-
کاربر سایت
چه کسانی امام حسین(ع) را به شهادت رساندند؟
دکتر محمدحسین رجبی دوانی چهارشنبه شب در کرسی آزاد اندیشی «واکاوی حوادث سیاسی کوفه دهه ۶۰ از قیام امام حسین(ع) تا قیام مختار» که در تالار غدیر دانشگاه آزاد اسلامی قم برگزار شد، با اشاره به دعوت کوفیان از امام حسین(ع) اظهار کرد: قبل از حضور عبیدالله بن زیاد، قبایل و طایفههای شیعی و قائدین از حضرت سیدالشهدا(ع) برای حضور در کوفه دعوت کرده و با ارسال نامههای جداگانهای از ایشان حمایت کردند.وی با تاکید بر اینکه وقتی عبیدالله بن زیاد به کوفه وارد شد شرایط به گونه دیگری رقم خورد، تصریح کرد: جریان طرفدار عثمان و قائدین به لشکر عمر سعد پیوستند و دست از حمایت امام حسین(ع) کشیدند.کارشناس و پژوهشگر تاریخ اسلام اضافه کرد: برخی از قبایل به دلیل اینکه در کوفه حکومت نظامی از سوی عبیدالله بن زیاد اعلام شده است، توجیه آوردند که نمیتوانند امام حسین(ع) را همراهی کنند.
*شیعیان در روز عاشورا به جنگ با امام حسین نرفتند
رجبی دوانی با تاکید بر اینکه شیعیان در روز عاشورا به جنگ با امام حسین(ع) نرفتند، تصریح کرد: برخی افراد با غرض میگویند شیعیان از امام حسین(ع) دعوت کردند و خود آنها نیز به جنگ با ایشان رفتند که این صحبت کاملا با منابع تاریخی در تضاد است.وی با اشاره به اینکه برخی افراد با نقل اشتباه تاریخ به جریان شیعه جفای بزرگی میکنند، اضافه کرد: البته برخی از شیعیان کوفه به دلیل ضعف ولایتمداری و عدم بصیرت مناسب توفیق پیدا نکردند به یاری امام حسین(ع) بروند اما هرگز به جنگ با ایشان هم نرفتند.کارشناس و پژوهشگر تاریخ اسلام با تاکید بر اینکه ابن زیاد به بزرگان شیعه هرگز فشاری نیاورد که باید علیه امام حسین(ع) بجنگند، تصریح کرد: ابن زیاد اگر به شیعیان فشار میآورد که در جنگ کربلا علیه امام حسین(ع) حاضر شوند، قطعا شیعیان نمیپذیرفتند و علیه ابن زیاد اقدام میکردند.
*سخنرانیهای افشاگرانه حضرت زینب(س) کوفیان را تکان داد
رجبی دوانی با اشاره به اینکه ابن زیاد قبایل مختلفی را برای حضور در جنگ کربلا تطمیع کرد، افزود: کوفیان بعد از واقعه عاشورا و با سخنرانیهای افشاگرانه حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) به خود آمدند و بسیاری از آنها به دلیل اینکه در کربلا به یاری امام حسین(ع) نرفته بودند، توبه کردند که بعدها قیام آنها به قیام توابین نام گرفت.وی با تاکید بر اینکه پس از مرگ خفت بار یزید شرایط برای قیام علیه بنی امیه و خونخواهی امام حسین(ع) فراهم شد، اظهار کرد: سران شیعی کوفه که از عدم همراهی با حضرت سیدالشهدا(ع) پشیمان شده بودند و همچنین مختار که در هنگام جنگ کربلا در زندان بود، شیعیان را به خون خواهی امام حسین(ع) و یارانش تشویق کردند.
اسلام پرس
ویرایش توسط saman1990 : 2012/11/25 در ساعت 13:54
-
2 کاربر از پست مفید saman1990 سپاس کرده اند .
-
کاربر سایت
دومين فرزند برومند حضرت علي و(1) در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت فاطمه ، که درود خدا بر ايشان باد، در خانه وحي و ولايت چشم به جهان گشود.
چون خبر ولادتش به پيامبر گرامي اسلام (ص ) رسيد، به خانه حضرت علي (ع ) و فاطمه را فرمود تا کودکش را بياورد. اسما او را در پارچه اي سپيد (2) (س ) آمد و اسما پيچيد و خدمت رسول اکرم (ص ) برد، آن گرامي به گوش راست او اذان و به گوش چپ (3) او اقامه گفت . به روزهاي اول يا هفتمين روز ولادت با سعادتش ، امين وحي الهي ، جبرئيل ، فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اي رسول خدا، اين نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبير) چون علي براي تو بسان هارون (5) که به عربي (حسين ) خوانده مي شود نام بگذار. (4)براي موسي بن عمران است ، جز آن که تو خاتم پيغمبران هستي .
و به اين ترتيب نام پرعظمت "حسين " از جانب پروردگار، براي دومين فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد. به روز هفتم ولادتش ، فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد، گوسفندي را براي کشت ، و سر آن حضرت را تراشيد و هم وزن موي سر او (6) فرزندش به عنوان عقيقه (7) نقره صدقه داد.
حسين (ع ) و پيامبر (ص )
از ولادت حسين بن علي (ع ) که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد، مردم از اظهار محبت و لطفي که پيامبر راستين اسلام (ص ) درباره حسين (ع ) ابراز مي داشت ، به بزرگواري و مقام شامخ پيشواي سوم آگاه شدند. سلمان فارسي مي گويد: ديدم که رسول خدا (ص ) حسين (ع ) را بر زانوي خويش نهاده او را مي بوسيد و مي فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگواراني ، تو امام و پسر امام و پدر امامان هستي ، تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهاي خدايي که نه نفرند و خاتم ايشان ، (8) قائم ايشان (امام زمان "عج ") مي باشد.
انس بن مالک روايت مي کند: وقتي از پيامبر پرسيدند کدام يک از اهل بيت خود را بيشتر دوست مي داري ، فرمود:
بارها رسول گرامي حسن (ع ) و حسين (ع ) را به سينه مي فشرد و (9) حسن و حسين را، (10) آنان را مي بوييد و مي بوسيد. ابوهريره که از مزدوران معاويه و از دشمنان خاندان امامت است ، در عين حال اعتراف مي کند که : "رسول اکرم را ديدم که حسن و حسين را بر شانه هاي خويش نشانده بود و به سوي ما مي آمد، وقتي به ما رسيد فرمود هر کس اين دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست (11) داشته ، و هر که با آنان دشمني ورزد با من دشمني نموده است .
عالي ترين ، صميمي ترين و گوياترين رابطه معنوي و ملکوتي بين پيامبر و حسين را مي توان در اين جمله رسول گرامي اسلام (ص ) خواند که فرمود: "حسين از من و من از (12) حسينم
حسين (ع ) با پدر
شش سال از عمرش با پيامبر بزرگوار سپري شد، و آن گاه که رسول خدا (ص ) چشم ازجهان فروبست و به لقاي پروردگار شتافت ، مدت سي سال با پدر زيست . پدري که جز به انصاف حکم نکرد، و جز به طهارت و بندگي نگذرانيد، جز خدا نديد و جز خدا نخواست و جز خدا نيافت . پدري که در زمان حکومتش لحظه اي او را آرام نگذاشتند،همچنان که به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند. در تمام اين مدت ، با دل و جان از اوامر پدر اطاعت مي کرد، و در چند سالي که حضرت علي (ع ) متصدي خلافت ظاهري شد، حضرت حسين (ع ) در راه پيشبرد اهداف اسلامي ، مانند يک سرباز فداکار همچون برادر بزرگوارش مي کوشيد، و در جنگهاي "جمل "، "صفين " و "نهروان " شرکت و به اين ترتيب ، از پدرش اميرالمؤمنين (ع ) و دين خدا حمايت کرد و (13) داشت . حتي گاهي در حضور جمعيت به غاصبين خلافت اعتراض مي کرد.
در زمان حکومت عمر، امام حسين (ع ) وارد مسجد شد، خليفه دوم را بر منبر رسول الله (ص ) مشاهده کرد که سخن مي گفت . بلادرنگ از منبر بالا رفت و فرياد زد: "از منبر (14) پدرم فرود آي ....
-
کاربر روبرو از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده است .
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن