صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26

موضوع: عشق یعنی...

  1. #21
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/01/19
    محل سکونت
    مشهد
    سن
    28
    نوشته ها
    1,568
    سپاس ها
    7,737
    سپاس شده 2,970 در 1,289 پست
    نوشته های وبلاگ
    55

    پیش فرض

    عشق یعنی خاطرات بی غبار
    دفتری از شعر و از عطر بهار

    عشق یعنی یک تمنا یک نیاز
    زمزمه از عاشقی با سوز و ساز

    عشق یعنی چشم خیس مست او
    زیر باران دست تو در دست او

    تصاوير کوچک فايل پيوست تصاوير کوچک فايل پيوست برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام:  4Love_www.funyfun.ir_.jpg
مشاهده: 44
حجم:  8.5 کیلوبایت   برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام:  4.jpg
مشاهده: 37
حجم:  61.6 کیلوبایت   برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام:  3.jpg
مشاهده: 54
حجم:  28.0 کیلوبایت   برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام:  6Love_www.funyfun.ir_.jpg
مشاهده: 40
حجم:  23.3 کیلوبایت   برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام:  2Love_www.funyfun.ir_.jpg
مشاهده: 40
حجم:  86.4 کیلوبایت   برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام:  1Love_www.funyfun.ir_.jpg
مشاهده: 39
حجم:  18.4 کیلوبایت  
    شیشه ی نازک احساس مرا دست نزن
    چندشم می شود از لک انگشت دروغ
    آن که میگفت که احساس مرا می فهمد
    کو کجا رفت ؟که احساس مرا خوب فروخت

  2. کاربر روبرو از پست مفید !.behnoosh.! سپاس کرده است .


  3. #22
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/06/04
    نوشته ها
    300
    سپاس ها
    474
    سپاس شده 695 در 271 پست

    پیش فرض


    عشق یعنی...

    ارزوی خیلی ها بودم.... اما قربانی قدر نشناسی یک نفر شدمعشق یعنی...

  4. کاربر روبرو از پست مفید aresoooo سپاس کرده است .


  5. #23
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/06/04
    نوشته ها
    300
    سپاس ها
    474
    سپاس شده 695 در 271 پست

    پیش فرض

    عشق یعنی تا سحر دریا شدن
    مثلیک پروانه بی پروا شدن عشق یعنی سر به زیر انداختن درحریم دلبری جان باختن عشق یعنی بر سر دار آمدن بی محابا دیدن یا ر آمدن عشق یعنی پرزدن بی بال وپر دیده را دریا نمودن تا سحر
    عشق یعنی گفتگو با کربلا سر کشیدن باده از جام بلا عشق یعنی دیده برخنجرزدن مثل طوطی درقفس پرپرزدن عشق یعنی گم شدن در جام می راز دل بی پرده بشنیدن زنی عشق یعنی خاک پای خاکیان می زدن در حلقه ی افلاکیان عشق یعنی مثل یک گل وا شدن فــارغ از بی تابی دنیـــا شـدن

  6. کاربر روبرو از پست مفید aresoooo سپاس کرده است .


  7. #24
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/06/04
    نوشته ها
    300
    سپاس ها
    474
    سپاس شده 695 در 271 پست

    پیش فرض

    عشق یعنی شب نشینی با خدا گفتگو با ناله اما بی صدا عشق یعنی پای کوبی در منا با صفا دل را نمودن آشنا عشق یعنی دیدن موسی به طور یک جهان بی ناشدن ازبوی نور عشق یعنی پای هر بت« لا» شدن مست و مجنون درپی لیلا شدن عشق یعنی زندگی را باختن خانه ای در کوی دلبر ساختن عشق یعنی از حرا تا کربلا جان سپردن تشنه لب درنینوا عشق یعنی چون کبوتر ساده باش پای هر صاحب دلی افتاده باش عشق یعنی فارغ از رنگ و ریا دوستی با لاله و گل بی ریا عشق یعنی کار نیکو کردن است برصداقت راستی خوکردن است عشق یعنی عشق بازی با چمن گفتگو با لاله و با یاسمن عشق یعنی مثل آب آبی شدن هرشبی با گریه مهتابی شدن عشق یعنی جوشش می درسبو مستی ودیوانگی بی های وهو عشق یعنـــی باسحرهمدم شـــدن در دبــســتان ادب آدم شـــدن عشق یعنی مرگ درمیدان جنگ کشته دلدار گشتن بی درنگ عشق یعنی بی نیاز از جام جم شاد کردن دیده و دل وقت غم

  8. کاربر روبرو از پست مفید aresoooo سپاس کرده است .


  9. #25
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/06/04
    نوشته ها
    300
    سپاس ها
    474
    سپاس شده 695 در 271 پست

    پیش فرض

    عاشقی چیزی برای هدیه نیست
    طرح دریا و غروب و گریه نیست
    عاشقی یک کلبه ویرانه نیست
    صحبت شمع و گل و پروانه نیست
    عاشقی تنهای تنها یک تب است
    بی تو مردن در سکوت یک شب است...

  10. کاربر روبرو از پست مفید aresoooo سپاس کرده است .


  11. #26
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2013/06/04
    نوشته ها
    300
    سپاس ها
    474
    سپاس شده 695 در 271 پست

    پیش فرض

    دلم تنگ است این شبها یقین دارم که میدانی........
    صدای غربت من را ز احساسم تو می خوانی.......
    شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین.....
    ببار ای ابر پاییزی که دردم را تو میدانی........
    میان دوزخ عشقت پریشان و گرفتارم........
    چرا ای مرکب عشقم چنین آهسته میرانی........
    تپش های دل خسته چه بی تاب و هراسانند.....
    به من آخر بگو ای دل چرا امشب پریشانی........
    دلم دریای خون است وپر از امواج بی ساحل.....
    درون سینه ام آری تو آن موج هراسانی........
    هماره قلب بیمارم به یاد توشود روشن......
    چه فرقی می کند اما تو که این را نمی دانی.......

  12. 2 کاربر از پست مفید aresoooo سپاس کرده اند .


صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •