گاهیاوقات ممكن است برای شما اتفاقی در زندگی بیفتد كه زندگی شما را بهطور منفی تحتتاثیر قرار دهد یا اینكه به هردلیلی ناموفق باشید. من اصلا نمیگویم كه در هیچ حالتی دیگران مقصر نیستند و همه خطاها از جانب خود شماست. اصلا برخی مواقع در اتفاقاتی كه برای شما میافتد، صددرصد دیگران مقصر هستند. برای مثال در خیابان به دلیل بیتوجهی موتورسواری، با وی تصادف میكنید یا هنگامی كه از بانك بیرون میآیید، كیف پر از پولتان را سرقت میكنند. در این حالتها اگر ما بر یافتن مقصر تمركز كنیم، هیچ دردی از ما دوا نخواهد كرد بلكه در این مواقع باید بر راهحل تمركز كنیم. همیشه به جای اینكه بر مشكل یا مسئله تمركز كنید بر راهحل تمركز كنید.
برای سفر به فضا مدادتان را همراه ببرید
هنگامی كه ناسا برنامه فرستادن فضانوردان به فضا را آغاز كرد با مشكل كوچكی روبهرو شد، آنها دریافتند كه خودكارهای موجود در فضای بدون جاذبه كار نمیكنند، جوهر خودكار به سمت پایین جریان نمییابد و روی كاغذ نمیریزد برای حل این مشكل آنها شركت مشاورین اندرسون را انتخاب كردند. تحقیقات بیش از یك دهه طول كشید، 12میلیون دلار صرف شد و درنهایت آنها خودكاری طراحی كردند كه در محیط بدون جاذبه مینوشت، زیرآب كار میكرد، روی هر سطحی حتی كریستال مینوشت و در دمای زیر صفر تا 300درجه سانتیگراد كار میكرد.
اما روسها راهحل سادهتری داشتند. آنها از مداد استفاده كردند! این داستان مصداقی برای مقایسه دو روش در حل مسئله است. تمركز روی مشكل (نوشتن در فضا با خودكار) یا تمركز روی راهحل (نوشتن در فضا با مداد). بنابراین همیشه حواستان باشد كه به جای تمركز روی خود مسئله روی راهحل آن تمركز كنید.
همه میتوانند نابغه باشند
اما نبوغ یعنی چی؟ اینكه مثلا میگوییم آقای جابز نابغه بود یعنی چه جور آدمی بود؟ من میخواهم یك تعریف جدید از نبوغ برایتان ارائه كنم؛ نبوغ به نظر من یعنی «هنر تحمل رنجهای بیپایان.» یعنی زندگی پر از رنجهای بیپایان است، كسی كه این رنجها را تحمل میكند و سرفراز از آنها بیرون میآید یك نابغه است. اگر خاطرتان باشد در مقاله پیشین عرض كردم برای رسیدن به موفقیت باید همیشه خودتان را به سختی بیندازید، در محیط سخت و محیط عذابآور. كسی كه چنین هنری داشته باشد، یك نابغه است.
كسی كه همیشه بخواهد به یك چیز جدید دست پیدا كند نیز یك نابغه است. كسی كه همیشه بخواهد به یك جای جدید برود یك نابغه است. كسی كه بخواهد یك درجه بیشتر از این چیزی كه هست باشد یك نابغه است. نبوغ یعنی هنر تحمل رنجهای بیپایان ولی رنجهایی كه زندگی ما را میسازد نه رنجهایی كه زندگی ما را نابود میكند.
گاهی اوقات آن دسته از كارهایی كه انجام میدهیم، رنج نیست، بلكه غنج است. یعنی تو غصه میخوری، حسرت میخوری، این رنج نیست. تو در دیروز غصه و افسوس میخوردی، اما اینها رنج نیست، سختی نیست، زحمت نیست. زحمت یعنی تلاش، یعنی حركت، یعنی مداومت، یعنی مسیر موفقیت را تا آخر رفتن. زحمت یعنی از یك موفقیت امروزی ارضا نشدن. موفقیت یعنی مدام حركت كردن.
اگر بالا نروید سقوط می کنید
برای روشن شدن مطلب، مثالی را برایتان مطرح میكنم. یك سنگ را به سمت بالا پرتاب كنید این سنگ تا كجا بالا میرود؟ چه زمانی سقوط میكند؟ بله زمانی كه دیگر بالا نمیرود سقوط میكند.
زندگی ما هم به همین شكل است. یا باید جلو بروی یا باید سقوط كنی. یا باید پیشرفت كنی یا پسرفت. شما اگر چیزی را به دست بیاورید و در همانجا بمانید و بهاصطلاح درجا بزنید، یعنی سقوط یعنی پسرفت. زیرا دیگران از شما سبقت خواهند گرفت و شما عقب خواهید ماند. این خودش یعنی سقوط.
من معتقدم عصری كه ما الان در آن قرار گرفتهایم عصر طلایی بشر است. یعنی بهترین زمان از ازل تا به امروز برای رسیدن به موفقیت. اگر زندگینامه انسانهای موفق را در دنیا بررسی كنید، مطمئنا به این حرفی كه زدم باور پیدا میكنید. بهتر است از یكی از افراد موفق همعصر خودمان كه اخیرا به دیار باقی شتافت شروع كنیم، آقای استیو جابز، مدیر و بنیانگذار شركت اپل. در زندگینامه این شخص میخوانیم كه پدر و مادر موفق و ثروتمندی نداشته و در خانوادهای بسیار فقیر به دنیا آمده. پدرش یك فرد سوریهای مهاجر بود. خودش میگوید در دوران نوجوانی به مدت یك سال و هرروز به مدت یك ساعت پیادهروی میكرده تا به غذای مجانی برسد یعنی چیزی حدود 10كیلومتر را پیادهروی میكرده است تا بتواند به غذای مجانی دست پیدا كند. این آدم در هندوستان 2سال درگیر اعتیاد بوده است. در سال 1985 با یكی از دوستانش شركتی به نام شركت اپل را تاسیس میكند كه پس از مدتی شركایش او را از شركت بیرون میكنند و فقط یك سهم به عنوان نماد برای خودش نگه میدارد. اما بعدها برمیگردد و اپل را به یك شركت چند ملیتی و غولپیكر كه الان در تمام دنیا آن را با محصولات منحصربهفردش میشناسند، تبدیل میكند. خیلیها معتقدند آقای جابز از نوابغ قرن ماست. شما اگر زندگینامه آقای بیل گیتس، بنیانگذار شركت مایكروسافت را نیز بررسی كنید، دقیقا وضعیتی شبیه آقای جابز داشته است. او هم به هیچوجه خانواده ثروتمندی نداشته و در دوران جوانی با مشكلات شدید مالی نیز مواجه بوده است و همچنین از جمله دانشجویانی است كه از دانشگاه ترك تحصیل كرد.