آيا از ديدگاه اسلام فلسطين همان سرزمين موعود يهود است؟
براي يافتن پاسخ مناسب به اين سؤال ابتدا لازم است به تاريخچه و مفهوم انديشه سرزمين موعود در يهوديت بپردازيم و سپس نظر دين مبين اسلام را درباره آن توضيح دهيم.
تاريخچه مسأله سرزمين موعود در يهوديت طبق كتاب مقدس به زمان ابراهيم بر مي گردد. از زماني كه ابراهيم پدر قبايل عبري با كسان خود راهي سرزمين فلسطين شد هموازه خداوند به او و فرزندانش مژده داده است كه اين سرزمين را به ذريه شما خواهم بخشيد. بر اساس همين قرارداد آسماني بود كه موسي همهء قبايل عبري را به دستور خداوند از مصر كوچ داده و رهسپار كنعان شده است.
در همين سرزمين، بني اسرائيل، دو حكومت سلطنتي به نام يهوديه در جنوب و اسرائيل در شمال تاسيس كرده و بناهاي مقدس قومي و مذهبي خود را بنيان نهاده اند. در كوچه هاي اين سرزمين پيامبران بني اسرائيل سال هاي سال مردم را موعظه مي كرده اند. دين و تمدن يهودي در آنجا رشد كرده است و به اين ترتيب اين سرزمين، جزئي از وجود يهوديان شده است.
چند نمونه از آيات عهد عتيق كه بر بخشيده شدن اين سرزمين به بني‌اسرائيل اشاره دارد عبارتند از:
ـ خداوند بر ابرام ظاهر شد. فرمود: من اين سرزمين را به نسل تو خواهم بخشيد. (پيدايش 7:12)
ـ خدا به ابرام فرمود: من همان خداوندي هستم كه تو را از شهر اور كلدانيان بيرون آوردم تا اين سرزمين را به تو بدهم. (پيدايش 7:15)
ـ آن روز خداوند با ابرام عهد بست و فرمود من اين سرزمين را از مرز مصر تا رود فرات به نسل تو مي بخشم (پيدايش 18:15)
ـ خداوند بر ابراهيم ظاهر شد و گفت: ... اگر سخن مرا شنيده و اطاعت كني با تو خواهم بود و تو را بسيار بركت خواهم داد و تمامي اين سرزمين را به تو و نسل تو خواهم بخشيد. (پيدايش 2:26و3)
ـ خداوند به موسي گفت اين قوم را كه از مصر بيرون آوردي به سوي سرزميني كه وعده آن را به ابراهيم و اسحاق و يعقوب داده ام هدايت كن، چون به آن ها قول داده ام كه آن را به فرزندان ايشان ببخشم. (خروج 1:33)
ـ خداوند به موسي گفت: اين است سرزميني كه من به ابراهيم و اسحاق و يعقوب وعده داده ام كه به فرزندانشان بدهم. (تثنيه 4:34)
فقرات متعدد ديگري نيز از تورات بر اين مسئله اشاره دارند و اصولا عهد عتيق سرتاسر از اين مسئله پر است و اين انديشه چنان در يهوديان ريشه دارد كه از حدود هزار سال پيش همواره فلسطين را ملك خاص خود پنداشته و هر بار به هر دليلي از آنجا دور شده‌اند، در فراق سرزمين موعود اشك ريخته‌ و دعاي بازگشت خوانده‌اند.
مسئله سرزمين موعود چنان در اعتقادات يهود اهميت دارد كه در يكي از اسفار تلمود زندگي در آن سرزمين را به منزله ايمان فرض كرده‌اند. در تلمود آمده است: هركس داخل ارض موعود زندگي كند مؤمن شمرده مي شود و هركس بيرون آن زندگي كند خدا با او نخواهد بود.
در عين حال، يكي از مشكلات اساسي كه در ميان يهوديت وجود داشته است مسئله تعيين دقيق حدود سرزمين موعود است. آيات تورات در اين باره مختلف است. در پيدايش 18:15 حدود اين سرزمين بسيار گسترده ذكر شده و مابين نهر نيل تا نهر فرات را در برمي گيرد. اين در حالي است كه در بخش 34 از سفر اعداد نقشه‌اي براي سرزمين موعود ترسيم شده است كه بسيار محدود تر از حدود مذكور است و شامل فلسطين و مناطق اطراف آن مي‌شود.
برخي از علماي يهود براي توجيه اين تفاوتها گفته اند كه سرزمين موعود داراي حداقل و حداكثر است. حداقل سرزمين موعود آن حدودي را داراست كه در سفر اعداد آمده است ولي در زمان قوت يهود و قدرت بني اسرائيل همين سرزمين مي‌تواند تا مرزهايي كه در سفر پيدايش آمده است گسترده شود.
سرزمين موعود يهود از ديدگاه اسلام
پس از بيان اجمالي انديشه ارض موعود در اعتقادات يهوديت، به بررسي ديدگاه اسلام در اين باره مي پردازيم. در آيات قرآن در مواردي به مسئله ارض مقدس و وعده آن به بني اسرائيل اشاره شده است بارزترين اين آيات آيه 21 سوره مائده است كه مي فرمايد:
يا قوم ادخلوا الارض المقدسه التي كتب الله لكم و ...
موسي به بني اسرائيل مي‌گويد وارد سرزمين مقدسي شويد كه خداوند آن را براي شما قرار داده است.
مي‌بينيم كه اصل وعده دادن سرزمين به بني اسرائيل در قرآن هم آمده است ولي سؤال اين است كه آيا اين وعده دادن از ديدگاه قرآن با اعتقاد يهوديان در مورد مالكيت مطلق اين سرزمين يكي است؟
با اندك تاملي در آيات قرآن در مي‌يابيم كه پاسخ منفي است.
گذشته از اين كه در مورد اين آيه خاص برخي مفسرين كتب الله لكم را به معناي دستور خداوند به ورود بني‌اسرائيل به اين سرزمين گرفته اند، اگر معناي اين جمله را همان وعده دادن و مقرر كردن سرزمين براي بني‌اسرائيل بدانيم باز هم ادعاي يهوديان را ثابت نمي كند. از آيات قرآن استفاده مي شود اراده خداوند بر اين بوده كه بني‌اسرائيل در اين سرزمين يا آرامش و رفاه زندگي كنند ولي اين اراده، مشروط بر اين بود كه آنها اعمال صالح انجام دهند و صبر و استعانت به خدا و بندگي او را فراموش نكنند ( قال موسي لقومه استعينوا بالصبر و الصلوه ان الارض لله يورثها من يشاء من عباده و العاقبه للمتقين ) كه اگر چنين نكنند نه تنها اين سرزمين مال آنها نخواهد بود بلكه بر آنها حرام نيز خواهد شد.
لذاست كه مي بينيم نسل اوليه بني‌اسرائيل كه همراه موسي بودند به خاطر گناهان خود چهل سال سرگردان در بيابان شدند و به سرزمين موعود نرسيدند ( فانها محرمه عليهم اربعين سنه يتيهون في الارض ) و اين نسل بعد بودند كه به همراه يوشع فلسطين را فتح كردند. پس اين اراده الهي به طور مطلق نبوده و مشروط بر اطاعت و بندگي بني‌اسرائيل بوده است و چنين نبوده است كه اين سرزمين تا ابد ملك مطلق يهوديان باشد.
اين مشروط بودن از فقرات متعددي از تورات نيز فهميده مي شود:
(پيدايش، 8:17ـ11 ) سرزمين كنعان را كه اكنون در آن غريب هستي تا ابد به تو و به نسل تو خواهم بخشيد... وظيفه تو و فرزندانت و نسل هاي بعد اين است كه عهد مرا نگاه داريد و.... (همچنين پيدايش 26 : 2-5)
و اما در مورد حدود و مرزهاي آن سرزميني كه زماني اراده خدا بر اسكان بني‌اسرائيل در آن بوده است، ميان مفسرين اسلامي چند نظر وجود دارد: برخي گفته اند مراد از اين سرزمين مقدس همان بيت المقدس است(ابن عباس) و بعضي ديگر آن را دمشق و فلسطين و قسمتي از اردن دانسته اند (زجاج وفراء) و برخي از مفسرين آن را به كل سرزمين شامات تفسير كرده اند.
ديديم كه از ديدگاه اسلام اصل انديشة سرزمين موعود به كيفيتي كه يهوديان برآن اصرار دارند مورد قبول نيست و اين اراده الهي در زمان خاص و مشروط به اطاعت بني اسرائيل بوده است كه اتفاقا به خاطر گناهان آنها و نافرماني خدا چهل سال سرگردان بيابان شده و از آن محروم شده اند.
با توجه به اين مطلب به جواب سؤال نزديك شده ايم ، در اين كه آيا فلسطين همان سرزمين موعود است بايد گفت: طبق اعتقاد يهوديان فلسطين قطعا داخل اين سرزمين است.
اما از ديدگاه اسلام وضع فرق مي كند، اسلام اصل اين وعده را به طور مطلق قبول ندارد اين اراده الهي مبتني بر اسكان بني اسرائيل در سرزمين موعود و رفاه آنها، در يك زمان خاص و مشروط به اطاعت آنها بوده است و بعدها به خاطر عدم رعايت اين شرط، اين اراده نيز محقق نشده است.
پس طبق ديدگاه اسلام اصلا نوبت به اين نمي رسد كه مرزهاي اين سرزمين را مشخص كنيم. اگرچه مفسرين چند نظر را دربارهء ارض مقدس كه در قرآن آمده است بيان كرده اند.

منابع:
قرآن كريم
تفسير الميزان/ علامه طباطبايي
مجمع البيان / طبرسي
كتاب مقدس
موسوعه اليهود واليهوديه والصهيونيه/ عبدالوهاب مسيري
مقدمه حكم غيابي/ م.ح روحاني
يهوديت / عبد الرحيم سليماني اردستاني