نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: وهابيت و ايران

  1. #1
    معاونت سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/05
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    14,398

    Eh وهابيت و ايران

    آن راننده کرد زبان شافعي مذهب وقتي فهميد از مشهد آمده ايم، بغض گلويش را گرفت و گفت: «خيلي وقت است که قصد زيارت کرده ام اما مشکل دارم. دعا کنيد مشكلم حل شود. باور کنيد تا حالا سه بار ايشان را در خواب ديده ام و مرا دعوت کرده اند...» آري! اهل سنت ايران و البته بسياري از مناطق ديگر، ارادت بسياري به اهل بيت پيامبر(ص) دارند و اين شناخت، واقعيتي است که بايد به‌عنوان بخشي مهم در بررسي فعاليت‌هاي وهابيت و تأثيرات آنان بر اهل سنت مورد توجه قرار گيرد. به نمونه‌هاي ديگر توجه کنيد.
    به ياد دارم در همان سفر به مناطق کردنشين غرب کشور، وقتي با طلاب جوان کرد که شبهات وهابيت به ذهن شان راه يافته بود، گفتگويي صميمي داشتيم، در تذکري جدي به دوستي گفتند: «به خاطر اين‌که مهمان ما هستيد تا حالا چيزي نگفتيم ولي چرا مدام مي‌گوييد ائمه ما و ائمه شما؟! مگر اهل بيت پيامبر فقط ائمه شمايند؟!» و آن‌گاه که برخي فعالان سياسي سنندج که در انتقاد از نظام چنان پيش مي‌روند که اگر نابردبار باشي، فوراً ضد انقلاب‌شان خواهي خواند را در مشهد و حرم ديدم، بار ديگر اين مسأله در ذهنم نقش بست که چرا براي "شناخت واقعي" اهل سنت به شنيده‌هاي ناقص و نادرست اکتفا کرده ايم؟!
    آن مولوي سيستاني نيز نام فرزندش را اسدالله گذارده بود و مي‌گفت: «به ياد علي بن ابي طالب که پيامبر اين لقب را به او دادند، نام پسرم را اسدالله گذاشتم.» دوستي که براي تبليغ به مناطق ترکمن‌نشين شمال ايران مي‌رفت، مي‌گفت: «تعداد قرباني‌هاي اهل سنت در ظهر عاشورا از نذري‌هاي مسجد شيعيان هم بيشتر بود.» راستي چگونه مي‌توان کساني را که اين‌چنين فرهنگ زيارت و توسل در خون و پوستشان وجود دارد، به همين آساني با عقايد افراطي و مقابل اين رفتارها جمع کرد؟! خوب است بدانيم علاوه بر زيارت قبور اهل بيت پيامبر(ص)، قبه و بارگاه‌هاي بسياري از مشايخ و عرفاي اهل سنت نيز در گوشه و کنار ايران وجود دارند که مورد توجه و زيارت اهل سنت قرار دارند.
    ویرایش توسط !MAHSA! : 2013/12/17 در ساعت 04:15

  2. #2
    معاونت سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/05
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    14,398

    Eh

    مينه‌هاي جذب! چنان‌كه ديديم، فرهنگ ديني اهل سنت در ايران زمينه مناسبي براي اقدام وهابيت نيست و همچنين قرابت فقهي بسيار ميان تشيع و تسنن، خود عامل اختلاف زدا بوده است؛ چرا که مردم «دغدغه زندگي» دارند و در نتيجه، فقه محورند و اختلاف‌هاي موجود عمدتاً جنبه کلامي دارند که دغدغه خواص‌اند و نه عموم مردم. شايد بر همين مبناست که شيعه و سني در ايران، سال‌ها کنار هم زيسته اند، با هم ازدواج کرده و در غم و شادي‌هاي يکديگر شريک بوده‌اند؛ پس زمينه‌هاي طبيعي اختلاف انگيزي مذهبي در سطح عمومي بسيار کم است، ولي متأسفانه زمينه‌هاي ديگري براي نفوذ وهابيت وجود دارد.
    الف) فقر و تبعيض
    تجربه نشان داده است که مشکلات مالي در برخي مناطق سني‌نشين - و حتي شيعه‌نشين- کشور، وهابي‌هاي پولدار را با توفيقاتي رو‌به‌رو ساخته و از طرفي برخي کج سليقگي‌هاي فردي اعمال شده و تبعيض‌ها ميان سني و شيعه – براي نمونه در واگذاري مسؤوليت‌ها- به نارضايتي‌ها دامن زده و زمينه گرايش به وهابي‌ها را - نه از باب علاقه که از باب اعتراض به وضع موجود - فراهم کرده است!
    ب) ضعف ايمان نسل جديد
    آموزه‌هاي وهابيت از منظر غيب‌زدايي و نفي عوامل متافيزيکي، همگرايي جدي‌اي با فرهنگ الحادي غرب دارد و از همين منظر تأثيرپذيرفتگان از فرهنگ مدرنيته و رسانه‌هاي غربي- به ويژه در نسل جوان- بستر جذب به وهابيت را نيز يافته‌اند و شايد تبليغ وهابي‌ها در ميان جوانان – حتي شيعه - بخصوص از طريق اينترنت و دانشگاه‌ها را در همين راستا بتوان توضيح داد.


    ج) ناآگاهي دينداران
    ناداني، همواره بزرگ‌ترين دستاويز انحرافات در همه جريان‌هاي مذهبي بوده و توانسته است در ميان دين باوران ناآگاهي که با بدنه علما و نخبگان دين کم‌تر ارتباط داشته اند، اثر بگذارد و با تحريک احساسات مذهبي آن‌ها، طرفداراني را بيابد. افراطي‌هاي پاکستان و گروه ريگي که جواناني خام و سطحي با دغدغه ديني اند، نمونه خوبي براي اين مسأله به شمار مي‌آيد.
    د) برخوردهاي افراطي
    يکي از عواملي که وهابيت به وسيله آن توانسته اهل سنت را از شيعيان دور و به خود جذب كند، حرکت‌هاي افراطي برخي ناآگاهان در ايجاد تفرقه است. گرچه بنا بر تأکيد رهبر معظم انقلاب هر عملي که مايه ايجاد اختلاف شود، حرام است اما برخي مراسم و کارها –که با مباني شيعه نيز سازگاري ندارند – به عمد توسط برخي جريان‌هاي مشابه انجمن حجتيه رواج يافته‌اند!
    چه بايد كرد؟
    در مقابل تلاش‌هاي گسترده فرقه وهابيت بايد فعاليت‌هايي را در سطوح مختلف سامان داد، موارد ذيل با توجه به آسيب‌هاي مذكور، قابل پيشنهاد است؛
    الف) ظرافت نقد وهابيت
    هر وهابي سني است – به حسب ادعا- ولي هر سني وهابي نيست؛ بنابر اين، نقد وهابيت که مباني مشترکي با اهل سنت دارد، بايد توسط افرادي روشن‌بين و فقط با تأكيد بر موارد اختلافي – نه موارد مشترك – صورت پذيرد، تا باعث تقابل اهل سنت و يا وحدت ايشان در مقابل منتقدان نشود.
    نکته ديگر اين‌که وهابيت مي‌كوشد خود را نماينده جهان اهل سنت قلمداد كند؛ به همين سبب بايد مدام بر اين مسأله تأكيد شود که اهل سنت، وهابي نيستند و با ظرافت کافي ميان اين دو تفاوت قائل شد.




    ب) انتخاب حقيقي رويه وحدت
    به رغم اقدام‌هاي گسترده غرب و وهابيت براي شيعي معرفي كردن انقلاب اسلامي، يکي از دلايل گسترش انقلاب در ميان مسلمانان را بايد انديشة وحدت‌گرايانة حضرت امام (ره) دانست. يک سنّي اندونزيايي‌الاصل مقيم انگلستان به من مي‌گفت: «امام (ره) پيش ما جايگاه بلندي دارند؛ زيرا به ما ياد دادند جنگ اصلي ميان مسلمانان و دشمنان اسلام است و اختلاف شيعه و سني نادرست است.» هم او از ظهور مهدي(عج) با من سخن گفت و از اقدامات گسترده اي که در انگلستان عليه حمله امريکا به ايران انجام مي‌دهند.
    لوازم محوريت يافتن چنين تفکري، جلوگيري از بسياري اقدامات رايج و آگاه سازي شيعيان از اين ضرورت اساسي است و نمي توان از جواني که مدام، سخناني را عليه برادران مسلمان خود مي‌شنود انتظار داشت تا در حج و مدرسه و کشورش، ادبيات و رفتارهايي اختلاف انگيز نداشته باشد و در مقابل افراطي‌ها نيز موضع بگيرد.
    ج) تهاجم به انديشه وهابيت
    در برابر وهابي‌ها، بايد از موضع انفعالي به موضع تهاجمي تغيير جهت داد؛ چراکه رفتارها و انديشه‌هاي آنان سرشار از نکات سؤال برانگيز است. بي‌گمان اگر مسلمانان از خطري که انديشه وهابيت براي مرقد مطهر پيامبر(ص) دارد، آگاه شوند، سخيف بودن و خطر تفكر آن‌ها را بيش از پيش احساس خواهند كرد.
    آيا نمي‌توان اقدامات تروريستي مبتني بر انديشه وهابيت عليه انسان‌هاي مسلمان و قبور اهل بيت پيامبر(ص) و نيز اعطاي جواز قتل مسلمانان را زير سؤال برد؟ بهتر است در قبال اين افراطيون، مانند رهبر معظم انقلاب موضع گرفت که فرمودند مرتکب شدگان اين انفجارها نه سني‌اند و نه شيعه، تا بيگانه بودن اين تندروي‌ها با روح اسلام روشن شود.
    افزون بر اين‌ها، ادبيات نقد وهابيت بايد بر آموزه‌هاي قرآن و سيره پيامبر گرامي(ص) و به عبارتي منابع مشترک مسلمانان مبتني باشد؛ همچنين مي‌توان علماي اهل سنت را براي مقابله با اين افکار افراطي بسيج كرد تا اثر بيش‌تري داشته باشد
    ویرایش توسط !MAHSA! : 2013/12/17 در ساعت 04:16

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •