نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10

موضوع: حکمت های حضرت علی (ع)

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    Smile حکمت های حضرت علی (ع)

    حکمت 1
    [1] امام عليه السلام فرمود :
    [2]در فتنه ها همچون شتر کم سن و سال باش نه پشتی که سوار شوند و
    نه پستانی که بدوشند


    حکمت 2
    [3] هر کس طمع در درون داشته باشد خود را حقير کرده . [4] و کسی که
    ناراحتيهايش را فاش کند به ذلت خويش راضی شده . و کسی که زبانش
    را بر خود امير کند شخصيت خود را پايمال کرده است .


    حکمت 3
    [5] بخل ننک است و ترس نقصان [6] و فقر شخص زيرک را از
    بيان دليلش گنگ مي سازد . و شخصی که فقير است در شهرش غريب است .


    حکمت 5
    [9] علم ميراث گرانبهائی است و آداب لباس فاخر و زينتي
    است و فکر آئينه ای است صاف .


    حکمت 6
    [10]سينه شخص عاقل صندوق اسرار اوست [11] و خوشروئی دام
    محبت است و تحمل ناراحتي ها قبر عيوب است . [1] و نقل شده که در
    اين باره نيز چنين فرموده است : سؤال و پرسش وسيله پوشاندن عيبها
    است . [2] و آن کس که از خود راضی باشد خشمگين بر او زياد خواهد بود .


    حکمت 7
    [3] صدقه و کمک به نيازمندان داروی مؤثری است . و اعمال
    بندگان در اين دنيا نصب العين آنها در آخرت خواهد بود .



    حکمت 8
    [4]تعجب کنيد از اين انسان که با يک قطعه پی مي بيند [5] با قطعه
    گوشتی سخن مي گويد . و با استخوانی مي شنود و از شکافی نفس مي کشد
    [و اين کارهای بزرگ و حياتی را با اين وسائل کوچک انجام مي دهد] .


    حکمت 9
    [6] هنگامی که دنيا به کسی رو کند نيکيهای غير او را به او عاريت
    مي دهد [7] و هنگامی که دنيا به کسی پشت کند نيکيها و افتخاراتش را از او
    سلب مي نمايد .



    حکمت 10
    [8] با مردم آنچنان معاشرت کنيد که اگر بميريد بر مرگ شما اشک
    ريزند و اگر زنده بمانيد به شما عشق ورزند.


    _________________

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    حکمت 11
    [9] هنگامی که بر دشمنت پيروز شدی عفو را شکرانه اين پيروزی قرار ده


    حکمت 12
    [10] عاجزترين مردم کسی است که از به دست آوردن دوست عاجز بماند
    [11] و از او عاجزتر کسی است که دوستان بدست آورده را از دست بدهد


    حکمت 13
    [12]هنگامی که مقدمات نعمتها به شما مي رسد [13] دنباله آن را به واسطه
    کمی شکرگزاری از خود دور نسازيد .

    حکمت 14
    [1] کسی که نزديکانش او را رها سازند آنها که دورند او را مي برند;


    حکمت 15
    [2] هر شخص گرفتاری را نمي توان سرزنش کرد [ چه بسا بي تقصير باشد ]


    حکمت 16
    [3] امور تسليم تقديرها است تا آنجا که گاه مرگ انسان در تدبير و
    هوشياری او است


    حکمت 17
    [4] از امام درباره اين گفتار پيامبر صلی الله عليه و آله و سلم
    سؤال شد که فرموده است : [5] موهای سفيد را تغيير دهيد و خود را شبيه
    يهود نکنيد امام عليه السلام فرمود : [6] اين سخن را پيامبر صلی الله عليه
    و آله و سلم زمانی فرمود که پيروان اسلام کم بودند [7] اما امروز که اسلام
    توسعه يافته و امنيت حکمفرما است هر کسی مختار است [ که اين کار را
    بکند يا نکند ]


    حکمت 18
    [8] درباره کسانی که از نبردکردن همراه او خودداری کردند فرمود :
    [9] حق را تنها گذاشتند و باطل را ياری نکردند .


    حکمت 19
    [10] کسی که در مسير آرزوها بشتابد در مرگ خواهد افتاد .


    حکمت 20
    [11] از لغزش مردم نيک و باشخصيت چشم پوشی کنيد[12] چرا که هيچيک
    از آنها لغزش نمي کند مگر اينکه دست خدا به دست اوست و او را بلند مي نمايد


    _________________
    Ganjineh-D

  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    حکمت 21
    [13] ترس با ياس مقرون شده و کم روئی با محروميت [14] و فرصتها مي گذرد
    همچون عبور ابرها بنابراين فرصتهای نيک را غنيمت بشماريد


    حکمت 22
    [1] ما را حقی است که اگر به ما داده شود [ آزاديم ] [2] والا در عقب
    شتر سوار خواهيم شد [ و همچون اسيران خواهيم بود ] هر چند زمانی طولانی
    بر اين حال بگذرد . [3] شريف رضی مي گويد : اين از سخنان لطيف و فصيح امام
    [ ع ] است و معنای آن اين است که اگر حق ما به ما داده نشود همچون
    افراد خوار و کم ارزش خواهيم بود . و اين بدين جهت است کسی که در
    رديف انسان سوار مي شود در قسمت آخر مرکب سوار خواهد بود همچون
    برده و اسير و امثال آنها .

    حکمت 23
    [4] کسيکه عملش او را کند سازد . نسبش او را سرعت نخواهد بخشيد .


    حکمت 24
    [5] از جمله کفاره های گناهان بزرگ به فرياد مصيبت زدگان رسيدن و
    تسلي دادن به رنجديدگان است .


    حکمت 25
    [6] ای فرزند آدم هنگامی که ببينی پروردگارت پی در پی نعمتهايش
    را بر تو مي فرستد در حاليکه تو معصيت او را مي کنی بترس [ که
    مجازات سنگينی در انتظار تو است ] .


    حکمت 26
    [7] کسی چيزی را در دل پنهان نمي کند مگر اينکه در سخنانی که از
    دهان او مي پرد و در چهره و قيافه اش آشکار مي گردد .


    حکمت 27
    [8] با بيماريت راه برو مادامی که با تو راه مي رود . [ تا زمانيکه
    فشار شديد نياورده بگذار خود بدن بدون نياز طبيب و دارو آنرا دفع کند ]


    حکمت 28
    [9] برترين زهد مخفی داشتن زهد است .


    حکمت 29
    [10] هنگامی که تو عقب مي روی و مرگ به جلو مي آيد چه زود با يکديگر
    ملاقات خواهيد کرد .


    حکمت 30
    [11] [ از خدا ] بترس به خدا سوگند آنقدر پرده پوشی کرده که گوئي
    آمرزيده است .

