-
معاونت سایت
با موسيقي به آرامش مي رسم
از روزي كه انسان به آواز آهنگين يك پرنده گوش داد، نقش موسيقي و تأثير قابل ملاحظه ي آن به رسميت شناخته شد. براي لحظه اي چشمانتان را ببنديد و به ترانه ي مورد علاقه تان فكر كنيد. بگذاريد صداي موسيقي در ذهنتان طنين انداز شود. آگاهانه به آن توجه كنيد و احساس كنيد كه بدنتان چگونه نسبت به آن واكنش نشان ميدهد. بدون ترديد، تحريك شنوايي ناشي از موسيقي، ميتواند روي حالات جسماني و احساسي ما تأثير بگذارد. موسيقي، از توانايي انگيزه بخشي برخوردار است. قرنهاي متمادي از صداي موسيقي به شكل طبل و كوس و دهل براي پيش بردن جنگها و پيروز شدن در آنها استفاده شده است. اخيراً نيز در حوادث و مسابقات ورزشي، براي رسيدن به پيروزي، از موسيقي استفاده ميشود. اما موسيقي به همين اندازه ميتواند آرامبخش و مسكن نيز باشد. به ياد نواهاي آهنگيني بيفتيد كه از آنها براي خواباندن بچه ها استفاده ميشود.
از اين رو ميتوان گفت كه موسيقي، به روشهاي مختلف، بر شرايط انسان تأثير ميگذارد و ميتواند روي آرميدگي نيز مؤثر واقع شود. درست است كه قرنهاست كه از اين امر مطلعيم، اما در روزگار ما و به شكل علمي، خاصيت التيام بخشي موسيقي به اثبات رسيده است. در زمينه ي موسيقي درماني، دو مكتب فكري متفاوت وجود دارد. در مكتب فكري اول، صداي آواز يا صداي ادوات موسيقي ميتوانند تأثيرات التيام بخش داشته باشند. در اين مكتب فكري، موسيقي درماني كاربرد منظم و به قاعده ي موسيقي به وسيله ي موسيقي درمانگر، براي ايجاد تغييرات احساسي يا ايجاد التيام جسماني در بيمار است. در مكتب دوم به تأثيرات آرامش بخش موسيقي اشاره ميشود. بدين مفهوم، موسيقي درماني را ميتوان توانايي تجربه كردن حالتي تغيير يافته از انگيختگي جسماني و روحي، به كمك نواها، ضرب آهنگها و لحنهاي ناشي از ادوات موسيقي تعريف نمود. در اين مقاله، بيشتر به اين جنبه از موسيقي درماني اشاره كرده ايم.
امروزه، موسيقي درماني روشي پرطرفدار براي رسيدن به آرامش و آرميدگي است. در جريان يك بررسي كه در سال 1991 انجام شد، 75 درصد كساني كه مورد پرسش قرار گرفتند، گوش دادن به موسيقي را، اقدامي براي كاستن از استرس بيان كردند. در حالي كه موسيقي درماني، روشي مناسب براي افزايش آرامش و آرميدگي محسوب ميشود، از توانايي يك اقدام مقابله اي نيز برخوردار است. گوش دادن به برخي از انواع موسيقي، به قدرت پذيرندگي ذهن مي افزايد. از آن گذشته، اين گونه بيان ميشود كه موسيقي، بر خلاقيت اشخاص ميافزايد و تصورات ذهني را تقويت ميكند.
سابقه ي تاريخي
قدما معتقد بودند كه موسيقي، شيطان را فراري داده، سبب التيام ميگردد. يونانيان باستان، و از جمله ي آنها، افلاطون، ارسطو و فيثاغورث، به قدرت التيام بخش موسيقي معتقد بودند و اظهار ميداشتند كه اگر اشخاص، همه روزه به موسيقي گوش بدهند، به سلامتي خود كمك ميكنند. ارسطو معتقد بود كه نواي فلوت بر احساسات انسان تأثير ميگذارد. افلاطون نيز ميگفت كه موسيقي، موجب هماهنگي و رضايت روح شده، اخلاقيات مردم را افزايش ميدهد و بالاخره اعتقاد فيثاغورت اين بود كه موسيقي به انسان هماهنگي ميدهد. به باور او، از دست رفتن هماهنگي در انسان، موجب مرض ميشود.
پادشاهان قرون وسطي، براي رهايي از احساس تكدّر خاطر و افسردگي و تب، در قصرهاي خود موسيقي پخش ميكردند. بعد از آن، بسياري از موسيقيدانان كلاسيك و از جمله باخ، پاشل بل و موزارت، با كمك اشراف و سلاطين، به تصنيف آهنگهايي بدين منظور تشويق شدند. اما تنها طبقات بالاي جامعه نبودند كه از موسيقي استفاده و از آن لذت ميبردند. مدتها قبل از آن كه نوار ضبط و سي – دي و راديو و ويديو وجود خارجي داشته باشند، دسته هاي مختلف مردم دور هم جمع ميشدند تا به نواي موسيقي و آواز، گوش فرا دهند.
در بسياري از آيينهاي قبيله اي در سرتاسر دنيا، از موسيقي استفاده كرده اند. آفريقاييان، قرنهاست كه در برنامه هاي مختلف خود از موسيقي استفاده كرده اند.
در سال 1877، اختراع فنوگراف سبب شد تا مردم اقصي نقاط زمين، با موسيقي آشناتر شوند. موسيقي، در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم براي اختلالات ذهني وسيلهاي درماني گرديد. اما تا قبل از سال 1926، موسيقي همچون ابزاري علمي، براي درمان بسياري از اختلالات باليني مورد تأييد قرار نگرفت. با آن كه ملل مختلف در گذشت سالهاي متمادي، از موسيقي براي رسيدن به آرامش استفاده كرده اند، اما تا سال 1946 طول كشيد كه در آمريكا آن را ابزاري التيام بخش به حساب آورده درباره ي آن بررسيهاي بيشتري كنند.
در اواخر دهه ي 1970 و اوايل دهه ي 1980 كه موضوع استرس براي مردم از اهميتي خاص برخوردار شد، موسيقي جديدي براي التيام استرس مورد استفاده قرار گرفت تا بر ميزان آرامش و آگاهي هاي اشخاص بيفزايد.
از صدا به سروصدا و موسيقي
صدا، نوعي از انرژي است كه به گوش ميرسد. صدا ميتواند خوشايند و يا ناخوشايند، دلنشين و يا آزارنده باشد. صداي ناخوشايند و آزارنده را به اصطلاح سروصدا ميناميم. امواج صوتي را با «هرتز»، اندازه ميگيريم. شدت صدايي كه گوش تحمل ميكند 20 تا 20000 هرتز است كه اين، البته، به كيفيت صدا بستگي دارد. بعضي از صداها را نيز از طريق پوست و استخوان جذب ميكنيم.
در حالي كه ارتعاشات به وسيله ي هرتز اندازه گيري ميشوند، صداها با معياري به نام «دسيبل» ارزيابي ميگردند. گفته ميشود كه يك دسيبل، ملايمترين صدايي است كه گوش انسان آن را ميشنود. جدول زير فهرستي از صداهاي محيطي را در مقياس دسيبل نشان ميدهد.
جدول سطح صداي محيط
محيط با صدا دسيبل
يخچال 45
مسكوني هاي مركز شهر 80
جنگل 35
باران ملايم 50
مته ي كمپرسي 100
چكه ي آب از شير 40
جارو برقي 80-75
موتور سيكلت 100
مناطق روستايي 40
دستگاه تهويه ي هوا 80
موسيقي راك زنده 90-130
موتور جت (به هنگام برخاستن هواپيما) 120-140
-
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن