صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 34

موضوع: ((* فــآطِــمیـــِه *))

  1. #21

    پیش فرض

    هر سینه که دوستدار زهراست / آشفته و بی قرار زهراست

    گنجینه ی هفت آسمان ها / در سینه ی خون نگار زهراست

    از شرح کرامتش همین بس / عالم همه وامدار زهراست . . .
    بـــه طـــور کـــامــلــاً تلــخــــی آرومـــــم ...!

  2. #22

    پیش فرض

    .:::تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی:::.
    مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی
    ***
    .:::یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم:::.

    قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی
    ***
    بوسه بر دست تو بر سادات واجب می شود

    .::چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی::.
    ***
    .:::در میان شوره زار قم بهشتی ساختی:::.

    مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا و شدی

    ***
    جانماز غرق نورت گوشه ی عرش خداست

    در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی
    ***
    .:::وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث:::.

    مثل بنت المصطفی صدیقه ی کبری شدی
    ***
    .:::پیش پایت دیدنی باشد قیام موسوی:::.

    با جلال فاطمی خاتون بی همتا شدی
    ***
    .:::ناز چشمان تو و دکر خداهای پدر:::.

    کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی
    ***
    .:::خواهر سلطان عالم کار سلطان می کند:::.

    بر حسین خانواده زینب کبری شدی
    ***
    بـــه طـــور کـــامــلــاً تلــخــــی آرومـــــم ...!

  3. #23

    پیش فرض

    از فضل و شکوه بی حسابت فرمود

    از عاطفه های مستجابت فرمود

    برداشت خدا عذاب را از شیعه

    آن روز که «فاطمه» خطابت فرمود



    **

    اسرار حقیقی حیاتم زهراست

    معنای عبادتم، صلاتم زهراست

    دیگر چه غم از کشاکش این دنیا

    وقتی که فرشته نجاتم زهراست

    **

    ای در تو خلاصه حُسن خلقت زهرا

    نور ازلی عرش و جنت زهرا

    اقرار به فضل و کرم و رحمت تو

    شد شرط تکامل نبوت زهرا

    **

    جز با تو به سوی بی کران سیری نیست

    در کون و مکان بدون تو خیری نیست

    عالم همه ابعاد وجودی تو است

    در هر دو جهان فقط تویی ، غیری نیست

    **

    در گفت و شنودند ملائک با تو

    در کشف و شهودند ملائک با تو

    یک جلوه ای از حقایق عالم را

    احساس نمودند ملائک با تو

    **

    ای کوثر حُسن بی کران یا زهرا

    حُسن تو فراتر از بیان یا زهرا

    از نور عبادت تو روشن می شد

    هر روز تمام آسمان یا زهرا

    **

    این کوثر عشق و نور را خاتمه نیست

    جز زمزم چشم های او زمزمه نیست

    آن پای ورم کرده شهادت می داد

    در هر دو جهان عبدتر از فاطمه نیست

    **

    این شعر اگر چه در خور بانو نیست

    جز صحبت « لا اله الا هو » نیست

    سر تا پا یش تجلی ایمان است

    الحق که خدا پرست تر از او نیست

    **

    باید ز گمان ما فراتر باشد

    تا سنگ صبور قلب حیدر باشد

    دریا شده بی کران شده قلبی که

    گنجینة الاسرار پیمبر باشد

    **

    عالم همه در مدار تو یا زهرا

    در پرتو جلوه زار تو یا زهرا

    رشک همه فرشتگان عرش ا ست

    آن چادر وصله دار تو یا زهرا

    **

    هم صحبت ماست نوح تسبيحاتت

    آرامش با شکوه تسبیحاتت

    در زندگی شیعه تو يا زهرا

    جاریست هميشه روح تسبیحاتت

    **

    دادند به دست تو همه عالم را

    سر رشته عشق راشکوه غم را

    با معرفتت گره بزن چون تسبیح

    بانو سی و چار مرتبه قلبم را

    **

    قلب من از انوار جلی می گوید

    از نور الهی ازلی می گوید

    خاک دل ماست تربت تسبیحت

    با هر تپشی علی علی می گوید

    **

    هر دم به ضریح بی نشانت ای ماه

    بسته ست دخیل قلب من با هر آه

    عمریست تپش ها ی دلم می گوید:

    «یا فاطمه اشفعی لنا عنداللّه»



    یوسف رحیمی
    بـــه طـــور کـــامــلــاً تلــخــــی آرومـــــم ...!

  4. #24

    پیش فرض

    دری به سمت حیاط تجلی اش وا کرد

    سپس نشست و خودش را کمی تماشا کرد



    و آن همه عظمت را کمی به نور کشید

    و نور را به تجسم کشید و انشا کرد




    سپس و اشرقت الارض و سما نوشت

    و بر زمین و زمان آیه آیه املا کرد



    و بسته شد همه چشمهای ما وقتی

    که نور آینه در آینه تجلا کرد



    زلال آبی خود را به روی آینه ریخت

    تمام مهر خودش را به اسم دریا کرد



    باسم نور علی نور ،این الهه نور

    فرشته ای شد و بال اراده را وا کرد



    سپس به سمت خدایش پرید و زهرا شد

    خدا تجلی خود را به نام زهرا کرد



    بگیر دست گدا را بحق ساداتی

    بحق فاطمه یا فاطر السمواتی



    سلام مادر آئینه های خورشیدی

    سلام مادر این بچه های توحیدی



    چگونه سجده گذاریم روز مادر را

    که مهر مادریت را به شیعه بخشیدی



    اگر نگاه تو افتاده سمت ما حتماً

    تو برق شوق علی را به چشممان دیدی



    سبد سبد دل ما را به دست سبز خودت

    از آسمان شجرهای طیبه چیدی



    از آن به بعد اگر چه مزار تو مخفی است

    ولی به جز دل ما هیچ جا نگنجیدی



    از آن به بعد شعاع ولایتت با ماست

    از آن به بعد علی در علی درخشیدی



    اگر که کشور ما ایمن است از فتنه

    برای اینکه شب راحتی نخوابیدی



    به دستهای قنوتت دخیل می بندیم

    و چشمه های بلا را به بیل می بندیم



    همیشه نان جو سفره ات تبسم داشت

    و از صفای همین سادگی تکلم داشت



    ولی ملائکه ها هم همیشه می دیدند

    که سائل در این خانه نان گندم داشت
    بـــه طـــور کـــامــلــاً تلــخــــی آرومـــــم ...!

  5. #25

    پیش فرض

    نه مثل ساره ای و مریم! نه مثل آسیه و حوا

    فقط شبیه خودت هستی! فقط شبیه خودت زهرا!
    اگر شبیه کسی باشی، شبیه نیمه شب قدری
    شبیه آیه تطهیری شبیه سوره «اعطینا»

    شناسنامه تو صبح است، پدر تبسم و مادر نور

    سلام ما به تو ای باران، سلام ما به تو ای دریا!
    کبود شعله ور آبی ، سپیده طلعت مهتابی
    به خون نشستن تو امروز، به گل نشستن تو فردا
    بگیر آب و وضویی کن، ز چشمه سار فدک امشب
    نماز عشق بخوان فردا، به سمت قبله عاشورا
    علیرضا قزوه
    بـــه طـــور کـــامــلــاً تلــخــــی آرومـــــم ...!

  6. #26

    پیش فرض

    تا آمدی کمی بنشینی کنارمان

    تقدیر اشاره کرد به کم بودن زمان



    از روی خاک با کمی اکراه پا شدی

    رفتی وضو گرفتی از اشراق و بعد از آن





    هجده نفس کشیدی و رکعت به رکعتش

    نزدیک تر شدی به خودت،ذات بی نشان



    کم مانده بود دردِ پیغمبر خدا

    مردم خدایشان بشود:یک زن جوان!



    می خواستی جلوه کنی بر زمین ولی

    توحید غیرتی شد و بردت به آسمان



    از عصر جاهلیت آن ها، تو را گرفت

    دادت به درک ناقص این آخرالزمان



    حالا هزار سال پس از تو رسیده اند

    اهل زمین به قسمت جذاب داستان



    جایی که آسمان به زمین رزق می دهد

    از سفره ی نگاه تو، بانوی مهربان!



    در کوچه های ساکت و مرطوب شهر ما

    حس می شود حضور شما موقع اذان



    اما هنوز منظره ی بکر خالقی

    که وا نشد به دیدن تو چشم دیگران



    این شعر را بگیر و برای فرشته ها

    با لهجه ی خدا و صدای خودت بخوان...



    هادی جانفدا

    بـــه طـــور کـــامــلــاً تلــخــــی آرومـــــم ...!

  7. #27

    پیش فرض

    گهواره نیست کودکی ات را فلک ، که هست

    فرمانبر تو نیست سما تا سمک ، که هست



    وقتی به خواب می روی ، ای کوثر کثیر!

    لالایی خدیجه نباشد ، ملک که هست





    آن روزه ی سه روزه نیازی به نان نداشت

    ای زخمی محبتَ عالم! نمک که هست



    وقتی حضور غصّه تو را آب می کند

    اشک علی نشسته برای کمک که هست



    مردیم از فراق تو ، دل با چه خوش کنیم؟

    قبری که نیست از تو به جا؟ یا فدک که هست؟



    نقش کبود شانه ات از ضربه های در

    بر شانه ی شبان سیه نیست حک ، که هست



    غلامرضا شکوهی
    بـــه طـــور کـــامــلــاً تلــخــــی آرومـــــم ...!

  8. #28

    پیش فرض

    فرا تر از همه ی جذبه های زیبایی

    تو آمدی که جهان را به خود بیارایی



    تو آمدی که نخشکد صدای نوزادان

    به گورهای نفسگیر جهل آبایی





    سلام ام ابیها سلام منشاء ماه

    تو کوثر همه ی سوره های "طاهایی"



    شنیده ام که دلت شور میزند گاهی

    به ناله ای عطشی تاولی تماشایی



    شنیده ام که هر از چند گاهی از غربت

    به قتلگاه جگرگوشه هات می آیی …



    …. که ضجه می زنی و خاک می کنی بر سر

    که دست بر کف گودال قتل می سایی



    تو را به ریشه ی هر بغض نسبتی دادند

    تو مادر همه ی ابرهای دنیایی

    سیروس عبدی
    بـــه طـــور کـــامــلــاً تلــخــــی آرومـــــم ...!

  9. #29

    پیش فرض

    هرچند پنهانی ولی پیدا ترینی

    هرچند با مائی ولی تنها ترینی



    از آسمان می آیی ای باران رحمت

    گیرم که پائین آمدی بالا ترینی





    انسیه الحورائی و مبهوت ماندم

    انسان ترینی یا مگر حورا ترینی؟



    وقتی توراز لیله القدری ، یقیناً

    تفسیر آیه آیه را معنا ترینی



    درک تومثل درک توحیدست ،سخت است

    بر هر سئوال و پرسشم ، آیا ترینی



    هم جمع اضدادی و هم جمع نقیضین

    هرچند بانوئی ولی آقا ترینی



    گرچه مقام انبیاء زهراست ، اما...

    تنها تو دربین همه زهرا ترینی



    خواهم اگر یک جمله درمدح تو گویم

    تنها همین ،درجمع خوبی ها ، ترینی



    یاسر حوتی

    بـــه طـــور کـــامــلــاً تلــخــــی آرومـــــم ...!

  10. #30

    پیش فرض

    بانی خلقت عالم زهرا

    ناجی حضرت آدم زهرا

    الگوی عصمت مریم زهرا

    باعث بهجت خاتم زهرا





    بضعه ی پاک نبی اللّهی

    حافظ جان ولی اللّهی



    نفس گرم مسیحا داری

    ید بیضایی موسی داری

    لقب اّم ابیها داری

    به خدا در دل ما جا داری



    مادری و همه فرزند توأیم

    به خداوند که پابند توأیم



    بهترین سیر الی الله تویی

    شمس و نجم و فلک و ماه تویی

    گریه و سوز و غم و آه تویی

    دشمنِ دشمن بدخواه تویی



    خصم را زیر نظر داری تو

    بس که چون شیر جگر داری تو



    هل اتی می چکد از دستانت

    بشر و جن و ملک حیرانت

    جان ناقابل ما قربانت

    نه تو ... بلکه نظر سلمانت ...



    ... نار را جنّت الاعلی بکند

    کار صد حضرت عیسی بکند



    ما همه قطره تو دریا هستی

    همه جا محور و مبنا هستی

    تو علمدار تولّا هستی

    یک تنه حامی مولا هستی



    بی زره آمدی و تنهایی

    گرچه خانوم ولی آقایی



    خیبری باز مهیّا کردی

    "یا علی" گفتی و غوغا کردی

    دشمنان را همه رسوا کردی

    بند از دست علی وا کردی



    غیرت حیدری ات را عشق است

    هیبت محشری ات را عشق است



    چه به روز سر تو آوردند؟

    از چه رو خون به دل تو کردند؟

    پهلویت را پس در آزردند

    غنچه ی یاس تو را پژمردند ...



    فاطمه نقش زمین شد ای وای

    مرتضی خانه نشین شد ای وای



    محمد فردوسی

    بـــه طـــور کـــامــلــاً تلــخــــی آرومـــــم ...!

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •