نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: حشیش

  1. #1
    معاونت سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/05
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    14,398

    King حشیش

    حشیش ماده‌ای‌ست که صمغ گیاه شاهدانه به دست می‌آید.[۱] حشیش با ماری‌جوانا تفاوت دارد. در حالیکه حشیش از صمغ گیاه شاه‌دانه بدست می‌آید، ماری‌جوانا از برگ و گل خشک شدهٔ گیاه شاه‌دانه حاصل می‌شود.[۲] ترکیبات مؤثر در حشیش کمابیش همان ترکیبات سایر قسمت‌های گیاه شاهدانه با خلوص بالاتر است. برگ و جوانه این گیاه گراس نامیده می‌شود. روغنی که از صمغ شاهدانه تهیه می‌شود، خالص‌ترین حالت ماده توهم‌زای مصرفی است که از شاهدانه به دست می‌آید. تأثیر حشیش، ناشی از تتراهیدروکانابینول‌ها (THC) است که یک توهم‌زای طبیعی به شمار می‌‏رود.
    روش‌های گوناگونی برای مصرف حشیش وجود دارد. کشیدن حشیش با استفاده از پایپ، قُلقُلی، قرار دادن بر روی قاشق داغ، به روش چیلیم و شایعتر از همه به صورت سیگاری در ترکیب با توتون یا گراس. در کشور افغانستان نوعی مخلوط نوشیدنی از مواد مختلف و روغن شاهدانه ماده می‌سازند و مصرف می‌کنند که نشئگی آن با مصرف دودی متفاوت و طولانی و از ماندگاری بیشتری برخوردار است و مطابق با فتوای علمای مسلمان حلال است. استفاده خوراکی از حشیش هم ممکن است. آن را می‌توان به تنهایی خورد یا با حل کردن در روغن پخت به عنوان یک ماده افزودنی در انواع کیک و شیرینی مصرف کرد.


    تاریخچه

    حشیش در سده‌های میانه در جهان اسلام در ابعاد وسیعی مورد مصرف بود. کشیدن حشیش احتمالا قبل از آشنایی با توتون رایج شده‌است. یافته‌های باستان‌شناسانه در اتیوپی استعمال حشیش به وسیله قلیان در سده چهاردهم میلادی را نشان می‌دهد. البته سابقه مصرف دارویی حشیش در شرق مدیترانه به اواخر هزاره دوم پیش از میلاد باز می‌گردد، حشیش در این دوران به عنوان دارویی برای آسان ساختن زایمان مورد استفاده بود. بقایای تتراهیدروکانبینول در گورستانی متعلق به سده چهارم میلادی در نزدیکی اورشلیم پیدا شده‌است. مصرف دارویی حشیش احتمالا تحت تأثیر اسلام به مصرف تفننی و لذت‌جویانه تبدیل شد. حشیش و سایر داروهای مخدر جایگزینی برای الکل بودند که در قران ممنوع اعلام شده‌بود.[۳]
    حشیش در ایران باستان


    منگ یا بنگ (هندی: भांग, bʱaːŋɡ) مادهٔ مخدری بوده‌است که در ایران باستان، در پزشکی و نیز در مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می‌گرفته‌است. در اوستا این واژه به صورت بنگهه و در سانسکریت بهنگا و در گزارش پهلوی به منگ برگردانیده شده‌است. در وندیداد آمده، اگر کسی کنیزی را آبستن کرد و آن مرد گفت چارهٔ کار را از پیرزنی پرسید و آن زن نیز برای تباه کردن بچه، برای او منگ یا داروی دیگر آورد، هم مرد و هم کنیز و هم پیرزن گناهکار هستند. در بندهش، منگ داروئی است که نخستین جانور سودمند، پیش از آنکه گرفتار خشم اهریمن گردد، بوسیلهٔ آن نابود گردید. در ارداویرافنامه آمده که به ارداویراف مقدس برای سیر در جهان دیگر، موبدان می ومنگ دادند و او سیر خود را در جهان دیگر آغاز کرد و پس از بازگشت گزارش خود را به همکیشان داد.[۴]
    ویرایش توسط !MAHSA! : 2013/12/22 در ساعت 22:11

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •