-
کاربر سایت
قيمت لبهاي سرخت روزگاري بشكند
قيمت لبهاي سرخت روزگاري بشكندبعد از اين بگذار قلب بيقراري بشكندگل نميرويد، چه غم گر شاخساري بشكندبايد اين آيينه را برق نگاهي ميشكستپيش از آن ساعت كه از بار غباري بشكندگر بخواهم گل برويد بعد از اين از سينهامصبر بايد كرد تا سنگ مزاري بشكندشانههايم تاب زلفت را ندارد، پس مخواهتختهسنگي زير پاي آبشاري بشكندكاروان غنچههاي سرخ، روزي ميرسدقيمت لبهاي سرخت روزگاري بشكند
-
کاربر روبرو از پست مفید !ALIPOUR! سپاس کرده است .
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن