ميزان طلاق در جوامع گوناگون رو به افزايش است و يکي از دلايل آن نيز ، نداشتن مهارتهاي لازم در امور مالي ميان زوجين است.
زوجين در مورد اينکه پول و درآمد خود را خرج چه چيزهايي کنند و يا اينکه در هر مورد چقدر خرج کنند دچار اختلاف نظر مي شوند و از آنجا که در مواردي اين هزينه ها سليقه اي و شخصي نيز است و طرفين در مورد آن توافق نکرده اند مورد تاييد هر دو نيست و مي تواند منجر به بروز اختلافات شود.

البته بديهي است که قرار نيست زوجين براي هر مبلغ ناچيزي که خرج مي کنند به يکديگر گزارش دهند و فهرست تهيه کنند.
لازم است که براي حفظ استقلال طرفين مبلغي توافقي براي هر يک اختصاص داده شود تا آن فرد با آن پول به سليقه خود برنامه ريزي کند.

زوجين بايد توجه داشته باشند که در مورد کليات و اولويت بندي ها ، توافق وجود داشته باشد اما در مورد مسائل شخصي طرفين با بودجه اي که اختصاص داده شده بايد آزادانه حق انتخاب داشته باشند و گرنه پس از مدتي احساس فشار و محدوديت زياد کرده و حس استقلال طلبي هر يک از آنان موجب بروز رنجش و سردي در روابط و نهايتا دوري عاطفي و کناره گيري از طرف مقابل مي شود و در موارد پيشرفته تر نيز موجب درگيريهاي لفظي و رفتاري مي شود.

بنابراين گزارش ، نکته قابل توجه ديگر ، عادات خرج کردن طرفين است که البته اين موضوع تا حدي به فرهنگ خانواده ها بر مي گردد.

وقتي يکي از همسران بدون فکر به آينده و ديدن دورنما فقط قصد خرج کردن دارد اما فرد ديگر در خانواده اي بزرگ شده که پول توجيبي ماهيانه اش را بايد طوري خرج مي کرده که تا آخر ماه باقي بماند بروز مشکلات طبيعي است اما باز هم بسياري از آنها را مي توان از طريق جلسات مذاکره و توافق با يکديگر متعادل تر و هماهنگ تر ساخت.

نکته ديگر که بسيار حائز اهميت است ، احساس تعهد و مسئوليتي است که به واسطه ازدواج بر گردن هر دو نفر است. برخي افراد با وجود ازدواج هنوز نمي خواهند خود را مسئول دانسته و طوري برنامه ريزي کنند که به نفع زندگي مشترک و خانواده شان باشد و از اين رو زندگي مشترک را محدوديتي براي خرج کردن مي دانند و يا برخي از طرفين احساس مي کنند که با ازدواج مي توانند بدون حساب خرج کنند ، در صورتي که اين طور نيست.