نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: اصلی ترین راز موفقیت را بدانید !

  1. #1

    Post اصلی ترین راز موفقیت را بدانید !

    در قلب هر پيشرفت و موفقيت دشواري از رسيدن به خط پايان در مسابقه ماراتن تا دستيابي به بالاترين رده شغلي تا رسيدن به تناسب‌اندام و حفظ آن يك فرايند مغزي دخيل است كه به آن مي‌گويند؛ شهامت.





    يك داستان واقعي

    ميشا بردن 30 ساله، وقتي يك دختر دبيرستاني بود، شناگر خيلي سريعي نبود. هماهنگي دست و پايش هم موقع شناكردن خيلي‌خوب نبود اما او هميشه دلش مي‌خواست يك شناگر حرفه‌اي شود. او به‌دلايلي 2 سال تحصيل در دانشگاه را كنار گذاشت. در همين مدت از لحاظ فيزيكي نيز تناسب‌اندام خود را از دست داده بود. در حال تمركز تحقيقات روي چيزي است كه قبلا به آن توجه زيادي نمي‌شد. در حال حاضر مشخص شده كه توان ذهني تاثيري بسيار مهم روي موفقيت دارد.شهامت آن چيزي است كه باعث مي‌شود خانمي بعد از به دنيا آوردن 4 بچه بتواند كمربند مشكي تكواندو بگيرد يا اينكه آقايي 50 ساله با 40 كيلوگرم اضافه وزن بتواند بعد از 15 ماه وزن اضافي را كم كرده و 2ماه بعد در مسابقات همگاني دوي ماراتن از خط پايان عبور كند البته اين به معني نيست كه افراد باهوش لزوما ورزشكاران بهتر و مستعدتري هستند. اين افراد توانايي بهتري براي حركت در اين زمينه داشته و مي‌توانند براي رسيدن به اهداف بلندمدت، انگيزه بيشتري داشته باشند.

    باوم مي‌گويد: «ميشا‌ بردن نمونه زنده اين است كه اتفاقات بزرگ زماني براي شما رخ مي‌دهد كه روياهاي بزرگ داشته باشيد و آن‌ها را دنبال كنيد. آتشي درون ميشا روشن بود كه باعث مي‌شد او بهترين عملكرد را داشته باشد. او هر روز با همين شرايط زندگي مي‌كرد. به اين مي‌گويند شهامت. وقتي شرايط ناگواري پيش بيايد توانايي قهرماني از بين مي‌رود ولي شهامت خير.»









    هوش كافي نيست

    تا همين اواخر موفقيت برمبناي هوش بالا و استعداد ذاتي سنجيده مي‌شد. فرمول آن هم وجود دارد و از قرن 91 ميلادي به بعد مي‌توان iq را سنجيد و به آن نمره داد. بر اين مبنا اينشتين و موتزارت 2 نابغه بي‌بديل هستند اما بوده‌اند افرادي كه با همين ضريب هوشي هرگز نتوانستند موفقيت خاصي به‌دست آورند. تحقيقات پردامنه پروفسور دكتر لوييس ترمن روي كودكان با ضريب هوشي بالاتر از حد عادي و بعد بررسي آن‌ها در سنين بزرگسالي نشان داد، تنها تفاوت بين موفق‌ترين و ناكام‌ترين آن‌ها در دستيابي به موفقيت پشتكار و استقامت در رسيدن به هدف بوده است. همچنان تحقيقات علمي نشان مي‌دهد هوش به تنهايي براي رسيدن به موفقيت كافي نيست.

    در سال 2002 دكتر آنجلا داكورث، استاد دانشگاه پنسيلوانيا و همكارانش با افراد موفق در زمينه‌هاي گوناگون مصاحبه كرده و دريافتند همه آنها در يك ويژگي مشترك هستند: شهامت. تعريفش مي‌شود: «پشتكار پايدار و شور و شوق براي رسيدن به اهداف بلندمدت.» همين شهامت است كه باعث مي‌شود در يك كمپ تمريني وقتي همه روي زمين ولو شده‌اند يك نفر با جديت كماكان شنا مي‌رود. دكتر داكورث مي‌گويد: «‌شهامت مستلزم كار جدي و مواجهه با چالش‌هاي گوناگون و حفظ اين روند به‌رغم شكست، بدبياري و نرسيدن به‌موقع به نتيجه است.» درحالي‌كه برخي از مردم وقتي با روزمرگي يا نااميدي مواجه مي‌شوند، تسليم مي‌شوند اما افراد با شهامت همچنان به حركت ادامه مي‌دهند.

    در مقاله‌اي كه در سال 7002 در ژورنال شخصيت و روان‌شناسي اجتماعي به چاپ رسيد، داكورث يافته‌هاي خود در زمينه ارزيابي مقدار شهامت و استقامت افراد مختلف را ارائه كرد. او 931 دانشجوي دانشگاه پنسيلوانيا را براساس ميزان شهامت آنها رده‌بندي كرد و متوجه شد‌ افرادي كه در رده بالايي در اين فهرست قرار گرفتند درنهايت موفق شدند‌ بورس‌هاي تحصيلي بهتر و موقعيت شغلي بالاتري به‌دست آورند. در مطالعه ديگري همين نتيجه درباره دانش‌آموزان دبيرستاني به‌دست آمد. نتيجه اينكه شهامت براي دستيابي به موفقيت مولفه‌اي ضروري است.








    شهامت اكتسابي

    درحالي‌كه تحقيق در زمينه تاثير شهامت در موفقيت هنوز ابتداي راه است، مي‌توان با قاطعيت گفت شهامت در موفقيت ما در تمام جنبه‌هاي زندگي اثرگذار است. مثلا در تحقيق ديگري دكتر داكورث متوجه شد، افرادي كه ازدواج مي‌كنند، نسبت به افرادي كه ازدواج نمي‌كنند شهامت بيشتري دارند و احتمال موفقيت آنها در زندگي بيشتر است. داستان اين است كه ازدواج برخلاف مثلا شركت در مسابقه دو ماراتن، جنبه‌هاي بسيار زيادتري دارد و مقابله با تلخكامي و فراز و نشيب آن اراده و شهامت بالايي را مي‌طلبد. برخي از ما شهامت و پايمردي را به ارث برده‌ايم اما ديگران بايد آن را در خود ايجاد كنند. دكتر داكورث مي‌گويد: «به‌نظر مي‌رسد شهامت در برخي از افراد ذاتي و نهادينه است اما خوشبختانه مي‌توان آن را هم ايجاد كرد.» بنابراين اگر شما ذاتا آدم تنبلي هستيد، براي اينكه آدم باشهامت و فعالي باشيد هنوز دير نشده است.دكتر دين كيث، استاد روان‌شناسي دانشگاه كاليفرنيا مي‌گويد‌: « ابتدا بايد يك هدف بلندمدت براي خودتان تعريف كنيد كه مي‌دانيد براي رسيدن به آن حاضر هستيد سخت كار كنيد حتي اگر به قيمت جنگيدن براي غلبه بر موانع باشد. هدف‌تان بايد خاص باشد. مثلا اينكه من مي‌خواهم امسال يك كتاب بنويسم نه اينكه هدفم صرفا نوشتن باشد. بعد معلوم كنيد كه دقيقا چطور مي‌خواهيد به اين هدف برسيد. رسيدن به هدف به‌واسطه تمرين و تلاش به‌دست مي‌آيد.»


  2. #2

    پیش فرض

    تصوير‌سازي‌ موفقيت

    تصوير‌سازي‌ موفقيت، راه بسيار رايجي براي تقويت اراده، شور و شوق است. مثلا تصور خودتان درحالي‌كه مدرك فارغ‌التحصيلي خود را دريافت كرده‌ايد يا در دفتر كار خصوصي خودتان نشسته‌ايد يا از خط پايان عبور كرده‌ايد، هدف نهايي را براي‌ شما واقعي‌تر، قابل دسترس‌تر و زيبا‌تر مي‌سازد و كمك مي‌كند تا اراده شما براي ادامه‌دادن و كنارنكشيدن تقويت شود.البته اگر هدف قهرماني يا موفقيت ورزشي باشد، تحمل فشارهاي فيزيكي مي‌تواند هر كسي را از ادامه مسير منصرف كند. باوم پيشنهاد مي‌كند دائم با خودتان تكرار كنيد، درد موقتي است اما موفقيت دائمي. او مي‌گويد: «درد فقط يك حس است مثل گرما يا سرما. هرچه بيشتر خود را تحت فشار بگذاريد، بيشتر مي‌توانيد آن را تحمل كنيد. هميشه به‌خودم مي‌گويم پاهاي من مثل پيستون است و ريه‌هايم مثل دمنده كوره آهنگري؛ اين جمله به من امكان تمركز روي مكانيك حركت را مي‌دهد و حواسم را از درد پرت مي‌كند.»






    شور زندگي

    دكتر دين كيث مي‌گويد: «شما براي اينكه صبح زود از خواب بيدار شده و سركار برويد، نياز به شور و شوق داريد كه خود عامل مهم براي رسيدن به هدف محسوب مي‌شود. يعني شما كاري را انجام مي‌دهيد كه مي‌دانيد به‌رغم سخت‌بودن شما را به هدف مي‌رساند. به همين دليل است كه برخي از افراد مي‌توانند بعد از زمين‌خوردن دوباره از جاي خود بلند شوند. اين ميل براي تداوم در حركت به‌سوي هدف ضروري است.» اينكه شما بخواهيد در مسابقات 3‌گانه برنده شويد يا اينكه بتوانيد در عرض 6 ماه يك زبان خارجي ياد بگيريد يا هر هدف ديگري، بايد واقعا به هدف خود اهميت دهيد تا بتوانيد شهامت واقعي را درون خود ايجاد كنيد. وقتي درحال دويدن در مسابقه ماراتون هستيد و ديگر نمي‌توانيد حتي يك قدم برداريد، چيزي كه شما را به پيش مي‌برد ديگر نيروي عضلاني نيست بلكه فقط و فقط اراده و شور رسيدن به خط پايان است كه اندام‌هاي شما را وادار به حركت مي‌كند. در واقع تصور رسيدن به هدف نهايي همان حس موفقيت را در شما ايجاد مي‌كند.







    كمال‌گرايي

    براي اينكه بتوانيد از ابتدا محكم حركت كنيد، بايد كمال‌گرا باشيد. ميشا بردن هر روز به‌خودش مي‌گفت اين مسابقه را مي‌برم. دكتر داكورث مي‌گويد: «‌‌شما براي اينكه شهامت داشته باشيد، بايد كمال‌گرا باشيد. بايد باور كنيد هر چقدر به شما فشار بيايد، هر چقدر در شرايط دشوار قرار بگيريد و هر چقدر كه مجبور باشيد در شرايط ناخوشايند فعاليت كنيد، مي‌توانيد برنده شويد.» در واقع دكتر داكورث متوجه شد، افراد كمال‌گرا شهامت بيشتري دارند. او مي‌گويد: «شهامت يعني؛ رها نكردن هدف و بسياري از مردم در بسياري مواقع درست و حسابي به هدف خود نمي‌چسبند چون توضيحاتي بدبينانه‌اي براي اتفاقات منفي دارند.» به عبارت ديگر يك فرد كمال‌گرا اگر در باشگاه نتواند برنامه تمريني‌اش را به‌طور كامل اجرا كند مي‌گويد: «چون شب خوب نخوابيدم الان نمي‌توانم درست ورزش كنم. فردا حتما بهتر خواهد شد.» ولي يك فرد بدبين مي‌گويد: «حالم از اين وضعيت بهم مي‌خورد، ديگر نمي‌توانم ادامه بدهم. ديگر نمي‌خواهم ريخت باشگاه را ببينم.»دكتر دين كيث مي‌گويد: «مي‌توانيد خود را طوري تعليم دهيد كه اتفاق‌ها را به‌صورتي مثبت‌تر ببينيد. اين چالشي در باورهاي شماست. به‌جاي اينكه فكر كنيد هميشه همه‌چيز خراب مي‌شود، ياد زماني بيفتيد كه كارها خوب پيش رفت و فكر كنيد شما چه‌كار كرديد كه اين اتفاق افتاد.»ثبت موفقيت‌ها به‌صورت منظم به شما كمك مي‌كند تا مثبت فكر كنيد. داكورث مي‌گويد: «وقتي پسرفت مي‌كنيد، آن‌وقت مي‌توانيد با رجوع به همين اطلاعات به‌خودتان يادآوري كنيد كه توانايي پشت‌سر گذاشتن اين مرحله سخت را داريد.»اين كار شما را از زير سوال بردن هدف‌تان منع مي‌كند. داكورث مي‌گويد: «اگر من زماني كه مقاله‌هايم رد مي‌شد مي‌نشستم و فكر مي‌كردم، آيا اصلا من بايد استاد دانشگاه بشوم؟ احساسات من هدف مرا زير سوال مي‌بردند.»البته منظور اين نيست كه نبايد هدف خود را مورد ارزيابي مجدد قرار دهيد بلكه بررسي هدف با اين مبنا كه آيا بهتر است آن را كنار بگذارم؟ نبايد در دستور كارتان باشد. يك راه‌حل خوب مي‌تواند اين باشد: هر 3 ماه يك‌بار در يك روز خاص 10 دقيقه بنشينيد و مسيري را كه در 3 ماه گذشته طي كرده‌ايد، نقد كنيد اما يادتان باشد روزهاي ديگر نبايد خودتان را مورد سوال قرار دهيد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •