بعدازچندین سال مسافرت هندوستان ودیدن ابدال واوتاد ومهارت درکیمیا ولیمیا وسیمیا الحمدالله بتجربه بزرگی نایل شدم وآن دوای ترک تریاک است. اگراین دوا را دریکی ازممالک خارجه کشف میکرد ناچارصاحب امتیاز میشد .انعامات می گرفت درهمه روزنامه ها نامش به بزرگی درج می شد اما چه کنم که درایران قدردان نیست!!عادت ، طبیعت ثانوی است .همینکه کسی بکاری عادت کرد دیگر به این آسانی ها نمی توان ترک کرد.حالا من به تمام برادران مسلمان غیور تریاکی خود اعلام می کنم که ترک تریاک ممکن است باینکه اولا درامر تریاک جازم ومصمم باشند ثانیا مثلا یکنفر که روزی دومثقال تریاک می خورد روزی یک گندم ازتریاک کم کرده دوگندم مرفین بجای آن زیاد کند .وکسی که ده مثقال تریاک میکشد روزی یک نخود کم کرده دونخود حشیش اضافه نماید وهمینطور مداومت کند تاوقتیکه دومثقال تریاک خوردنی به چهارمثقال مرفین وده مثقال تریاک کشیدنی بیست مثقال حشیش برسد.بعد از آن تبدیل خوردن مرفین به آب دزدک مرفین وتبدیل حشیش به خوردن دوغ وحدت بسیار آسان است .برادران غیورتریاکی من درصورتی که خدا کارهارا اینطور آسان کرده چراخودتان را اززحمت حرفهای مفت مردم وتلف کردن این همه مال و وقت نمی رهانید. واقعا شاعر خوب گفته است که عقل ودولت قرین یکدیگرست .مثلا وقتی که بزگان فکر می کنند مردم فقیرند واستطاعت نان گندم خوردن را نمی دانند ورعیت همه عمرش راباید بزراعت گندم صرف کند وخود ش همیشه گرسنه باشد ببینید چه میکنند .روز اول سال نان راباگندم خالص میپزند.روز دوم در هرخروار یک من تلخه ,جو,سیاهدانه,خاک اره و یونجه میزنند .معلوم است دریک خروار گندم که صدمن است یکمن ازاین چیزها هیچ معلوم نمی شود .روز دوم دومن میزنند. روز سوم سه من وبعد از صدروز که سه ماه وده روز بشود صدمن گندم صد من تلخه ، جو,سیاهدانه ، خاک اره ، کاه و یونجه شده است درصورتیکه هیچکس ملتفت نشده وعادت نان گندم خوردن از سر مردم افتاده است. واقعا که عقل ودولت قرین یکدیگرست .مثلایک مریضخانه ای حاج شیخ هادی مجتهد مرحوم ساخت .موقوفاتی هم برای آن معین کرد که همیشه یازده نفر مریض درآنجا باشند. تاحاجی شیخ هادی حیات داشت مریضخانه بیازده نفر مریض عادت کرد . همینکه حاجی شیخ مرحوم شد طلاب مدرسه بپسرش گفتند ! وقتی تو را آقا می دانیم که موقوفات مریضخانه راخرج ما بکنی: حال ببینید این پسر خلف ارشد چه کرد : ماه اول یکنفر از مریضها راکم کرد ماه دوم دوتا ، ماه سوم سه تا ، ماه چهارم چهار تا وهمینطور تا حالا که عده مریضها بپنج نفررسیده .وکم کم بحسن تدبیر , آن چند نفر هم تا پنج ماه دیگر ازمیان خواهند رفت پس ببینید که با تدبیر چطور می شود عادت از سر همه کس وهمه چیزانداخت.حالا مریضخانه ای که به یازده نفر عادت داشت بدون اینکه ناخوش بشود عادت ازسرش افتاد .