  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    حکمت 31
    [1] درباره ايمان از آنحضرت سؤال شد در پاسخ فرمود : ايمان بر
    چهار پايه استوار است : [2] بر صبر و يقين و عدالت و
    جهاد .و صبر بر چهار شعبه تقسيم می شود . [3] بر اشتياق ،ترس ،زهد و
    انتظار : [4] کسی که مشتاق بهشت باشد از شهوات و تمايلات سرکش برکنار
    مي رود و آن کس که از آتش جهنم بيمناک باشد از محرمات دوری مي گزيند
    [5] کسيکه در دنيا زاهد باشد مصيبتها را ناچيز مي شمرد . و آن کس که منتظر
    مرگ باشد برای انجام اعمال نيک سرعت مي گيرد . [6] يقين نيز بر چهار
    قسمت است : بر بينش در هوشياری و زيرکی [7] رسيدن به دقايق حکمت
    پندگرفتن از حکمتها و توجه به روش پيشينيان : [8] کسی که هوشيار و بينا
    باشد حکمت و دقايق امور برايش روشن مي شود و کسی که دقايق امور و حکمت
    برايش روشن شد عبرت فرامي گيرد [9] و کسی که درس عبرت فراگيرد گويا
    هميشه با گذشتگان بوده است . [10] عدالت نيز چهار شعبه دارد : دقت
    در فهم غور در علم [11] و دانش قضاوت صحيح و حلم و بردباری ثابت و پا
    برجا . بنابراين آن کس که خوب بفهمد به اعماق دانش آگاهی پيدا
    مي کند [12] و کسی که به عمق علم برسد سيراب از سرچشمه احکام باز مي گردد .
    [13] و آن کس که حلم و بردباری داشته باشد در کار خود تفريط و کوتاهی
    نمي کند و در ميان مردم با آبرومندی و ستودگی زندگی خواهد کرد . جهاد
    نيز چهار شعبه دارد : [14] امر بمعروف ، نهی از منکر صدق و راستی در معرکه
    نبرد [15] و کينه و دشمنی با فاسقان : آن کسی که امر به معروف کند پشت
    مؤمنان را محکم کرده [16] و کسی که نهی از منکر نمايد بينی کافران را بر
    خاک ماليده هر کس در معرکه نبرد صادقانه بايستد وظيفه اش را انجام
    داده [17] و آن کسی که فاسقان را دشمن دارد و بخاطر خدا خشم گيرد خداوند
    بخاطر او خشم و غضب مي کند و او را در روز قيامت خشنود مي سازد . [18] کفر
    نيز بر چهار پايه قرار دارد : دنبال اوهام رفتن به گمان کنجکاوی از
    اسرار 00 [1] جنگ و ستيز با مردم انحراف از حق و پيروی از هوی و هوس :
    آن کس که به دنبال اوهام و جستجوی اسرار ديگران برود به حق باز
    نمي گردد [2] و کسی که در اثر جهل به نزاع و ستيز برخيزد همواره از شناخت
    حق محروم خواهد ماند و کسی که از راه حق منحرف شود و به دنبال هوسها
    برود نيکی در نزد او بد [3] و بدی در پيش او خوب جلوه مي کند و گرفتار
    مستی گمراهی مي گردد [4] و آن کس که به عناد و لجاج پردازد راهها برايش
    پر از سنگ و ناهموار و کارها بر او سخت و پيچيده مي شوند و در تنگنا
    قرار مي گيرد . [5] شک نيز بر چهار شعبه است : بر مراء و جدال
    ترس ترديد [6] و خودباختگی آن کسی که مجادله و لجاجت در
    بحث را عادت خويش قرار بدهد هرگز از تاريکی شک به روشنائی يقين
    گام نمي نهد [7] هر کس از آينده بترسد به قهقرا برمي گردد [8] و آن کس که در
    ترديد و دو دلی باشد و نتواند تصميم بگيرد زير سم شيطانها له خواهد شد
    [9] و آن کس که در برابر وسائلی که هلاکت دنيا و آخرت در آن است خود
    باخته شود در هر دو جهان هلاک خواهد شد . [10] شريف رضی مي گويد : سخن امام
    [ ع ] هنوز دنباله داشت که ما برای طولاني نشدن و خارج شدن از منظور در
    اين باب [ که جمع آوری سخنان کوتاه امام است ] از بقيه صرف نظر
    کرديم .

    حکمت 32
    کسيکه کار نيک انجام مي دهد خودش از آن کار بهتر است و
    انجام دهنده کار شر از آن کار بدتر است [ چرا که آنچه در دل دارند
    بيش از آن است که انجام می دهند ] .

    حکمت 33
    سخاوتمند باش ولی اسراف کننده مباش . در زندگی حسابگر باش
    ولی سختگير مباش .


    حکمت 34
    بهترين غنا و بی نيازی ترک آرزوهاست .


    حکمت 35
    کسيکه در انجام کارهائی که مردم ناخوش دارند سرعت داشته باشد
    مردم درباره او آنچه که نمي دانند مي گويند . [ و نسبتهای ناروا به او
    مي دهند ]

    حکمت 36
    [1] کسيکه آرزويش طولانی کند عملش را بد خواهد کرد .

    حکمت 37
    [2] اين سخن را امام عليه السلام هنگامی فرمود که در مسير حرکتش به
    شام کدخدايان شهر انبار با او ملاقات کردند . و بخاطر امام عليه السلام
    از مرکب پياده شدند و با سرعت بسوی او شتافتند [ و مراسمی که نشانه
    ذلت در برابر امراء بود انجام دادند ] امام عليه السلام فرمود 30] اين چه
    کاری بود که شما کرديد ؟ عرض کردند اين آدابی است که ما اميران خود
    را با آن بزرگ مي داريم . [4] امام فرمود : به خدا سوگند با اين عمل
    زمامداران شما بهره مند نمي شوند و شما با اين کار در دنيا مشقت بر خود
    هموار مي سازيد . [5] و در قيامت بدبخت خواهيد بود . و چه زيان بار است
    مشقتی که پشت سر آن مجازات الهی باشد . [6] و چه پرسود است آرامشی که
    با آن امان از عذاب دوزخ باشد .


    حکمت 38
    [7] امام عليه السلام اين سخنان را به فرزندش حسن عليه السلام فرمود :
    [8] فرزندم چهار چيز و چهار چيز را از من داشته باش که با آن هر
    کاری بکنی بتو زيان نخواهد رسيد : [9] بالاترين سرمايه ها عقل است .
    بزرگترين فقر حماقت است . بدترين تنهائي وحشت خودبينی است .[10] و
    برترين حسب و نسب اخلاق نيک است . [11] فرزندم بر حذر باش از دوستی
    با احمق که مي خواهد بتو منفعت برساند زيان مي رساند . [12] برحذر باش از
    دوستی بخيل چرا که بهنگام شديدترين حاجت تو را رها مي سازد . [13] برحذر
    باش از دوستی با انسان فاجر و فاسق چرا که ترا به چيز کمی مي فروشد .
    بر حذر باش از دوستی دروغگو [14] چرا که او مثل سراب است دور را در نظر
    تو نزديک . و نزديک را در نظر تو دور مي سازد


    حکمت 39
    کارهای مستحب اگر به واجبات زيان رساند موجب قرب خدا نمي شود .


    حکمت 40
    زبان عاقل در پشت قلب او قرار دارد و قلب احمق پشت زبان او
    است . شريف رضی مي گويد : اين از مطالب شگفت انگيز و پرارزش است
    و منظور اين است که عاقل زبانش را رها نمي سازد در سخن گفتن مگر بعد
    از مشورت و فکر و سنجش . ولی احمق حرفها و سخنانی که از زبانش
    مي پرد قبل از مراجعه بفکر و دقت و انديشه است . بنابراين گويا زبان
    عاقل تابع و پشت قلب او است و قلب احمق تابع زبانش مي باشد .


    _________________

  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    حکمت 41
    همين معنا بعبارت ديگر از آن حضرت نقل شده است : قلب احمق
    در دهان او است . و زبان عاقل در قلب او و معنی هر دو يکی است

    حکمت 42
    [5] حضرت بيکی از يارانش هنگامی که بيمار شده بود فرمود :
    خداوند اين دو ناراحتی تو را باعث از بين رفتن گناهانت قرار داده
    [6] زيرا بيماری پاداشی ندارد و لکن گناهان را از ميان مي برد [7] و آنها را
    همچون برگ درختان مي ريزد اجر و پاداش تنها در گفتار به زبان و عمل
    با اعضاء است [8] و خداوند سبحان کسانی را که بخواهد از بندگانش بخاطر
    صدق نيت و باطن پاک داخل بهشت مي کند [ و از طريق تفضل با آنها
    رفتار مي نمايد ] . [9] شريف رضی مي گويد : من مي گويم آنچه امام عليه السلام
    فرموده درست است . بيماری اجر و پاداش ندارد . چرا که بيماری از
    قبيل چيزهائی است که استحقاق عوض دارد زيرا عوض استحقاق بر چيزی
    است که در قبال فعل خداوند نسبت ببعد باشد مانند بيماريها و امثال
    آن و اما اجر و ثواب در برابر کاری است که بنده انجام مي دهد . بنا
    براين بين اين دو فرق است که امام عليه السلام با آن علم ثاقب و نظريه
    رسای خود آنرا بيان فرموده .

