1- مديريت در جلوگيري از هدر رفتن آب، بايد از جريان يافتن آب به صورت سيلاب ،هنگام بارندگي، به سمت درياچه و كوير و باتلاق جلوگيري كرد. از جمله اقداماتي كه بدين منظورانجام شده عبارت است از سدسازي ، آب خيزداري در بالادست سدها و تغذيه مصنوعي.
براي جلوگيري از هدر رفتن آب‌هاي سطحي چندين راهكار وجود دارد كه بايد مورد توجه قرار گيرند. همان طور كه قبلا اشاره شد، هفت علت براي هدر رفتن آب‌هاي سطحي به صورت سيلاب و طغيان آن‌ها وجود دارد كه مواردي از آن عبارتند‌از:
تند بودن شيب كوه‌ها، فقر و يا عدم پوشش گياهي، خشك بودن خاك، شديد و درشت بودن باران، كوتاه بودن فاصله آبخيز تا آبريز و فقدان سد.
براي جلوگيري از هدر رفتن آب‌هاي سطحي،‌ بايد درمقابل تمام عوام
ل مطرح شده مقابله كرد، يعني در صورت تند بودن شيب كوه مي توان از طريق آب‌خيزداري (ايجاد بانكت و غيره)‌ شيب آن را كم كرد. در صورت درشت بودن باران مي توان از طريق جنگل‌كاري به ريز شدن آن كمك كرد، بدين شكل كه قطرات درشت باران پس از برخورد با برگ درختان، ريز مي‌شوند.
يك دسته از اقدامات جهت جلوگيري از هدر رفتن آب‌هاي سطحي،‌ در كوهستان‌ها يعني مناطقي كه بارندگي دارند و دسته‌ي ديگر در دشت‌ها بايد انجام گيرند.
2- مديريت در انتقال آب، وزارت نيرو طي بررسي‌هايي در مورد آبي كه از سد كرج و غيره به در منازل منتقل مي‌شود، برآورد كرد كه بين آب انتقال يافته و پول دريافتي جهت آب مصرفي انطباقي وجود ندارد. به اين ميزان آب،‌ «آب به حساب نيامده» مي‌گويند يعني آب در طي اين مسير،از مبدا به مقصد، به دليل سوراخ بودن لوله‌ها و غيره هرز رفته است.
برخي لوله كشي هاي شبكه آب رساني تهران، متعلق به سالهاي 1328 است. آب به حساب نيامده در تهران حدود 30-20 درصد است كه رقم بالايي محسوب مي شود.