نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: مقاومت علما

  1. #1
    معاونت سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/05
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    14,398

    Gadid مقاومت علما


    لبته روشن است که علما در مقابل این اقدامات عکس العمل نشان می دادند و حتی از جان خود نیز می گذشتند. نمونه آن اقدام آیت الله بافقی است که به شکنجه و تبعید وی از قم انجامید.
    سرآغاز این واقعه نوروز 1306 ه . ش بود که اعضای خانواده پهلوی که همسر رضاشاه هم جزو آنان بود وارد حرم حضرت معصومه علیها السلام در قم شدند و بدون حجاب کامل در غرفه بالای ایوان آیینه نشستند، وقتی خبر به آیت الله بافقی رسید، پیام داد که اگر مسلمان هستید نباید با این وضع در این مکان مقدس حضور یابید و اگر مسلمان نیستید باز هم حق حضور ندارید. اما پیام او کارگر نیفتاد لذا حضورا به آنان اعتراض کرد و خواست یا لباس مناسب بپوشند و یا از حرم خارج شوند.
    بر اثر غوغای جمعیت، خانواده پهلوی ماجرا را به رضاشاه گزارش دادند و او با گروه نظامی، خود را به قم رساند وی مستقمیا وارد حرم شد و بعد از مضروب کردن شیخ بافقی، او را به تهران فرستاد و تا آخر عمر در شهر ری به حالت تبعید نگاه داشت.
    البته این اقدام شیخ بافقی رضاخان را به خود آورد و متوجه شد که نمی تواند با این حجم احساسات و غیرت، پیشرفت زیادی داشته باشد. لذا عملا از سال 1306 تا 1314 شمسی اجرای طرح خیانت بار کشف حجاب با رکود مواجه شد و رضاخان به اقدامات فرهنگی و بسترسازی روی آورد تا آن که کشف حجاب را اعلام کرد.
    علما به شدت در مقابل وی موضع می گرفتند و همچنان توده های مردم، به رغم دسیسه های رضاخان، از علما پیروی می کردند. نمونه این اقدامات موضع گیری آیت الله حسین قمی در مشهد است. او در مقابل وقایع کشف حجاب می گفت: امروز اسلام فدایی می خواهد و بر مردم است که قیام کنند. لذا از مشهد به تهران رفت تا با رضاشاه صحبت کند.
    وی در اول ربیع الثانی 1354 ه . ق به تهران رسید و در آن جا تحصن کرد. علما و دسته های عزاداری به صورت دسته جمعی به دیدار وی شتافتند. و رژیم به دلیل احساس خطر با کماندوها محل اقامت او را محاصره و آیت الله قمی را در آن جا عملا زندانی کرد. به محض بازداشت وی، به شهربانی مش

    هد دستور رسید که وعاظ معروف را هر چه زودتر دستگیر کنند. لذا شیخ غلامرضا طبسی و شمس نیشابوری از وعاظ مشهد خراسان را دستگیر کردند و از آن پس گردهمایی و اعتراض مردم در مسجد گوهرشاد آغاز شد و روحانیان با سخنرانی های خود عمق وقایع کشف حجاب را برای مردم شرح دادند.
    صبح روز جمعه قزاقان مستقر در مشهد برای متفرق کردن مردم وارد عمل می شوند و حدود صد نفر از مردم را می کشند و یا زخمی می کنند. اما مردم متفرق نمی شوند و قزاق ها ناچار عقب نشینی می کنند.
    از این پس، مردم اطراف مشهد با داس و چهارشاخ و بیل و ... به اطراف مسجد سرازیر می شوند، روحانیون بر منبر حضرت صاحب الزمان سخنرانی می کنند، زنان نیز در مسجد پیرزن (وسط مسجد گوهرشاد) گرد هم می آیند و سرانجام در روز بعد مسجد مملو از شعارهای ضد سلطنت، کلاه بین المللی و کشف حجاب می شود و در این چنین وضعیتی از مرکز تلگرافخانه مشهد خبر می رسد که:
    ذات ملوکانه امر می فرمایند مسجدیان را تار و مار کنند و همه را گرفته مجازات نمایند. و به این ترتیب فاجعه بزرگ مسجد گوهرشاد شکل می گیرد.

  2. #2
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    4,088

    پیش فرض

    www.patoghسیل چشمانم باز از فراغت جاریست....خسته ام باز بیا جمعه ها تکراریست





    در پی قافیه ها چه پریشان ماندم .....قافیه در شعرم با حضورت جاریست





    به هوایت آقا بغض کرده شعرم....آسمانش انگار نم نمک بارانیست





    دل من پر غصه حال شعرم خوش نیست... نفسی مانده فقط جای شکرش باقیست





    در فراغت آقا چشم در راهم من.... گر چه این جمعه همان جمعه ی تکراریست...

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •