نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: بانوان برجسته مسلمان در قرن اول و دوم هجری

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    Smile بانوان برجسته مسلمان در قرن اول و دوم هجری




    « قرن اول هجری »

    خدیجه

    خدیجه، (محدث، متوفی سال 10 ه) دختر خویلد، بانویی با فضیلت از بانوان شرافتمند و بزرگوار،

    اولین کسی بود که اسلام آورد و همواره حامی و پشتیبان همسرش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و از بذل جان و مال در راه دین خدا و پیامبرش دریغ نداشت.

    وی 68 سال قبل از هجرت (پانزده سال قبل از عام الفیل) به دنیا آمد.

    مادرش فاطمه دختر زائدة است.

    خدیجه بانویی تاجر و شرافتمند و ثروتمند بود.

    وی مردان را اجیر کرده و به آنها سرمایه می‏داد که به مضاربه تجارت کنند.

    عموهای پیامبر صلی الله علیه و آله که قصد داشتند همسری برای آن حضرت بگیرند،

    نزد خدیجه رفتند و از وی خواستند تا سرمایه‏ای در اختیار نبی گرامی که آن زمان جوانی پاک و ستوده بود قرار دهد تا با آن به تجارت رود و با سود حاصل از این تجارت ازدواج کند.


    خدیجه چون به صفات حضرت واقف شد، وی را برای تجارت به شام فرستاد.

    در طی سفر میسره (غلام خدیجه) معجزات و کراماتی از حضرت مشاهده کرد و از راهبی شنید که وی پیغمبر خداست.

    میسره پس از بازگشت همه آنچه را که شنیده بود به اطلاع خدیجه رساند.

    شوق و رغبت خدیجه به حضرت بیشتر شد و در نهایت به رسول الله صلی الله علیه و آله ارادت و علاقه خویش را ابراز داشت

    و پیشنهاد ازدواج داد و به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد:


    «به سبب خویشاوندیت با من و شرف و بزرگی و امانتداریت در میان قوم، و اخلاق نیکو و راستگویی‏ات، مایلم با تو ازدواج کنم »



    تنها همین شرف و بزرگی وی را بسنده است که مادر دختری چون فاطمه زهرا علیها السلام است .


    او به امام علی علیه السلام نیز علاقه داشت،


    علامه مجلسی درباره حب و علاقه حضرت خدیجه علیها السلام نسبت به علی علیه السلام مطلبی نقل کرده که مضمون آن چنین است:



    پس از ازدواج خدیجه علیها السلام با پیامبر صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام به دنیا آمد.



    رسول خدا صلی الله علیه و آله با خدیجه علیها السلام درباره دوستی و محبت علی علیه السلام صحبت فرمود.


    خدیجه علیها السلام به علی علیه السلام محبت فراوان داشت و برای آن‏حضرت به وسیله خدمتکارانش، لباس، زیور آلات و ملزومات می‏فرستاد.


    مردم می‏گفتند:


    این (علی علیه السلام) برادر و محبوبترین افراد نزد او و نور چشم خدیجه است.


    سعادت از همه سو به آن حضرت روی آورده بود.


    الطاف و محبتهای خدیجه روز و شب، صبح و عصر به خانه ابوطالب روان بود.



    از دیگر مناقب خدیجه علیه السلام، قبول ولایت علی علیه السلام و اولادش بود.آن را قبول و اظهار می‏داشت.



    رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت:


    خدیجه را از طرف پروردگارش و من سلام برسان و او را به خانه‏ای از جواهر در بهشت که هیچ رنجی در آن نیست بشارت ده.



    حضرت خدیجه پس از بازگشت از دوران محاصره سخت مکیان در شعب ابی طالب،


    در رمضان سال دهم، در سن 64 سالگی وفات یافت، آن سال را عام الحزن (سال اندوهها) نامیدند.



  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    [SIZE=2]زینب

    زینب، (محدث، متوفی سال 20 ـ 21 ه) دختر جحش، ام المؤمنین، مادرش امیمة دختر عبد المطلب، و کنیه‏اش ام الحکم، زنی مؤمن و مطیع فرمان الهی بود.

    از مهمترین فضایل این بانوی گرامی آن است که خداوند عقد وی را در آسمانها با رسول الله صلی الله علیه و آله بست.


    او زنی صالح، بسیار روزه‏گیر، بسیار نمازگزار و زیاد صدقه دهنده به بینوایان بود و رسول خدا صلی الله علیه و آله وی را بسیار دوست می‏داشت.


    او در اولین روزهای دعوت رسول خدا صلی الله علیه و آله اسلام آورد و در پی هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله، او نیز به مدینه هجرت کرد.

    رسول الله صلی الله علیه و آله نام او را که برة بود به زینب تغییر داد و او را برای زید بن حارثه (1) خواستگاری نمود،

    پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «من به این ازدواج رضایت می‏دهم» .


    بعد از این صلاحدید پیامبر زندگی مشترک آن دو شروع، ولی پس از مدتی زید تصمیم به طلاق او گرفت و
    وی را طلاق داد.

    و چون عده اش سرآمد،


    پیامبر صلی الله علیه و آله به فرمان الهی برای بر هم زدن حکم جاهلیت که همسر پسر خوانده به پدر محرم است و نمی‏تواند با او ازدواج نماید

    و بر اساس حکم آیات قرآن، با زینب ازدواج کرد.


    رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از ازدواج با ام سلمه در اواخر سال پنچم هجری، با زینب دختر عمه‏اش ازدواج کرد.


    عایشه در رثای او گفته است:

    «ذهبت حمیدة فقیدة مفزع الیتامی و الارامل...» ،

    زن ستوده مرحومه‏ای که پناه یتیمان و بینوایان بود، درگذشت.

    من زنی به خوبی او در دین و پاکیزه ومتقی‏تر از او نسبت به خدای عز و جل و راستگوتر از وی در گفتار ندیدم...


    ام المؤمنین زینب، زنی صبور و بسیار دست و دل باز بود، پوست دباغی می‏کرد و می‏فروخت و پول آن را صدقه می‏داد.

    هنرهای دیگری هم داشت که عواید حاصل از آنها را به فقرا می‏بخشید .

    با آنکه درآمد خوبی داشت، هنگام مرگ چیزی به ارث نگذاشت و همه را به بینوایان داده بود .

    بانو زینب نمونه یک زن مسلمان و مؤمن است که (با هنرهایی که داشت) کار می‏کرد و برای خود درآمد داشت و این مال، هرگز سبب فخرفروشی و خودبینی وی نشد.

    او همه را در راه خدا انفاق کرد و برای خود چیزی اندوخته نساخت و زیوری نخرید.

    زینب در سال 20، به قولی در سال 21 ه و در 53 سالگی دنیا را وداع گفت.

    علامه مامقانی می‏نویسد: «انی اعتبرها من اعلی الحسان» از لحاظ حسن بودن او را در بالاترین درجه می‏دانم. (2)


    پی نوشتها :
    ----------------
    1. وی در خانه حضرت زندگی می‏کرد و پیامبر را برای خود به عنوان پدر برگزیده بود.بر این اساس او را پسر خوانده حضرت می‏نامیدند.

    2. اصطلاحی است در نقل حدیث و درجه‏ای عالی برای ناقل روایت که نقل شخص با این درجه مقبول و مورد اعتماد است.



  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    حرة

    حرة، (محدث، متوفی قرن 1 ه) دختر حلیمه سعدیه، خواهر رضاعی رسول الله صلی الله علیه و آله،

    یکی از بانوان عالم، مؤمن و معتقد به ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام ،

    که با سخن و زبان خویش جهاد کرد و در برابر سلطان جائری همچون حجاج بن یوسف، کلمه حق را ادا نمود.


    وی در حضور حجاج بن یوسف، برابرش ایستاد.

    حجاج گفت: تو حره دختر حلیمه سعدیه هستی؟

    حره جواب داد: از فرد بی ایمانی، فراست و هوشیاری ظاهر شده (که مرا شناخته است) .

    حجاج گفت: خدا تو را به اینجا آورد،

    می گویند که تو قائل به برتری علی بر ابوبکر و عمر و عثمان هستی؟


    حره گفت: آن که گفته من او را تنها بر اینها برتری می‏دهم، دروغ گفته است.

    حجاج گفت: مگر از غیر اینها هم او را برتر می‏دانی؟


    حره گفت:

    او را بر آدم و نوح و لوط و ابراهیم و داود و سلیمان و عیسی برتری می‏دهم.


    حجاج گفت: وای بر تو، او را بر صحابه برتری دادی، و هفت پیامبر اولی العزم را هم اضافه کردی؟

    اگر بر گفته خود دلیل نیاوری، گردنت را می‏زنم.


    حره گفت:

    من او را برتر نمی‏دانم، بلکه خداوند عز و جل او را در قرآن فضیلت داده است .

    او سپس شواهد و آیات قرآنی خود را در این باره بیان کرد و حجاج را به تعجب و تحسین واداشت .

  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    صفیه

    صفیه، دختر عبد المطلب، (محدث، متوفی 20 ه) مادرش هالة دختر وهیب است.

    او در اوائل دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله اسلام آورد و با رسول الله صلی الله علیه و آله بیعت نمود و به مدینه هجرت کرد.

    از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده و در جنگهای احد و خندق و خیبر شرکت داشت.


    وی زنی صبور و بسیار شجاع بود و در شهادت برادرش حمزه صبر و پایداری زیاد از خود نشان داد.

    وی از شاعران بسیار خوب عرب بود و در مصیبت از دست دادن پدرش عبد المطلب و برادرش حمزه و رسول خدا صلی الله علیه و آله اشعار خوبی سروده است.


    شیخ صدوق به اسناد خود از فاطمه بنت الحسین از اسماء بنت ابی بکر از صفیه بنت عبد المطلب روایت می‏کند که فرمود:

    «لما سقط الحسین من بطن امه و کنت ولیتها قال‏النبی صلی الله علیه و آله یا عمة هلمی الی ابنی.فقلت:

    یا رسول الله انا لم ننظفه بعد، فقال: یا عمة انت تنظفینه؟ ان الله تبارک و تعالی قد نظفه و طهره» .


    همچنین با همین سند از صفیه بنت عبد المطلب آورده است که فرمود:

    «لما سقط الحسین من بطن امه فدفعته الی النبی صلی الله علیه و آله فوضع النبی صلی الله علیه و آله لسانه فی فیه (فمه)

    و اقبل الحسین علی لسان رسول الله صلی الله علیه و آله یمصه، قالت: فما کنت احسب رسول الله صلی الله علیه و آله یغذوه الا لبنا او عسلا قال:

    فبال الحسین علیه فقبل النبی (ص) بین عینیه ثم دفعه الی و هو یبکی و یقول: لعن الله قوما هم قاتلوک یا بنی، یقولها ثلاثا.

    قالت: فقلت: فداک ابی و امی و من یقتله؟ قال: بقیة (تقتله) الفئة الباغیة من بنی امیة لعنهم الله.»


    هنگامی که حسین علیه السلام به دنیا آمد، او را به پیامبر صلی الله علیه و آله دادم،

    آن حضرت زبانش را در دهان حسین گذاشت و حسین زبان رسول خدا را می‏مکید.صفیه گوید:

    گمان نمی کردم که رسول خدا صلی الله علیه و آله به جز شیر یا عسل چیزی به او بدهد.

    نوزاد را در آغوش پیامبر بود که لباس او را خیس کرد [ولی‏] پیامبر صلی الله علیه و آله میان دو چشم حسین را بوسید،

    سپس او را به من داد ولی بسیار محزون و گریه می‏کرد و می‏فرمود:

    پسرم، خدا لعنت کند قومی را که قاتل تو هستند و سه بار تکرار فرمود.صفیه گوید:

    گفتم : پدر و مادرم فدایت، چه کسانی او را می‏کشند؟ فرمود: گروه سرکش از بنی امیه، که خدا لعنتشان کند.


    ابن سعد به سند خود نقل می‏کند:

    هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای جنگ با دشمنان از مدینه خارج شد، همسرانش و زنان را در حصار حسان بن ثابت گذاشت.

    مردی یهودی (جاسوسی) به طرف حصار آنها آمد.صفیه به حسان گفت:

    این یهودی را بکش.گویا حسان می‏ترسید، صفیه عمودی (میله آهنی) گرفت و از حصار پایین آمد،

    در آهسته آهسته باز شد و به مرد یهودی حمله کرد و او را با عمود به قتل رساند.

    صفیه در جاهلیت با حارث بن حرب ازدواج کرد و بعد از وی به عقد عوام بن خویلد (برادر خدیجه علیه السلام) در آمد و زبیر و سائب و عبد الکعبه را به دنیا آورد.

    اعیان الشیعه می‏نویسد:

    صفیه ادیب، عاقل و شاعر فصیح بود.او در 73 سالگی از دنیا رفت و در بقیع مدفون شد.



کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •