفکر فی مصطلح اهل الاثر ، بیروت، دار الأرقم، ص ١٥٣ ؛ معجم، ص ١١٧ ؛ علی نایف بقاعی، الاجتهاد فی علم الحدیث وأثره فی الفقه الاسلامی ،
    بیروت، دار ا لبشائر الاسلامیه، ١٤١٩ ه، ص ٣٥ ؛ نورالدین عتر، پیشین، ص ٢٦ ؛ عتر این را قول جمهور اهل سنت میداند.

    ٩. شیخ صدوق، معانی الأخبار، تحقیق علی اکبر غفاری، مؤسسۀ انتشارات اسلامی، ١٣٦١ ش، ص ٨٠



    (2)

  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    مقایسۀ تعریف شیعه و اهل سنت از حدیث


    الف ) این دو تعریف در افراد با هم تفاوت می کنند. شیعه و اهل سنت در اینکه آنچه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

    منسوب می شود، حدیث است ، اختلافی ندارند.

    اما شیعه ، ائمه (علیهم السلام ) و حضرت زهرا (سلام الله علیها ) را هم به آن حضرت(صلی الله علیه و آله ) ملحق میکند. در ا ین صورت، آنچه را

    از غیر ایشان رسیده باشد حدیث نمیداند و حدیث نامیدن « موقوف» یعنی آنچه از صحابی رسیده ، یا «مقطوع» یعنی آنچه از تابعی رسیده،

    صرفاً از سر مسامحه و مجاز است . (10)

    در میان اهل سنت نیز دو قول وجود دارد که طبق یکی، حدیث فقط به آنچه از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) رسیده محدود میشود و در نتیجه

    به مانند شیعه ، اطلاق آن را بر موارد دیگر، مجاز میدانند ؛ اما طبق قول دیگر ، که عموم اهل سنت بر آ ن اند، حدیث، سخن و رفتار صحابه و تابعین را هم

    در برمیگیرد.


    ب) بعلاوه ، این دو تعریف در موضوعات نیز تفاوت دارند . عالمان شیعه خصوصیات اخلاقی و جسمانی معصوم ( علیه السلام) را

    در شمار حدیث، نیاورده اند؛ در حالی که اهل سنت دایرۀ حدیث را به این امر گسترش داده اند . بنابراین اگر چنین گزارشهایی در مجموعه های حدیثی شیعه

    بیاید و یا عنوان حدیث بر آن اطلاق شود، مجازی میباشد.


    ج) فایدۀ عملی ؛

    با توضیحاتی که بیان شد، روشن است که تفاوت تعریف این دو گروه ، هم در افراد است و هم در موضوعات ، و لذا در بحثهای آینده و در مقام تعریف انواع حدیث،

    لازم خواهد بود که مراتب اختلاف نظر شیعه و اهل سنت دربارۀ حدیث تکرار شود.


    به عنوان مثال، در تعریف حدیث مرفوع باید چنین گفت:

    الف) طبق دیدگاه شیعه : حدیثی است که ضمن آن قول ، فعل یا تقریری به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام)

    نسبت داده شود.

    ب) طبق د یدگاه اهل سنت : حد یثی است که ضمن آن قول ، فعل، تقریر یا صفتی به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت داده شود.


    با این همه برای رعایت اختصار ، در همۀ تعاریف آ ینده، از ذ کر کلمۀ «صفت» پرهیز شده و فقط واژه های «قول ، فعل و تقریر» خواهد آمد،

    در حالی که، این توجه وجود دارد که اهل سنت، صفت را هم در کنار آن سه می آورند.

    همچنین، به جای به کاربردن عبارت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به تنهایی یا همراه با عبارت اهل بیت (علیهم السلام)، از عنوان معصوم (علیه السلام)

    استفاده میشود؛ این عنوان از نظر شیعه شامل پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت است (ع) و از نظر اهل سنت فقط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

    را در بر میگیرد. (11)


    در این صورت تعریف دوتایی فوق، در یک تعریف خلاصه میشود:

    مرفوع: حدیثی است که ضمن آن قول، فعل یا تقریری به معصوم (علیه السلام) نسبت داده شود.

