«همه به سوی قایق‌های نجات!» این پیام رك و صریحی است كه بازارهای اوراق قرضه درباره اقتصاد جهان گوشزد می‌‌كنند. در آمریكا، آلمان و تعداد رو به كاهشی از اقتصادهای «امن»، سرمایه‌گذاران با شتاب به سوی خرید اوراق قرضه خارجی روی آورده‌اند. وقتی مردم آماده‌اند در ازای برخورداری از مزیت تملك اوراق دوساله آلمان، به دولت این كشور پول بپردازند و مایلند به دولت آمریكا بودجه‌هایی را برای یك دهه آینده قرض بدهند و در عوض بهره اسمی كمتر از 5/1 درصد بگیرند، تنها دو حالت می‌‌تواند وجود داشته باشد: آنها یا انتظار ركود و كسادی را دارند یا از وقوع یك فاجعه قریب‌الوقوع می‌ترسند. علت هر چه كه باشد، بی شك چیزی در اقتصاد جهانی بسیار غلط پیش می‌‌رود. و آن چیز تلفیقی است از بي‌ثباتي در رشد اقتصادی و خطر روزافزون فاجعه مالی. اقتصادهای سراسر جهان رو به ضعف نهاده‌اند. ركود اقتصادی در حوزه یورو در حال عمیق‌تر شدن است. آمار ضعیف مشاغل آمریكا برای ماه‌های پی در پی حكایت از آن دارد كه احیای اقتصادی آن به مشكل خورده است. به نظر می‌رسد بزرگ‌ترین بازارهای نوظهور هم به یك دیوار مانع برخورد كرده‌اند. رشد تولید ناخالص داخلی برزیل كندتر از رشد تولید ناخالص داخلی ژاپن شده است. وضعیت هندوستان بد است. حتی كاهش رشد اقتصادی چین هم تشدید شده است. احیای اقتصادی جهان كه پس از ركود پیشین اكنون خیلی زود رو به زوال می‌‌گذارد، نشان‌دهنده یك ركود اقتصادی به سبك ركود ژاپن است.
این اما در قیاس با خطر روز افزون فروپاشی یورو، اتفاق خوبی به نظر می‌رسد. اتحادیه اروپا، بزرگ‌ترین منطقه اقتصادی جهان، در خطر فروافتادن در ورطه ورشكستگی بانك‌ها، تعویق در بازپرداخت بدهی‌ها و ركود اقتصادی است. احتمال خروج یونان از حوزه یورو پس از انتخابات 17 ژوئن در این كشور، وخامت اوضاع بانك‌های اسپانیا و از هم‌پاشیدگی جریان سرمایه در مرزهای اروپا، همه از علل افزایش این خطر هستند. این بار اما مقابله با چنین مشكلی دشوارتر خواهد بود. در سال 2008 مقامات بانك‌های مركزی و سیاستمداران با یكدیگر همكاری كردند تا از وقوع ركود اقتصادی جلوگیری كنند. امروز اما سیاستمداران سرگرم مبارزات خودشان هستند و گر چه تكنوكرات‌ها در بانك‌های مركزی می‌توانند و باید كارهای بیشتری انجام دهند، اما مهمات كمتری در اختیار دارند