ابو البختری می گوید : اشعث بن غیس و جریر بن عبدالله بجلی در یکی از نواحی مدائن بر سلمان وارد شدند وبر او سلام کردند و گفتند :

تو سلمان هستی ؟

گفت : آری

گفتند تو صحابی رسول خدایی ؟

گفت : نمی دانم .

آن دو شک کردند گفتند : مبادا او کسی که ما می خواهیم نباشد .

سلمان به آ ن دو گفت : من همان کسی هستم که شما می خواهید پیامبر صلی الله علیه وآله را دیده ام وبا او همنشین بوده ام اما بدانید صحابی او کسی است

که با او وارد بهشت می شود .


توضیح :

سلمان تفاوت آشکاری بین کسی که رسول خدا صلی الله علیه وآله را دیده و با او همنشین بوده و بین صحابی و انیس آ ن حضرت قائل است چه کافر ومنافق

هم رسول خدا صلی الله علیه وآله را دیده و با او سخن گفته است تا چه رسد به کسی که عمل صالح را با عمل بد در هم آمیخته است اما صحابی رسول خدا

صلی الله علیه وآله که به او دل می بندد و در کنار او آرام می گیرد تنها کسی است که اعمال نیک اورا به طور یکسان در دنیا وآخرت شایسته صحابی بودن کرده است



منبع : حلیه الا ولیا ج 1 ص 201


تهذیب تاریخ دمشق ج 6


کتاب سلمان فارسی - علامه سید جعفر مرتضی عاملی