    حال که با تعریف حدیث آشنا شدید، لازم است بدانید که در لسان محدثان ، اصطلاحات دیگری هم به کار میرود که با آن مترادف است؛

    مانند: خبر، اثر، روایت و سنت.



    -------------------- پی نوشت ------------------------
    ١٠ . حسن صدر، پیشین، ص ٨١
    ١١ . البته اهل سنت، برای پیامبر ا کرم (صلی الله علیه و آله) از تعبیر معصوم (علیه السلام) استفاده نمی کنند و در اینجا مسامحتاً چنین تعبیری
    استفاده شده است.


    (3)

  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    مفاهیم اولیه مترادف با حدیث
    [SIZE=2]


    ٢ - خبـر


    الف) در لغت


    خبر به معنای اطلاع و آگاهی و جمع آن « أخبار » است.
    (١٢)

    ب) در اصطلاح


    خبر در اصطلاح ، با
    حدیث مترادف می باشد. (١٣)

    بر همین مبنا هم کتابهای حدیثی متعددی به این عنوان نامیده شده اند؛ به مانند: معانی الأخبار ، از شیخ صدوق
    عیون أخبار الرضا، از شیخ صدوق، الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، از شیخ طوسی،
    مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (علیهم السلام)، از علامه مجلسی.


    محدثان خبر را به این معنا به کار می برند، اما نزد غیر ایشان به معانی دیگری هم به کار می رود؛

    خبر نزد زبان شناسان و منطقیان در مقابل انشاء به کار میرود و مراد از آن، عبارتی است که صدق و کذب دارد. (١٤)

    خبر در نحو عربی عبارتی است که حالت یا صفت مبتدا را بیان میکند. (١٥)

    واژۀ « أخباری » در زبان عربی عنوانی است که برای تاریخ نگاران به کار میرفته است. (١٦)

    « اخباری » در قرون اخیر، در مقابل « اصولی » ؛ به عده ای از عالمان شیعه گفته می شود که در مقام استنباط احکام،

    تنها قرآن و سنت را حجت می شمارند.
    (١٧)



    ----------------- پی نوشت ---------------------
    ١٢- فراهیدی، العین، ذیل عنوان « خبر » ؛ ابن منظور، پیشین، ذیل عنوان ؛« خبر »
    ١٣- حدیث پژوهان در معنای خبر و ارتباط آ ن با حدیث اقوال مختلفی ذکر کرده اند از جمله آنکه آن را مغایر با حدیث، یعنی اختصاصاً آنچه از غیر
    نبی نقل شود، یا اعم از آن یعنی شامل منقول از معصوم و غیرمعصوم عنوان کرده اند برای آگاهی از اقوال مختلف بنگرید : قول ابن حجر در تیسیر
    الحدیث ملاعلی قاری، پیشین، ص ١٥٣ ، محمود طحان، پیشین، ص ١٥ ؛ محمد ضیاءالرحمن اعظمی، معجم مصطلحات الحدیث و لطائف الاسانید ،
    ریاض، مکتبة اضواء السلف، ١٤٢٠ ه، ص ١٤٨ ؛ شهید ثانی، پیشین، ص ٥٤ ، میرداماد، پیشین، ص ٦٧ . اما دیگران تنها به ترادف خبر و حدیث اشاره
    کرده اند و آن را قول ا کثریت دانسته اند و بعضاً تصریح کرده اند که نزد اهل درایه، مترادف به کار رفته است. ر.ک: جمال الدین قاسمی، پیشین،
    ص ٦١ ؛ صبحی صالح، پیشین، ص ١٠ .
    ١٤- محمد معین، فرهنگ فارسی، تهران، مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر، چاپ سیزدهم، ١٣٧٨ ش، ج ١، ص ١٣٩٧
    ١٥- همان.
    ١٦- ملاعلی قاری، پیشین، ص ١٥٣ (به نقل از ابن حجر)
    ١٧ . بحرانی، ص ٣٠٠ ؛ در مورد اختلاف اصولیان و اخباریان اقوال مختلفی وجود دارد ولی همان طور که شیخ یوسف بحرانی جمع بندی می کند،
    به نظر میرسد، وجه اصلی افتراق ، در تفاوت آنها در مصادر استنباط میباشد.


    (4)

  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    اثــر


    واژۀ دیگری که مترادف با حدیث بکار رفته ، « اثر » است .


    الف) در لغت :

    به معنای « برجا مانده از هر چیز » ؛ و جمع آن «آثار» است . (18)

    ب) در اصطلاح :

    مترادف با حدیث دانسته شده است . (19)

    در میان اهل سنت کتابهای حدیثی متعددی به این عنوان نامیده شده، اما این تعبیر در میان شیعه کمتر به کار رفته است؛
    مثلاً کلینی در مقدمۀ کافی از احادیث ائمه (علیهم السلام ) به عنوان « الآثار الصَحیحه » یاد می کند.
    [SIZE=2]

    --------------------------------------------------------------------------------------

    ٤- روایـت


    واژۀ دیگری که مترادف با حدیث به کار رفته « روایت » است .


    الف) روایت در لغت :

    مصدر از ریشه «روی» به معنی «نقل کردن و گزارش دادن» است . (20)

    ب) در اصطلاح :

    روایت در اصطلاح به دو معنا به کار رفته است :

    الف) به معنای مصدری و مراد از آن «نقل کردن حدیث با سند» می باشد . (21)

    ب) به معنای اسمی، که مترادف با حدیث و جمع آن «روایات» است . (22)



    البته اهل سنت، روایت را بیشتر به معنای اول به کار برده اند.



    ------------------------ پی نوشت -------------------
    18- فراهیدی، پیشین، ج ٨، ص ٢٣٦ ؛ اب نمنظور، جمع آن را ، «اثور» آورده است . لسان العرب ج 4 ص5
    19- در خصوص اثر نیز اقوال مختلفی وجود دارد . و برخی آن را در اصطلاح فقها، اعم از حدیث و شامل قول صحابه و تابعین دانسته اند و
    برخی آن را در اصطلاح فقهاي خراسان ، خاص «موقوف» و در مقابل «خبر» که خاص مرفوع می باشد ، عنوان کرده اند .
    رک : قول ابن حجر در ملا علی قاری ، پیشین، ص ١٥٣ ؛ قاسمی، پیشین، ص ٦١ ؛ طحان، پیشین، ص ١٦ ؛ در میان علمای شیعه هم برخی به نقل این اقوال پرداخته اند
    و شهید ثانی و مامقانی آن را اعم از حدیث دانسته اند: شهید ثانی، پیشین، ص ٥٤ ؛ مامقانی، پیشین، ج ١، ص ٦٤ و ٦٥ . اما دیگران از شیعه و سنی
    به ترادف آن نظر داده اند: صبحی صالح، پیشین، ص ١٠ ؛ عتر، پیشین، ص ٢٩ ؛ حسن صدر، پیشین، ص ٨٢ ؛ جعفر سبحانی،اصول الحدیث،
    تحقیق مدرسة الامام الصادق (ع) لإ قم، ١٤١٦ ه.ق، موسسة النشر الاسلامی، ص ٢٠ ؛ عبدالهادی فضلی این اختلاف اقوال در تعریف خبر و اثر را
    ناشی از در آمیختن معنای .لغوی و اصطلاحی میداند: فضلی، پیشین، ص ٣٢ و ٣٣
    20 - ابن منظور، پیشین، ذیل عنوان «روی» .
    21- طحّان، پیشین، ص ١٢٣ .
    22- . فضلی، پیشین، ص ٣٣ ؛ او کاربرد « روايت » را را در کتب فقه استدلالی نزد علمای متأخر از متأخران برای حدیث غیرصحیح می داند،
    همچنان که چهار معنا برای آن ذکر می کند که چهارمی عبارت است از حدیث منقول با سند.


    (5)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •