یک مــ ـعــ ـمـ ــا !!!

[*Croon*]

یک مــ ـعــ ـمـ ــا !!!


یک روز یک پدر و پسر که در اثر حادثه آسیب دیده بودن به بیمارستان منتقل میشن ، در راه پدر فوت میکنه ! ، ولی پسر

باید تحت عمل جراحی قرار بگیره ! دکتر بعد از اینکه وارد اتاق عمل میشه با ناراحتی شدید از اتاق عمل بیرون میاد و میگه

متاسفم ، من نمیتونم این بیمار رو عمل کنم ، چون اون پسره منه و من جرات این کار رو ندارم ، آیا همچین چیزی امکان

داره و بطور خیلی خلاصه چطور ؟

(در این مسئله فرزند خوانده وجود ندارد)

[ABOALFAZL]

حتما روح پدرش بوده
******************************
فوت کرده نمرده که

[!ALIPOUR!]

بزرگترین حکمت!!!
روزی استادی در کنار دریا راه می رفت که نوجوانی نزد او آمد و گفت:
«استاد! می شود در یک جمله به من بگویید بزرگترین حکمت چیست؟»
استاد از نوجوان خواست وارد آب بشود.
نوجوان این کار را کرد.
استاد با حرکتی سریع، سر نوجوان را زیر آب برد و همان جا نگه داشت،
طوری که نوجوان شروع به دست و پا زدن کرد.
نوجوان وحشت زده از آب بیرون آمد و با تمام قدرتش نفس کشید.
او که از کار استاد عصبانی شده بود، با اعتراض گفت:
« استاد ! من از شما درباره حکمت سؤال می کنم و شما می خواهید مرا خفه کنید »
استاد دستی به نوازش به سر او کشید و گفت:
«فرزندم! حکمت همان نفس عمیقی است که کشیدی تا زنده بمانی.
هر وقت معنی آن نفس حیات بخش را فهمیدی، معنی حکمت را هم می فهمی!»

[*Croon*]

خودم هم تو حلش موندم اینجا گذاشتم تا یکی اینو حلش کنه
هرکی تونست حلش کنه
یه شکلات جایزه داره