بسم الله الرحمن الرحیم
قصد داریم در واژه های صدق ، صدّیقه ، و تصدیق ، بیشتر تامل کنیم .
نقل قول:
وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى (أَتَانَا) بِهِ وَصِيُّهُ
فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِكِ
...
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ
و ما چنين پنداريم كه دوستان شما هستيم و مقام بزرگى شما را تصديق مىكنيم و بر هر دستور و تعليمات الهى كه پدر شما و وصيّش كه درود حق بر او
و آلش باد براى ما آورد صبور و مطيع خواهيم بود
پس ما درخواست مىكنيم چنانکه اگر مصدّق و مؤمن به شما هستيم ، ما را بواسطه اين تصديق ، به رسول و وصيش ملحق فرمایيد
تا به ما مژده رسد كه بواسطه دوستى شما ، ما را از گناهان پاك ساخته است .
بر اساس این عبارات نورانی ، حضرت زهرا(سلام الله علیها) صدّیقه هستند و ما نیز این صدق را تصدیق می نماییم .
صدق ، در اصل به معنای هماهنگی ضمیر درون ، با قول و فعل بیرونی انسان دارد . یکی بودن اعتقاد و عمل !
و کسی که به طور تمام و کمال این هماهنگی و انطباق درون و بیرون در او باشد ، صدّیق نامیده می شود .
( این صیغه مبالغه است و بسیار فراتر از صادق و صدیق است )
مقام صدّیقین در قرآن ، پس از انبیاء ذکر شده و فضیلت و جایگاه بسیار ویژه ای دارد .
سوره مبارکه نساء 69 :
وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَـئِكَ رَفِيقاً (69)
و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخيز،) همنشين كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده;
از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان; و آنها رفيقهاى خوبى هستند! (69)
پس جایگاه صدّیقان ، این اندازه رفیع است . کسانی هم که پیامبر(ص) را در همه اوامر و نواهی اش ، اطاعت کردند در این جایگاه با ایشان خواهند بود .
ارتباط عمیقی بین این آیات و آیات بعدی که می آید ، با زیارت حضرت زهرا(سلام الله علیها) وجود دارد .
- حال که مقام صدّیقین را دریافتیم ، باید ببینیم کسانی که ایشان را و صدق ایشان را تصدیق کردند ( اعتراف نمودند و ایمان اوردند) چه جایگاهی دارند ؟
- و نیز کسانی که این صدق و صدّیقین را تکذیب نموده و راه کج کردند چه عِقابی ؟
با توجه به خود زیارت ، مشخص است که این تصدیق ما ، و ایمان ما به صدّیقه بودن حضرت ، باعث رسیدن ما به پیامبر(ص) و امیر المومنین(ع) می گردد .
(الحقتنا بتصدیقنا لهما)
اما در آیات قرآن نیز نتیجه این تصدیق به بیانی دیگر ذکر شده است ، و در واقع همان عبارت زیارت است (لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِكِ ) ...
سوره مبارکه زمر :
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلاً فِيهِ شُرَكَاء مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلاً سَلَماً لِّرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ (29) إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ (30)
ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِندَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ (31)
خداوند مثالى زده است: مردى را كه مملوك شريكانى است كه درباره او پيوسته با هم به مشاجره مشغولند، و مردى كه تنها تسليم يك نفر است;
آيا اين دو يكسانند؟! حمد، مخصوص خداست، ولى بيشتر آنان نمىدانند. (29)
تو مىميرى و آنها نيز خواهند مرد! (30)
سپس شما روز قيامت نزد پروردگارتان مخاصمه مىكنيد. (31)
این سه آیه اول اشاره بسیار ظریفی به این دارد ، که آنانی که درگیر هوای نفس بودند و بندۀ خواسته های دوستان و رفیقانشان شدند ،
چه تفاوتی دارند با کسانی که فقط تسلیم امر یک نفر هستند .
آنها کسانی بودند که بلافاصله پس از رحلت پیامبر(ص) فریاد زدند که چه کسی گفته پیامبر مرده ؟ اونمرده است بر می گردد ! و با این اکاذیب مردم را مشغول کردند
تا بساط حکومت خویش را پایه ریزی کنند .
در آیه بعد می گوید ، خیر چنین نیست ! بلکه هم تو می میری (ای پیامبر.ص) و ایشان هم خواهند مرد و در روز قیامت به مخاصمه می پردازید .
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ (32)
وَالَّذِي جَاء بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (33) لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاء الْمُحْسِنِينَ (34)
لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ (35)
پس چه كسى ستمكارتر است از آن كسى كه بر خدا دروغ ببندد و سخن راست را هنگامى كه به سراغ او آمده تكذيب كند؟!
آيا در جهنم جايگاهى براى كافران نيست؟! (32)
اما كسى كه سخن راست بياورد و كسى كه آن را تصديق كند، آنان پرهيزگارانند! (33)
آنچه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنان موجود است; و اين است جزاى نيكوكاران! (34)
در آیه 32 به صراحت بیان می دارد که تکذیب صدق چه عواقبی دارد ؟ همانها که وقتی فاطمه زهرا(س) را به آوردن شاهد بر مدعای خویش مجبور کردند !
و صدّیقه بودن او را تکذیب کردند ، و حتی گفتند (نعوذ بالله) ... اگر 4 نفر شهادتی علیه تو دهند که کار ناشایستی کردی ، تو را حدّ می زنیم !!!!
معــــــــاذ الله از چنین جسارت هایی ! آیه تطهیر را فراموش کردند ، اصلا نشنیدند ؛ دختر پیامبر را چنین تهمت هایی زدند ؛ قرآن را زیر پا گذاشتند
و همه چیز را فدای هوای نفس سرکش خود نمودند . و مخالفت قرآن ، کفر محض است !!!
آری :
أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ (32)
جایگاهشان معلوم است ... گوارایشان باد عذاب الهی !!!
و اما آنانی که این صدق را وقتی شناختند ، تصدیق کردند و ایمان آوردند ، همانا متقین و پرهیزگاران واقعی هستند .
جایگاهشان بهشت برین و هر انچه در آن بخواهند می باشد و خداوند خطایشان را می بخشد و به بهترین اعمالی که انجام دادند ایشان را پاداش می دهد .
از خود آن حضرت(س) می خواهیم که ما را در زمرل مصدّقین اش قرار دهد ، چه در قلب و چه در عمل ؛
او را تصدیق نماییم و صدق او را سرلوحۀ اعتقاد و عمل خود قرار دهیم .
و الحمد لله رب العالمین