-
مدیر بازنشسته
هنري كه فقط و فقط زنها دارند!
دوست من سلام
شما اگر مرد هستيد، زنان را چگونه ميشناسيد و به آنان چگونه مينگريد؟
اگر زن هستيد، آيا خود را شناختهايد؟
به نظر شما فرق زنها با مردها در چيست؟
آيا زنان هنر و توان خاصي دارند كه فقط مخصوص آنان باشد؟
اصلا زن چگونه موجودي است؟
براي پاسخ اين سوالها و هزاران پرسشِ از اين دست، شما را مهمان مجموعهاي به نام ريحانهي آفررينش
.ميكنم كه از كتاب «زن در آينه جلال و جمال»؛ نوشته دانشمند بزرگ، آيت الله جوادى آملى دستچين گرديده است
فرقي بين زن و مرد نيست، زيرا محور همه آنها انسان است و خصوصيت مذکر ومونث بودن در حقيقت انسان و ايمان و مانند آن تأثيري ندارد. ميتوان از حديث شريف علوي كه فرمود: عُقولُ النِسأ فِي جَمالِهِنَّ وَ جَمالُ الرِجالِ فِي عُقولِهِم، معناي دستوري فهميد نه معناي وصفي. يعني منظور آن نباشد كه حديث شريف در صدد وصف دو صنف از انسان باشد كه عقل زن در جمال او خلاصه ميشود تا جنبه نكوهش داشته باشد و جمال مرد در عقل او تعبيه شده است تا عنوان ستايش بگيرد، بلكه ممكن است معناي آن، دستور يا وصف سازنده باشد نه وصف قدح و نكوهش يعني زن موظف است و يا ميتواند عقل و انديشه انساني خويش را در ظرافت عاطفه و زيبايي گفتار و رفتار و كيفيت محاوره و مناظره و نحوه برخورد و حكايت و نظاير آن ارائه دهد چنانكه مرد موظف است و ميتواند هنر خود را در انديشه انساني و تفكر عقلاني خويش متجلي سازد.
زن بايد طرايف (نكتههاي لطيف) حكمت را در ظرايف هنر ارائه دهد و مرد بايد ظرايف هنر را در طرايف حكمت جلوهگر كند يعني جلال زن در جمال او نهفته است و جمال مرد در جلال او تجلي مييابد
مثلا زن بايد بتواند قداست همسر حضرت ابراهيم عليه السلام و كيفيت برخورد او با فرشتهها و نحوه شنيدن بشارت مادر شدن و حالت تعجب و ابراز انفعال نمودن ظريفانه را كه در آيه: فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ (1) و زنش با فريادي سر رسيد و بر چهره خود زد و گفت: زني پير نازا؟!
و آيه: وَامْرَأَتُهُ قَآئِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَقَ يَعْقُوبَ(2) و زن او ايستاده بود، خنديد، پس وي را به اسحاق و از پي اسحاق به يعقوب مژده داديم.
اشاره شده است، متجلي سازد در صورتي كه هرگز اين ظرايف هنري مقدور مردان هنرمند نخواهد بود. چنانكه زن تحصيل كرده و آگاه به معارف شهادت و ايثار و نثار توان آن را دارد كه در نقش مادر مهربان، فرزندش را تشويق به جهاد و در بدرقه او هنگام عزيمت، عقل طريف (لطيف) را در جامه هنر ظريف ارائه دهد. يا هنگام استقبال فرزند نستوهش كه از ميدان رزم، پيروزمندانه برگشت؛ انديشه وزين عقلي را در لباس زيبايي شوق و انتظار و نظاير آن نشان دهد. چنانكه مردان هنرمند توان مقابل آن را دارند كه هنرهاي ظريف را در جامه عقل طريف حكايت كنند.
زن موظف است و يا ميتواند عقل و انديشه انساني خويش را در ظرافت عاطفه و زيبايي گفتار و رفتار و كيفيت محاوره و مناظره و نحوه برخورد و حكايت و نظاير آن ارائه دهد چنانكه مرد موظف است و ميتواند هنر خود را در انديشه انساني و تفكر عقلاني خويش متجلي سازد.
خلاصه آن كه زن بايد طرايف (نكتههاي لطيف) حكمت را در ظرايف هنر ارائه دهد و مرد بايد ظرايف هنر را در طرايف حكمت جلوه گر كند يعني جلال زن در جمال او نهفته است و جمال مرد در جلال او تجلي مييابد و اين توزيع كار نه نكوهشي براي زن است و نه ستايشي براي مرد. بلكه رهنمود و دستور عملي هر يك از آنهاست، تا هر كس به كار خاص خويش مأمور باشد و در صورت امتثال دستور مخصوص خود در خور ستايش گردد و در صورت تمرد از آن، مستحق نكوهش شود. پس تفاوت زن و مرد در نحوه ارائه انديشههاي درست ظهور مينمايد. وگرنه زن نيز چون مرد شايستگي فراگيري علوم و معارف را داشته و بايسته تقدير و ثناست؛ چه اين كه مرد شايسته ارائه هنرهاي ظريف بوده و بايسته ستايش و تقدير است.
1- ذاريات ، 29
2- هود، 71
زن در آينه جلال و جمال؛حكيم متاله آية الله عبدالله جوادى آمل
-
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن