السلام ای حضرت سلطان عشق
یا علی موسی الرضا ای جان عشق
السلام ای بهر عاشق سرنوشت
السلام ای تربتت باغ بهشت
ولادت باسعادت سلطان، امیر و ولی نعمت تمام ایرانیان، حضرت رضا-ع مبارک
غم های زمانه ام که بی حد باشد
یا آب و هوای دل من بد باشد
در تَق تَقِ این قطار حل خواهد شد
وقتی حرکت به سمت “مشهد” باشد !
.
.
هرکس که ترا شناخت جان را چه کند ؟
فرزند و عیال و خانمان را چه کند ؟
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو ، هر دو جهان را چه کند ؟
.
.
دل در بر من زنده برای غم تست
یگانه ی خلق و آشنای غم تست
لطفی است که می کند غمت با دل من
ورنه دل تنگ من چه جای غم تست ؟
دوباره بال وپر پروازم درآمد
دوباره عشق سویم با سر آمد
گشتم کبوتر تا دیار خانه زادی
تنها همین کار از دل عاشق برآمد
قصد زیارت کردم و اوجی گرفتم
روحی مرا در چار چوب پیکر امد
دور حرم چرخی زدم دیدم برای
جارو کشیدن جبرئیل شهپر آمد
بستم دخیلم را به یک جسم مشبک
گویا صدایی از دل آهن بر آمد
خوش آمدی ای زائر شوریده حالم
دلتنگ تو بودم در آفاق خیالم