نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: ترياك كنترل شده بهترين داروي ترك اعتياد !

  1. #1

    Thumb ترياك كنترل شده بهترين داروي ترك اعتياد !

    اشاره : براي آنها كه به بحث هاي كليشه اي و حرف هاي تكراري عادت كرده اند قبول سخنان و راه كار هاي مهندس حسين دژاكام براي ترك اعتياد و تغيير نوع نگاه به معتادان دشوار است اما توصيه مي كنيم بدون پيشداوري و تعصب بخوانند تا دريابند كه از واقعيت گريزي نيست و به تجربه نمي توان بي اعتنائي كرد .

    * اشاره به نقش حساس و اساسي استادان راهنما در امرهدايت و راهنمائي بيماران معتاد به سمت ترك اعتياد داشتيد بفرمائيد كه اين استادان راهنما چگونه انتخاب مي شوند و واجد چه خصوصياتي هستند . ؟

    مرجع اصلي در كنگره 60 كتاب عبور از منطقه 60 درجه زير صفر است و راهنمايان كنگره از بين بيماران معتادي كه پس از رهائي از اعتياد علاقه مند خدمت به همنوع و كمك بلاعوض به ساير بيماران هستند انتخاب مي شوند . در اين گزينش توانائي و تسلط آنان در مسائل مرتبط با اعتياد و شناخت كاملا انواع مواد مخدر و و عوارض مصرف هر يك و شناخت روحيات و خصوصيات فرد معتاد به هر نوع ماده مخدري ملاك قرار گرفته و با گذراندن دوره هاي آموزشي و پس از كسب موفقيت در آزمون هر دوره ، ابتدا به سمت كمك راهنما و در ادامه با كسب تبحر و تجربه بيشتر به سمت راهنما منصوب مي شوند . به دليل تنوع و كستردگي انواع مواد مخدر مصرفي در كشور ، راهنمايان در گروه هاي تخصصي 5 گانه فعالند :

    ترياك و شيره
    2- هروئين
    3- قرص هاي مخدر و آرام بخش
    4- حشيش
    5- مجموعه تركيبي از مواد كه اغلب آنان علاوه بر ساليان متمادي اعتياد و داشتن شناخت و آگاهي هاي لازم در رده تخصصي مربوطه ، از نظر آشنائي به اصول گروه درماني و روان شناختي معتادان ، صاحب نظر و متخصص بشمار مي روند و قادر به اداره جلسات گروه درماني و ارائه بحث هاي تخصصي و آموزشي به رهجويان هستند . داشتن زبان مشترك با معتادان و درك كليه خصوصيات روحي ، رواني و جسمي آنان توسط راهنمايان و همچنين پذيرش راهنمايان توسط بيماران معتاد به عنوان خودي و همدرد و پيشكسوت و به علاوه الگو قرار دادن آنان در ترك واقعي اعتياد ، رمز موفقيت و تاثير قاطع كلام و گفتار هر راهنما براي سايرين خواهد بود القاء اين تفكر به بيماران كه (( چون من توانسته ام پس تو هم مي تواني اعتياد را ترك كني )) تاثير رواني شگرفي بر روحيه و اراده بيماران تازه وارد مي گذارد كه توام با ساير آموزش هاي عمومي در جلسات گروه درماني ، مسافران را به سوي سفرهاي اول ، دوم و سوم رهنمون خواهد كرد . متذكر مي شوم كه راهنمايان و كمك هاي آنها تنها به عنوان بلد راه و آشنا با مسير سخت و پر فراز و نشيب ترك اعتياد درحيطه وظائف محوله عمل مي كنند و تحت هيچ شرايطي مجاز به تجويز دارو براي بيماران نيستند بلكه در شرايط خاص بعضي از معتادان ، آنان را نزد پزشك متخصص راهنمائي مي كنند .

    *شما بهترين دارو براي ترك اعتياد را استفاده از خود مواد مخدر مي دانيد . دليل اين امر چيست ؟

    همميشه مرسوم بوده است كه تا پاي اعتياد و مواد مخدر پيش مي آيد ، همگان در ذم و عوارض مصرف مخدر داد سخن مي دهند و تلاش مي كنند تا با مطرح كردن اين عوارض مانع از جذب و گرايش جوانان به سوي مواد شوند اما كمتر سخن قابل توجهي در مورد عوارض قطع مصرف مواد مخدر به ميان آمده و همه تصور مي كنند كه معتاد هر چه زودتر اعتيادش را ترك كند بهتر است اما با واقعيات چندي روبه رو هستيم كه مهمترين آنها عبارتند از :
    با مصرف دراز مدت مود مخدر ، سيستم هاي توليد مخدر هاي طبيعي بدن به كلي از كار مي افتند و به تبع آن روان و جهانبيني فرد دچار اختلال مي شود .

    با قطع مصرف مواد مخدر ، حدود يكسال طول مي كشد تا اين سيستم ها مجدداَ و بتدريج فعال شده و شخص به تعادل نسبي در زندگي برسد .

    به دليل نياز بدن به هورمون هاي مخدر طبيعي و در خلال مدت بازسازي يك ساله ، بايد به طريقي از بيرون اين نياز را برآورده كرد و گرنه عوارض كمبود آن ها زندگي عادي شخص را مختل كرده و باعث گرايش مجدد وي به سوي اعتياد خواهد شد .

    داروهائي كه توسط پزشكان متخصص تجويز مي شوند بعضاَ حاوي تركيبات مخدر هستند و روي بدن معتاد تاثير مشابهي با مواد مخدر مصرفي وي دارند و تنها در شكل ظاهري و نام آنها اختلاف است و ضمناَ عوارض جانبي فراواني نيز بر جا مي گذارد استفاده از اين داروها نيازمند مراجعه به پزشك و دريافت نسخه و پرداخت هزينه هاي سنگين درماني است كه در همه جا و براي همه كس ميسر نيست . اگر قرار باشد جمعيت چند ميليوني معتادان ايران براي ترك اعتياد فقط به پزشكان مراجعه كنند ( بدون در نظر گرفتن عدم توانائي مالي معتادان ) به كمبود كادر پزشكي متخصص ، نوبت آخرين نفرشان به چهل پنجاه سال ديگر موكول خواهد شد كه چه بسا عمرش كفاف ندهد . پس بايد به دنبال يك راه حل فراگير و قابل دسترس براي عموم معتادان گشت كه در هر شهرستان يا ده كوره اي قابل اجرا و امكان پذير باشد .





    حال بايد براي اين سوال پاسخ مناسبي پيدا كنيم كه : چه دليلي وجود دارد تا از خود مواد مخدر به عنوان داروي ترك اعتياد استفاده نشود !؟

    اگر چه جماعتي همين ترياك و شيره را با تركيبات ديگر نظير شيرين بيان مخلوط كرده و به عنوان داروي دست ساز ترك اعتياد با قيمت هاي بسيار گزاف به فروش مي رسانند . فرد معتادي كه عمري با نوع خاصي از مواد مخدر خو گرفته است ، چرا براي ترك اعتياد بايد نوع مواد مصرفي او را عوض كرده و به قرص و كپسول و شربت معتادش كنيم ؟ چرا دلمان را خوش كنيم كه بيماران ديگر ترياك يا هروئين مصرف نمي كند و بجاي آن دارو مي خورد ؟ مگر در نفس عمل فرقي مي كند .

    اگر چه تغيير الگوي مصرف معتاد از انواع رايج مواد مخدر به استفاده از دارو سبب ايجاد نوعي آرامش در خانواده ها مي شود و ديگر نگران اين نيستند كه فرد معتاد حين خريد يا مصرف مواد مخدر و يا در كوچه و خيابان دستگير شده و كار به آبروريزي بيشتر و احياناَ جريمه و زندان بكشد . همچنين تحت نظر پزشك بودن را عاملي براي كنترل و جلوگيري از پيشرفت اعتياد در عزيزانشان مي دانند اما آمار ها نشانگر آنست كه درصد موفقيت چنين بيماراني در ترك اعتياد بسيار پائين است و اكثراَ پس از اعتياد مجدد ، به مصرف اين قبيل قرص ها و و تركيبات داروئي ادامه داده و مصرف دارو هم به اعتياد آنان اضافه خواهد شد .

    از سوي ديگر تغيير الگوي مصرف تحميلي است كه از جانب خانواده و طبق نظر پزشك صورت مي گيرد و بايد ديد كه آيا خود بيمار نيز تمايلي به آن دارد يا خير ؟

    بيائيد از دريچه چشم يك معتاد به مسئله نگاه كنيم . يك معتاد حرفه اي به مواد مخدر وابسته است و اگر چه از نظر عوارض اجتماعي ، اقتصادي ، جسمي و رواني سخت در رنج و ناراحتي است اما درد ها و آلام خود را در كنار مواد مخدر به ظاهر فراموش مي كند و به آن پناه مي برد .

    به ديگر سخن ، نمي توان وابستگي به مواد مخدر را در هيچ فرد معتادي تبديل به نفرت كرد . پس از نظر رواني بهتراست همانطور كه عامل فلاكت و بد بختي يك فرد معتاد بوده ، عامل نجات وي نيز همان مواد باشد و باتغيير جهان بيني و و شناخت بيمار منبعد به انواعي از مواد مخدر به چشم داروي شفا بخش نگاه كند . با اين اوصاف ار هر جنبه اي كه به قضيه نگاه كنيم ، به اين نتيجه مي رسيم كه بهترين دارو برا ترك اعتياد همان خود ماده مخدر است نه چيز ديگر .

    به نظر من ارزان ترين ، در دسترس ترين و مناسب ترين دارو براي ترك اعتياد ، ترياك است . اضافه مي كنم داروئي كه از سوي سازمان بهداشت جهاني براي ترك اعتياد مجاز شناخته شده ، متادون است كه نسبت به ترياك بسيار قوي تر و اعتياد آور تر است ، چون نام دارو به آن اطلاق مي گردد ، مصرف آن جرم نيست و در كشور هاي پيشرفته به صورت رايگان براي ترك اعتياد به بيماران داده مي شود . ساير دارو هاي مخدر و مسكني كه در ايران تجويز مي شوند ، براي ترك اعتياد مورد تائيد سازمان بهداشت جهاني نيستند .


    *جناب عالي طرح جديدي را براي توزيع كوپني مواد مخدر ارائه كرده ايد . در اين خصوص بيشتر توضيح بدهيد ؟


    توضيع كوپني ؟ نه ! بلكه توزيع نظارت شده و محدود انواعي مواد مخدر (( آنهم )) براي يك دوره درماني حداكثر يك سال و نه دائمي و مادام العمر . بد نيست ابتدا اشاره اي به سابقه اين حركت داشته باشم . در رژيم گذشته به اسم مبارزه و كنترل مصرف مواد مخدر ، طرحي را به مرحله اجرا در آوردند كه طبق آن براي معتادين 60 سال به بالا سهميه اي در نظر گرفته شد و توسط كوپن و از طريق داروخانه ها ترياك در اختيار آنها قرار مي گرفت .

    اشكالات فراواني بر اين روش مترتب بود كه دو مورد آنرا عرض مي كنم . اول اينكه با پارتي بازي و اعمال نفوذ براي جماعت فراواني كه كمتر از 60 سال داشتند و بعضاَ 30 سال هم كمتر بودند ، كارت سهميه بندي صادر شد و بعلاوه به بعضي ها به جاي يكي ، چند كارت سهميه داده شد و يا براي افراد متوفي و كسانيكه اصلاَ وجود خارجي نداشتند ، سهميه منظور كردند كه عايد افرادخاصي مي شد . دوم آنكه سهميه تعيين شده بيش از حد مصرف واقعي معتادان بود و اكثراَ اضافه مي آوردند و در نتيجه در اختيار ديگران قرار مي دادند و يا مي فروختند .

    با اين تفاصيل طرحي كه براي كنترل و كاهش مصرف مواد مخدر بود ، تبديل به عاملي براي افزايش شمار معتادان به خصوص در نسل جوان شد اما در عين حال اين طرح نكات مثبتي هم داشت كه از جمله عرضه ترياك بدون ناخالصي هاي افزودني فعلي به معتادان و از آن مهمتر جمع شدن نسبي جماعت قاچاقچي و قاچاق فروش و طبعات منفي اقدامات آنان و جلوگيري از خروج مقادير زيادي ارز از كشور بود .

    به هر صورت در بعد از انقلاب اين طرح لغو و تمام مزارع كشت خشخاش نابود و منهدم شد . امروز كه متاسفانه با شيوع گشترده اعتياد روبه رو هستيم و مسئولين ذيربط نيز در مقابل خيل عظيم معتادان ، فاقد امكانات و توان درماني مناسب هستند و با وجود تلاش فراوان نسبت به مهار اعتياد و جلوگيري از آلوده سازي قشر جوان احساس عدم موفقيت مي كنند بايد با استفاده از تجربيات گذشته دنبال راهكاري جديد رفته و نقاط ضعف قبلي را تبديل به نقاط قوت كرد و از طريق اقدامي عاجل و اساسي در امر كنترل و مهار اعتياد به عمل آورد . طرحي را كه اينجانب ارائه داده ام ، بر پايه عرضه كنترل شده و تحت نظارت مواد مخدر ( ترياك ) به معتادان شناخته شده كه خواستار رهائي از چنگال اعتياد هستند ، براي مدت محدود درمان و نه عرضه مادام العمر و بي حساب و كتاب مي باشد . اين طرح در طي مدت 6 ماه تا حداكثر يكسال مي تواند شمار كثيري از بيماران معتاد را رهائي بخشد و به نظر مي رسد كه با هماهنگي قواي مقننه ، قضائيه و دولت و تصويب قوانين و مقررات لازمه بتوان به سرعت و بدون دفع وقت اين طرح را به اجرا در آورد .

    اصول اين طرح طبق روش درماني ترك تدريجي – پله اي بنا نهاده شده و در آن بيمار معتاد پس از تعيين حد متوسط مصرف روزانه ، به تدريج مصرف مواد خود را طبق برنامه و جدول زمان بندي كاهش خواهد داد . بر مبناي محاسبات انجام شده ، يك فرد معتاد در هر وضعيت مصرفي كه باشد با مصرف تدريجي – نزولي بين 30 تا 300 گرم ترياك ( حسب مورد و نوع اعتياد و مقدار مصرف ) در مدت كمتر از يك سال موفق به ترك اعتياد واقعي و هميشگي خواهد شد .

    اين طرح در مورد معتادان هروئين بسيار بهتر جواب مي دهد و تعجب خواهيد كرد اگر بشنويد كه هر معتاد هروئيني با هر مقدار مصرف روزانه تنها با استفاده از حداكثر 40 گرم ترياك در طول مدت درمان معالجه مي گردد . اين يك شعار و يا روياي فريبنده نيست زيرا به تجربه ثابت شده است كه سنگين ترين عمل هروئين را مي شود با مصرف روزانه حد اكثر يك گرم ترياك جايگزين كرد و بعد ترياك مصرفي را با استفاده از روش ترك تدريجي – پله اي ظرف مدت حدود 6 ماه تا نزديك صفر كاهش داد .

    در اين خصوص مقاله جداگانه اي براي روش ترك اعتياد به هروئين بر مبناي تبديل نوع مصرف از هروئين به ترياك تهيه شده و براي آن دسته از معتاداني كه امكان دسترسي به مراكز درماني و شركت در جلسات گروه درماني را ندارند ، تقديم خواهد شد . البته خوانندگان محترم عنايت دارند كه هروئين از مورفين ترياك توليد مي شود و بنابراين تغيير الكوي مصرف معتادان از هروئين به ترياك ، در واقع بازگشت به ريشه و اصل ماده مخدر است و از قرن ها پيش ترياك به عنوان يك دارو در طب سنتي ما مطرح بوده و كاربرد هاي فراواني داشته است . ادامه دارد......


  2. #2

    Thumb

    ادامه......

    * چند سالي است كه رسم شده است تا به مناسبت هفته مبارزه با مواد مخدر با اجراي طرح هائي نظير (( والعاديات )) اقدام به دستگيري و جمع آوري معتادان مي كنند نظرتان در مورد چنين طرح ها و تبعات آن چيست ؟


    اگر چه بنا نبود وارد اين گونه مقولات شويم اما چون مي پرسيد ناگزير به پاسخ هستم . البته تنها نظر شخصي خود را مي گويم . اول ببينيم چه عملي صورت مي گيرد و بعد راجع به طبعات آن صحبت مي كنيم . در مرحله اجراي چنين طرح هائي ، پرسنل زحمتكش نيروي انتظامي و نيروهاي بسيج در سطح شهر ها ، اقدام به كنترل و جمع آوري معتاداني مي كنند كه از ظاهر و سر و وضع آنان پي به اعتيادشان مي برند . چون اين اقدامات قبلاَ به اطلاع عموم رسيده است لذا معتاداني كه قيافه به اصطلاح (( تابلو )) دارند دراين مدت سعي مي كنندكه در انظار ظاهر نشوند !

    از سوي ديگر ،‌اعتياد را از ظاهر اكثريت معتادان نمي توان تشخيص داد و بازرسي بدني و كنترل جواناني كه در معابر تردد مي كنند نيز حاصلي جز ايجاد مزاحمت براي مردم و بدبيني بيشتر در قشر جوان را به همراه ندارد . اما در نهايت چند هزار نفري كه از اين طريق در سطح شهر جمع آوري مي شوند ، در مقايسه با كل جمعيت معتادان اصلاَ رقمي به حساب نمي آيند و به تعبير عموم مردم ، اين قبيل حركات بيشتر جنبه نمايشي دارد تا مبارزه واقعي با مواد مخدر و به تعبير اينجانب يك نوع يادآوري براي معتادان به شمار مي رود تا همواره به خاطر داشته باشند كه اعتياد جرم است و فرد معتاد مجرم محسوب مي شود .

    حال ببينيم با اين جماعت دستگير شده چه مي كنند . پس از دستگيري و احياناَبرخوردهاي خشن بازجوئي هاي مقدماتي ، آنان را راهي دادگاه انقلاب مي كنند، در اين مرحله قاضي محترم مامور رسيدگي به پرونده بر سر يك دوراهي قرار مي گيرد . يا بايد آنان را متناسب با جرم و مقدار مواد مخدري كه به همراه داشته اند رهسپار زندان كند و يا با تعيين جريمه قانوني و پرداخت آن توسط متهم يا بستگانش ، وي را آزاد كند .

    اگر قاضي بخواهد معتادان دستگير شده را روانه زندان ها كند كه نه زندان ها جاي كافي دارند و نه اينكه مصلحت است تا جواني را كه تاكنون هيچ جرمي مرتكب نشده به جز اعتياد ، به جائي بفرستند كه در كنار قاتلان و دزدان هزاران جرم و خلاف ديگر را بياموزد و آينده اش تباه شود و مهر خلافكار و زندان رفته بر پيشانيش حك شود و اگر قاضي به پرداخت جريمه حكم دهد ، آنوقت پول جريمه را چه كسي بايد پرداخت كند ؟ خود جوان كه چيزي ندارد پس خانوده اش بايد بيايند و با فروش اسباب و اثاثيه باقي مانده و يا قرض و قوله ، جريمه تعين شده را پرداخت و جوانشان را‌ آزاد كنند .

    از يك طرف جوان آبرو و حيثيتش نزد خانوده و دوستانش مي رود و از طرف ديگر قبح عمل و ترس از اينكه ديگران بفهمند از بين رفته و چه بسا منبعد به طور علني و آشكار به دنبال اعتياد برود . اما اگر شخص معتاد از كساني باشد كه علاوه بر اعتياد ، به فروش مواد مخدر نيز اشتغال داشته باشد ، آن وقت عمال قاچاقچيان وارد عمل شده و ترتيب پرداخت جريمه را مي دهند و معتاد بيچاره پس از آزادي بايد دو شيفته و سه شيفته قاچاق فروشي كند تا بتواند جريمه و سود آن را به قاچاقچيان بپردازد .

    اما سرگذشت آن معتادان بينوائي كه توان مالي پرداخت جريمه را ندارند ، از همه بدتر است . اين معتادان روانه زندان مي شوند و بدون آنكه تحت نظر پزشك و بر پايه روال علمي و اصولي موفق به ترك اعتياد شوند ، در همان دو سه روز اول بازداشت و رفت و برگشت به دادگاه تا رفتن به زندان ، عوارض شديد خماري و ناراحتي هاي جسمي را تحمل مي كنند . در دوران محكوميت زندان هم متاسفانه به مصرف مخدر ها ادامه مي دهند و دسته جمعي با استفاده از يك سرنگ اغلب دست ساز ، همگي تبديل به معتادان ايدزي و هپاتيتي مي شوند .

    واقعيت بسيار تلخي را پيش رو داريم كه قابل انكار نيست . زندان هاي ما معتاد ساده را تحويل مي گيرند و در مقابل معتاد به ظاهر ترك كرده مبتلا به ايدز و هپاتيت تحويل مي دهند . اين معضل قطعاَ بزرگترين مشغله فكري براي مسئولان و دست اندركاران امر مبارزه با اعتياد و كادر پزشكي – درماني سازمان زندان ها ايجاد كرده است .
    حتي تحويل سرنگ مجاني به معتادان زنداني نيز عملي نيست و به دليل زير سوال بردن سيستم نظارتي ورود و خروج افراد و موادغذائي غيره به زندان ها و اشاعه علني وجود و استفاده از مواد مخدر در زندان ها ، از نظر قانوني نمي توانند مورد پذيرش قرار بگيرد .

    همين زندانيان معتادي كه آزاد مي شوند ، بزرگترين گروه مبتلايان به ايدز در جامعه را تشكيل داده و خطر سرايت به سايرين را به طور وحشتناك و تصاعدي بالا برده اند و اگر فكر عاجل و طرحي ضربتي براي كنترل آن به اجرادر نيايد ، به زودي معضل ايدز جاي معضل اعتياد را در جامعه خواهد گرفت . با اين توضيحات ناچارم تا بگويم كه اجراي طرح هائي نظير والعاديات در جمع آوري معتادان تنها راه چاره براي كنترل و مهار اعتياد نخواهد بود .

    *خوب با اين وضع اسفبار زندانيان معتاد شما چه راه حلي را پيشنهاد مي كنيد ؟

    در تمام دنيا و با وجود كنترل ها و اقدامات شديد امنيتي كه صورت مي گيرد ، بازهم مواد مخدر به زندان ها وارد و استفاده مي شود . ايران نيز از اين قاعده مستثي نيست و تا زماني كه به نياز معتادان پاسخي منطقي و قابل قبول داده نشود ، نبايد انتظاري به جز اين داشت . راه چاره عرضه شربت متادون به زندانيان معتاد است تا به جاي تزريق مخدر باسرنگ هاي آلوده و پمپ هاي دست ساز ، از آن براي جبران عوارض خماري و ترك تدريجي اعتياد استفاده كنند .
    خوشبختانه متادون در صنايع داروئي كشور توليد مي شود و چنانچه تحت نظر پزشك و براي دراز مدت مورد استفاده قرار گيرد يقيناَ كمك موثري در بر چيده شدن بساط سرنگ هاي آلوده و جلوگيري از شيوع ايدز و هپاتيت در زندان ها خواهد داشت . متذكر مي شوم كه استفاده از متادون به دليل خاصيت شديد اعتياد آور آن ، بايد با كاهش مصرف تدريجي همراه بوده و حد اقل در يك دوره درماني 10 ماهه مورد استفاده قرار بگيرد .



    *جناب دژاكام به نظر شما اعتياد به مواد مخدر جرم تلقي مي شود يا بايد عنوان بيماري را به آن اطلاق كرد ؟

    بحث در اين خصوص جنبه حقوقي و جرم شناسي دارد و در صلاحيت حقوقدانان و قواي قضائيه و مقننه است اما مي توانم با ذكر مثالي نظر شخصي خودم را بيان كنم . فرض بفرمائيد كه يك سارق در اثر عدم توجه به ايست پليس ، در اثر برخورد گلوله زخمي مي شود . آيا اين شخص مجرم است يا بيمار؟ قدر مسلم پاسخ منطقي اين است كه هم مجرم است و هم بيمار اما به دليل زخمي شدن بايد اول بيماريش را معالجه كرد و بعد زماني كه خوب شد ، آن وقت در دادگاه نسبت به جرمش رسيدگي قانوني شود . جرم امري قرارداديست و ممكن است انجام عملي در جامعه اي جرم محسوب شود و در جامعه اي ديگر خير اما بيماري قراردادي نيست .

    اعتياد نيز نظير هر بيماري ديگري نياز به درمان دارد زيرا در اثر آن جسم و روان معتاد تحت تاثير قرار گرفته و از تعادل اوليه خارج مي شود . بنابراين حتي اگر نظر قانون گذار بر جرم بودن اعتياد باشد ، شرط رسيدگي به اين تخلف ، مداوا و معالجه اصولي بيمار است تا پس از بهبودي امكان رسيدگي به جرم ميسر شود نه اينكه قبل از هر اقدام درماني ، معتاد را در آن حال خراب خماري پاي ميز محاكمه بكشند .

    در كشور هاي پيش رفته اعتياد جرم محسوب نمي شود و معتادي كه مرتكب جرمي شود ، ابتدا در مراكز درماني و بازپروري دولتي درمان شده و پس از بهبودي نسبي ، دادگاه متناسب با وضعيت روحي و رواني معتاد در زمان ارتكاب جرم ، او را محاكمه خواهد كرد . بدين لحاظ يك معتاد از جهات مخففه قانوني نسبت به غير معتاد برخوردار است در حالي كه در كشور خودمان بر عكس اين عمل مي شود .

    منبع:کنگرهء 60

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •