-
معاونت سایت
****جهاد با نفس****
بعضی از اشخاص در مقایسه با دیگران بیشتر دچار خشم و عصبانیت میشوند و از اینجا به بعد است که میتوان از خشم به عنوان یک مانع در روابط انسانی نام برد. تحقیقات روانشناسان نشان میدهد که مجموعهای از عوامل روحی و روانی به آسیبپذیر کردن شخص نسبت به خشم در ارتباط هستند.
از جمله عوامل ایجاد کننده خشم، بدبینی است. بدبینی معمولاً مقدمه و زمینهساز خشم است. بدبینی از بیاعتمادی و سوء ظن نسبت به عقاید، مقاصد و نیات دیگران ریشه میگیرد و باعث میشود که شخص رفتار، افکار و نیات دیگران را سوء تعبیر کرده و در نتیجه در مقابل دیگران رفتاری محافظهکارانه و احتیاطآمیز داشته باشد و از سوی دیگر نسبت به دیگران به خاطر مقاصد بد آنها خشمگین شود. پس در این شرایط خشم یک حالت عاطفی است که در نتیجه انتظار شخص بدبین از رفتار نامناسب دیگران در وی ایجاد میشود و در مواردی شکل رفتاری یعنی پرخاشگری به خود میگیرد.
یک عامل زمینهساز دیگر در تجربهی خشم، ناتوانی فرد خشمگین در درک و فهم نیات دیگران است. تحقیقات نشان میدهد که افراد پرخاشگر در موقعیتهای مبهم، نیت دیگران را بد تعبیر کرده و در نتیجه نسبت به آنان پرخاشگری نشان میدهند.
محدود بودن مهارتهای حل مسأله، یک دلیل دیگر در تجربه مکرر خشم است. افرادی که دید محدودی نسبت به وقایع دارند و از مهارتهای حل مسئلهای کافی برخوردار نیستند ممکن است اولین واکنششان نسبت به تجربه ناکامی، خشم و پرخاشگری باشد.
تجربه مکرر ناکامی، یک علت دیگر خشم است. گرچه بعضی از افراد در نتیجه ناکامیهای مکرر افسرده میشوند (افسردگی نیز نوعی خشم معطوف به خود است) اما عدهای دیگر در مقابل ناکامیها خشم و پرخاشگری از خود نشان میدهند.
در مواردی خشم و پرخاشگری نتیجهی آموزش، یادگیری و شیوههای رفتاری خاصی است که والدین یا معلمان و سایر افراد دارای اعتبار و قدرت در پیش میگیرند. تحقیقات نشان میدهد که هرگاه کودک یاد بگیرد آنچه را که با توسل به شیوههای غیر پرخاشگرانه به دست نمیآورد در صورت توسل به پرخاشگری میتواند به دست آورد یاد میگیرد که جهت رسیدن به اهداف خود از پرخاشگری استفاده کند. در این صورت گفته میشود که خشم و پرخاشگری تبدیل به یک عمل یا رفتار ابزاری شده است. یعنی فرد یاد گرفته است از پرخاشگری برای نیل به اهداف استفاده نماید. همچنین اگر والدین با کودک پرخاشگرانه رفتار کنند کودک نیز یاد میگیرد که با افراد ضعیفتر از خود همین عمل را تکرار نماید. ضربالمثلی آشنا میگوید: «کتکزن کتکخور بوده است».
عدم توانایی در کنترل هیجانات علت دیگر خشم و پرخاشگری است تحقیقات نشان میدهد که بنا به دلایل مختلف بعضی از افراد توانایی کنترل و تنظیم هیجانات خود را ندارند، بنابراین با کوچکترین محرکی احساس خشم را تجربه و ابراز میدارند.
عوارض خشم
مشهودترین ویژگیهای افراد پرخاشگر دارای این سبک رفتاری میتوان به رقابتطلبی، کمالگرایی، شتابزدگی، شروع کارهای مختلف در یک زمان واحد، عدم اطمینان و اعتماد به کفایت کاری دیگران، بددهانی، تحریکپذیری و بیقراری و پرخاشگری نام برد.
خشم، کلسترول مضر خون را افزایش میدهد و تداوم حضور این عنصر در خون باعث تشکیل لختههایی در جداره عروق شده و در نتیجه سبب انسداد رگها میگردند، چنان چه این لختهها از دیواره عروق کنده شوند، ممکن است به کلی جریان خون را مسدود سازند و موجب ایجاد صدمات غیرقابل جبرانی شوند.
پرخاشگری و خشم ضمن این که با بیماریهای قلبی ـ عروقی ارتباط مستقیمی دارند، اثرات زیانبار روانی را نیز باعث میگردند. تحقیقات نشان میدهد که افراد پرخاشگر غمگینتر و افسردهتر از دیگران هستند. آنها دائماً دچار ناراحتی، و مشکلات مختلف هستند و در نزد دیگران از محبوبیت کمتری برخوردارند. موفقیت افراد پرخاشگر در موقعیتهای اجتماعی کمتر است، آنها اغلب زندگی زناشویی و خانوادگی پرفشاری دارند و طلاق بین افراد پرخاشگر فراوانتر از دیگران است. فرد پرخاشگر از درک و فهم دیدگاه دیگران ناتوان است و بنابراین فاقد توانایی برقراری ارتباط همدلانه است و از آنجا که قادر به برقراری روابط عاطفی نزدیک بادیگران نیست، از یک منبع بسیار مهم در حفظ سلامت روان خود یعنی حمایتهای سایرین محروم است.
دیدگاه منفی فرد پرخاشگر و بدبینی او نسبت به دیگران بر روی موفقیت شغلی و روابط او با همکاران نیز اثر میگذارد. حتی نزدیکترین دوستان وی نیز قادر به تحمل روابط و سبک رفتاری پرخاشگرانه او نیستند و به ناچار افراد پرخاشگر روی به کارهایی میآورند که بیشتر انفرادی هستند، در نتیجه فرد پرخاشگر روز به روز منزویتر و تنهاتر میشود.
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن