پان پراگ، ماده مخدری است که به تازگی در غالب آدامس وارد ایران شده است. پان پراگ، راجا، تایتانیک، ناس خارجی، پان پاکستان، پان عربی، ویتامین، ملوان زبل، پان اسفناج وگوتکا.
هنوز داستان مصیبت و بدبختی‌های اکستازی که هزاران معتاد مافنگی روی دست خانواده‌ها گذاشت، به آخر نرسیده بود که چند ماه پیش، سر و کله یک مخدر توهم‌زای دیگر در بازار ایران و به ویژه در مناطق شرقی پیدا شد؛ مخدری که این بار در بسته‌های شکیل با عکس‌های هنرپیشه‌های خوش‌تیپ هندی و پاکستانی به عنوان آدامس، پاستیل و پودرهایی با طعم نعنا و خوشبوکننده دهان وارد شده است. این آدامس‌های مخدر را خیلی راحت می‌شود مثل سیگار از مغازه‌ها خرید، به گونه‌ای که خانواده‌هایی که تفاوت اکس و استامینوفن را از هم نمی‌فهمیدند، عمرا بفهمند آدامس‌ها و خوشبوکننده‌های پان چیست و تا به خودشان بیایند، آنچه نباید بشود، اتفاق میفتد.
خطر اساسی این است که این بار، طعمه‌ها، بچه‌های خردسالی هستند که دو آدامس بادکنکی را به زور می‌چپانند توی دهانشان و آن را تق و تق می‌ترکانند. لطفا یکی این آژیر خطر را به صدا دربیاورد. اکس، قرص شادی، فراری، میتسوبیشی، گشنیز، happy، صلیب، تویوتا، سان، یا - با(Ya-ba)، ع،Speed، عشق و آتش و ...؛ سر و کله اکس و ترکیبات آمفتامین که توی بساط مواد فروش‌های شمال شهری ایران پیدا شد، هیچ آژیر خطری به صدا درنیامد. اکس با همه مخدرهای دیگر تفاوتی از زمین تا آسمان داشت؛ قرصی در بسته‌های شیک و خوشرنگ با اسامی توپ... قرص‌هایی که بین جوان‌ها پخش شده و آدم را خفن می‌برد به هپروت؛ منقل و دود و بوی گند و کثافت هم نداشت؛ بنابراین، لابد مثل تریاک، هروئین، کوکائین و... ترسناک نبود. اما تفاوت اساسی آن با مواد مخدر دیگر، این بود که خانواده‌ها نمی‌توانستند آن را از استامینوفن کدئین یا قرص ضد اسهال تشخیص بدهند. این طوری بود که تا خانواده‌ها و مسئولان به خودشان بجنبند، سیل اکستازی همه جا را فرا گرفت؛ سیلی که حتی بسیاری از نوجوانان کم سن و سال را هم غرق کرد. البته این قرص‌های عجیب و خوشرنگ مواد جدیدی نبودند، همان "ام دی ام آ" ها بودند که شرکت مرک آلمان در سال هزار و نهصد و دوازده آنها را برای درمان بیماران روانی ساخته بود، ولی چهل سال بعد در آمریکا، مهر ممنوعیت خورده بودند و حالا پس از نیم قرن، دوباره مثل اژدهایی از خواب بیدار شده و در بسته‌بندی‌های شیک در مراسم پایکوبی جوان‌ها سر و کله‌شان پیدا شده بود؛ قرصی ویرانگر که پل‌هایی بود برای مصرف مخدرهای سنگینتر... .
ان، همان ناس خودمانی
آدامس‌ها و خوشبوکننده‌های پان پراگ ـ هرچند این بار با نام قلمبه‌، سلمبه‌ای وارد شده‌اند ـ ترکیبی شبیه همان مخدر ناس دارند؛ مخدر کثیفی که مرزنشینان شرق ایران و خراسانی‌ها و ساکنان قسمت‌هایی از آذربایجان، آن را ـ که از افغانستان، پاکستان و هند وارد می‌شود ـ خیلی خوب می‌شناسند؛ دوست صمیمی تف و دندان‌های کثیف و جرم گرفته... .

ناس یکی از کثیفترین و تهوع‌آورترین موادی است که در دسته مخدرهای توهم‌زا قرار می‌گیرد و هرچند پلیس کشورهای مختلف آن را مخدری مانند سیگار محسوب می‌کند و داشتن آن جرم محسوب نمی‌شود، اما این ماده به خاطر نوع استفاده آن، مواد سازنده‌اش و نوع مصرف‌کنندگانش، در ایران یکی از مفلوکترین و تو سری خورده‌ترین مخدرها به حساب می‌آید.
این ماده که تا همین چند سال قبل در بسته‌های پلاستیکی درب و داغان، شبیه حنا، وارد ایران می‌شد، از برگ درختی به نام بتل به دست می‌آید که در اندونزی، مالزی، فیلیپین، چین، تایوان، کامبوج، ویتنام، لائوس، هند و پاکستان می‌روید. برگ‌هاى آن را اگر تازه باشد، می‌جوند ولی معمول‌ترین شیوه مصرف آن استفاده از خشک کرده آن است. برگ‌های خشک شده درخت بتل را می‌کوبند، سپس آن را با کمی آشغال مثل خاک سیگار و آهک قاتی کرده و با انگشت می‌چپانند زیر لثه، پس از چند دقیقه مکیدن هم با یک تف غلیظ پرت می‌کنند بیرون؛ فلچ... حالتان به هم خورد؟
پان پراگ، کلاغی که قناری شد
پان یا پان‌پراگ که چند وقتی است آدامس‌ها و خوشبوکننده‌های آن از مرزهای شرقی کشور وارد شده و با قیمتی بین پنجاه تا سیصد تا تک‌تومانی به فروش می‌رسد، در اصل از فک و فامیل‌های همان ناس کثیف است که لباس خوش‌تیپی به تنش کرده‌اند و او را جزو خوشبوکننده‌های دهان به حساب آورده‌اند.
برای تهیه آدامس‌ها و پاستیل‌های پان، دانه‌های قرمز و درشت درخت بتل را در برگ درخت پیچیده و تنباکو، آهک، خاکستر، ادویه‌جات معطر، ساخارین و مقدار زیادی اسانس و افزودنی‌های غیرمجاز را می‌چپانند توی این مخلوط و می‌شود پان پراگ.

البته تحقیقاتی که روی آدامس‌ها و خوشبوکننده‌های دهان پان در سیستان و بلوچستان انجام شده، نشان می‌دهد در یازده نوع از آنها مقداری هم مواد مخدر دیگر اضافه شده تا طرف را حسابی بگیرد. خب، دروغ نباشد در برخی از نمونه‌ها هم البته ارسنیک، کربنات منیزیم و سرب مشاهده شده است؛ آدامسی با ترکیبات جادویی... .

خوشبوکننده‌هایی
برای مردن لثه‌ها
دلیلی که مصرف‌کنندگان پان را به سمت آن می‌کشد، احساس گرمی، سرخوشی موقت، سبکی سر، گیجی و شادی کاذبی است که پس از مصرف آن دست می‌دهد، اما این ماده توهم‌‌زا، آنقدر ویران‌کننده است که مضراتش را نمی‌شود شمرد.

پان پراگ که حالا به صورت آدامس (جویدنی) و پاستیل (مکیدنی) وارد کشور می‌شود، بدجوری پدر لثه‌ها را درمی‌آورد، چرا که نیکوتین آن به سرعت از طریق مخاط دهان جذب شده و باعث بدرنگی دندان‌ها می‌شود. علاوه بر آن، مصرف این ماده، زمینه‌ساز بروز سرطان‌های دهان، حنجره و لثه می‌شود. آمارها نشان می‌دهد کشور هندوستان به دلیل مصرف زیاد مردم آن از این ماده، مقام دوم سرطان دهان را در دنیا دارد. اما این تمام ماجرا نیست؛ پان پراگ علاوه بر اینها، بدجوری دستگاه تنفسی و قلب و عروق مصرف‌کننده را آسفالت می‌کند و با جذب شدن توسط بزاق دهان، دخل سلول‌های مغزی فرد را هم می‌آورد. علاوه بر این، با توجه به این‌که ناس و پان پراگ بزاق دهان را مثل سیل راه می‌اندازند، تمایل مصرف‌کننده را هم به تخلیه این ترشحات یا همان تف کردن تحریک می‌کنند. به این ترتیب مصرف‌کننده فرت و فرت تف می‌کند که با این کار، علاوه بر لکه‌های کثیف که در خیابان‌های مناطق فقیرنشین پاکستان و هند سانت به سانت دیده می‌شود، بیماری‌های عفونی مثل سل و هپاتیت به سرعت گسترش می‌یابند.

بدو، بدو کیلو دو زار
اکستازی با همه بدی‌هایش یک حسن داشت، آن هم این‌که وقتی اولین بار وارد کشور شد، آنقدر گران بود که هر کسی نمی‌توانست بخردش، اما آدامس‌های پان پراگ مواد کثیفی هستند که قیمت بهترین نوعشان هم به اندازه یک آب نبات چوبی نیست؛ پنجاه تا سیصد تومان. علاوه بر این، با توجه به این‌که قاچاقچیان آن را به‌ عنوان خوشبوکننده دهان یا آدامس و پاستیل خوشمزه وارد مرزهای شرقی کشور کرده‌اند، خیلی راحت می‌شود آن را از دستفروشی‌ها و حتی دکه‌های روزنامه فروشی آن مناطق خرید؛ بنابراین خودتان میزان خطر آن را حدس بزنید.