    حکمت 43
    [10] امام عليه السلام درباره خباب ابن ارت فرمود : خدای خباب ابن ارت
    را رحمت کند [11] او از روی ميل اسلام آورد و از روی اطاعت خدا هجرت کرد
    و بزندگی ساده قناعت نمود . [12] و از خدا خشنود و در تمام دوران زندگی
    مجاهد بود

    حکمت 44
    خوشا به حال کسيکه بياد معاد باشد . و برای روز حساب عمل کند.
    و بمقدار کفايت قناعت نمايد . و از خدا راضی باشد .


    حکمت 45
    [3] اگر با اين شمشيرم بر بينی مؤمن بزنم که مرا دشمن بدارد دشمن
    نخواهد داشت . [4] و اگر تمام دنيا را در گلوی منافق بريزم که مرا دوست
    بدارد دوست نخواهد داشت [5] و اين بخاطر آن است که بر زبان پيامبر
    امی [ درس نخوانده ] گذشته [6] که فرمود : ای علی هيچ مؤمنی ترا دشمن
    نمي دارد و هيچ منافقی تو را دوست نخواهد داشت

    حکمت 46
    کار بدی که ترا ناراحت [ و پشيمان ] مي سازد نزد خدا بهتر از
    کار نيکی است که تو را مغرور مي سازد

    حکمت 47
    اندازه هر کس به اندازه همت او است . و صداقت هر کس به
    اندازه شخصيت او است . و شجاعت هر کس به اندازه زهد و بي اعتنائی
    او [ به ارزشهای مادی ] است . و عفت هر کس به اندازه غيرت او است


    حکمت 48
    پيروزی در پرتو تدبير و احتياط است . و تدبير و احتياط به
    تفکر است . و تفکر صحيح به نگهداری اسرار است


    حکمت 49
    بپرهيزيد از حمله بزرگوار بهنگام نياز و گرسنگی . و از حمله
    انسان پست به هنگام سيری .

    حکمت 50
    دلهای انسان ها همچون حيوانات وحشی است هر کس از راه محبت
    وارد شود با او الفت مي گيرند .



  6. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    حکمت 51
    عيب تو پنهان است مادامی که دنيا رو بسوی تو است .


    حکمت 52 شايسته ترين مردم به عفو قادرترين مردم به مجازات است .

    حکمت 53
    سخاوت آن است که ابتدائی [ و بدون درخواست ] باشد و اما
    آنچه در برابر تقاضا داده مي شود از روی حيا و برای دفع مذمت است

    حکمت 54
    هيچ ثروتی چون عقل نيست . و هيچ فقری چون جهل
    نيست . هيچ ميراثی چون ادب نيست . و هيچ پشتيبانی چون
    مشورت نخواهد بود .

    حکمت 55
    صبر بر دو گونه است : صبر در انجام کار خوبی که دوست
    نداری . و صبر بر ترک کار بدی که دوست داری .


    حکمت 56
    بي نيازی در غربت وطن است . و نيازمندی در وطن
    غربت است [ زيرا انسان بي نياز هر کجا باشد وسائل برايش فراهم و
    افراد را مي گيرند . ولی نيازمند اقوام و بستگان نيز رهايش مي کنند ] .


    حکمت 57
    قناعت مالی است که هرگز تمام نمي شود .شريف رضی مي گويد :
    اين کلام از پيغمبر نيز نقل شده است .


    حکمت 58
    مال و ثروت ماده اصلی همه شهوات است

    حکمت 59
    کسی که تو را بترساند [ از چيزی که خطرناک است ] همچون کسي
    است که تو را بشارت مي دهد [ به چيزی که مايه سرور و خوشحالی است ]

    حکمت 60
    زبان درنده ای است که اگر رهايش کنی دندان مي گيرد .



  7. #7
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    حکمت 61
    زن عقربی است که نيش زدن او شيرين است .

    حکمت 62
    هنگامی که تحيتی بتو گويند بصورتی بهتر از آن پاسخ گو و هنگامي
    که هديه برای تو فرستند آنرا به بهتر از آن مقابله کن ولی با اين حال
    فضيلت از آن کسی است که ابتداء کرده است


    حکمت 63 شفاعت کننده بال و پر طلب کننده است .


    حکمت 64
    اهل دنيا همچون سوارانی هستند که آنها را مي برند . و آنها در خوابند .


    حکمت 65
    از دست دادن دوستان غربت است .


    حکمت 66
    از دست رفتن حاجت بهتر از آن است که از نااهل طلب کني


    حکمت 67
    از بخشش کم حيا مکن زيرا محروم ساختن از آنهم کمتر است


    حکمت 68
    خويشتن داری زينت فقر است و شکرگزاری زينت بي نيازی است .


    حکمت 69
    وقتی آنچه را مي خواهی انجام نگيرد اهميت ندارد هر کس که مي خواهی باش .


    حکمت 70 هميشه جاهل يا افراط گر و يا تفريط کننده است .



  8. #8
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    حکمت 71
    هنگامی که عقل انسان کامل شود سخنش کم مي شود


    حکمت 72
    [2] روزگار بدنها را کهنه و آرزوها را نو مي کند[3] مرگ را نزديک و
    خواسته ها را دور مي سازد کسيکه به آن برسد خسته مي شود . کسيکه به آن
    نرسد رنج مي برد .

    حکمت 73
    [4] کسيکه خود را در مقام پيشوائی و امام مردم قرار مي دهد بايد
    پيش از آنکه به تعليم ديگران بپردازد به تعليم خويش پردازد [5] و بايد
    تاديب کردن او به عملش پيش از تاديب کردن بزبانش باشد . [6] کسيکه معلم
    و ادب کننده خويشتن است به احترام سزاوارتر است از کسی که معلم و
    مربی مردم است


    حکمت 74
    نفسهای انسان گامهای او بسوی مرگ است .


    حکمت 75
    هر چيز که شمرده شود سرانجام پايان مي گيرد . و آنچه در انتظار
    وجودش هستی سرانجام فرامي رسد .


    حکمت 76
    کارها هنگامی که مشتبه شوند آخرشان را با اولشان مي سنجند
    [ ساليکه نکوست از بهارش پيداست ]


    حکمت 77
    [10] نقل شده که ضراربن حمزه ضبائی [ که از ياران امام [ ع ] بود
    بر معاويه وارد شد . معاويه از او خواست که حالات اميرمؤمنان علی
    [ ع ] را برای او شرح دهد ضرار در پاسخ گفت : گواهی مي دهم که او
    را در بعضی از مواقف عبادتش ديدم به هنگامی که شب پرده تاريکی خود
    را فروافکنده بود . او در محراب ايستاده . و محاسنش را گرفته همچون
    انسان مارگزيده بخود مي پيچيد و در تب و تاب بود .و همچون انسان
    محزون و غمگين گريه مي کرد و مي گفت : [11] ای دنيا ای دنيا از من دور
    شو خود را به من عرضه مي کنی ؟ يا مي خواهی مرا به شوق آوری ؟ هرگز
    آن زمان که تو در من نفوذ کنی فرا نرسد [12] هيهات دور شو ديگری را
    فريب ده من نيازی به تو ندارم . من تو را سه طلاقه کرده ام که رجوعی
    در آن نيست . [1] زندگی تو کوتاه موقعيت تو کم و آرزوی تو پست است [2] آه
    از کمی زاد و توشه و طولاني بودن راه و دوری سفر و عظمت مقصد .


    حکمت 78
    [3] سخن ذيل را امام [ ع ] در پاسخ آن مرد شامی فرمود که از او
    پرسيد [4] آيا مسير ما بسوی شام به قضا و قدر خداوند است . ؟ البته اين
    سخن طولانی بوده که قسمتی از آن برگزيده شده .[5] وای بر تو [ ای مرد شامی
    که گمان مي کنی قضا و قدر به معنی اجبار است ] گويا تو گمان کردی قضاء
    لازم و قدر حتمی را . [6] اگر چنين بود ثواب و عقاب و وعد و وعيد الهی
    بيهوده بود [7] خداوند سبحان بندگان خود را امر کرده و مخير ساخته و نهی
    کرده و بر حذر داشته و تکاليف آسانی بر دوش آنان گذارده [8] هرگز تکليف
    سنگينی نکرده و در برابر کار کم پاداش زياد قرار داده و هيچگاه کسی
    از روی اجبار او را معصيت نکرده [9] و اطاعت از روی اکراه نبوده . و
    پيامبران را بيهوده نفرستاده و کتب آسمانی برای بندگان را عبث نازل
    نکرده است [10] آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنها است باطل و بي هدف
    نيافريده [11] اين گمان کسانی است که کافرند وای بر کافران از آتش
    دوزخ.


    حکمت 79
    [12] حکمت و دانش را فراگير از هر جا که باشد چرا که حکمت گاهي
    در سينه منافق است [13] و آرام نمي گيرد تا اينکه خارج شود و در کنار
    دوستانش در سينه مؤمن جای گيرد .


    حکمت 80
    گفتار حکمت آميز گمشده مؤمن است پس حکمت را بگير ولو از
    اهل نفاق باشد .

  9. #9
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    حکمت 81
    قيمت و ارزش هر کس باندازه کاری است که بخوبی مي تواند
    انجام دهد . شريف رضی مي گويد : اين از کلماتی است که قيمتی برای آن
    تصور نمي شود و هيچ حکمتی هموزن آن نيست و هيچ سخنی به آن نمي رسد .


    حکمت 82
    [3] شما را به پنج چيز سفارش مي کنم که اگر برای تحصيل آن شتران
    راهوار را سوار شويد و در اطراف بيابانها گردش کنيد سزاوار است .
    [ کنايه از اينکه هر قدر زحمت برای آن بکشيد بجا است ] : [4] جز به خدا
    اميد نداشته باشيد و جز از گناهانتان نترسيد [5] و اگر از چيزی سؤال کنند
    که نمي دانيد حيا نکنيد و بگوئيد : نمي دانيم [6] و اگر چيزی را نمي دانيد از
    فراگرفتن آن خجالت نکشيد [7] صبر و استقامت را در هر کار پيشه کنيد که
    صبر نسبت به ايمان همچون سر است در مقابل تن [8] تن بي سر فايده ندارد و
    صبر بي ايمان نيز بي نتيجه است .


    حکمت 83
    امام به مرديکه در ثناخوانی بر او افراط کرد ولی در دل امام را
    متهم مي نمود فرمود : من کمتر از آن هستم که مي گوئی و بالاتر از آنم که
    در دل تو است


    حکمت 84
    باقي ماندگان شمشير [ آنها که پس از يک جنگ خونين برای حفظ
    عقيده و ايمان و استقلال و شرف باقی مي مانند ] دوام و بقاءشان زيادتر
    و فرزندانشان بيشتر است .


    حکمت 85
    کسی که جمله نمي دانم را ترک کند خود را به کشتن خواهد داد .
    [اظهار اطلاع در همه چيز سبب گمراهی و گمراه ساختن و مايه هلاکت دنيا و
    آخرت خواهد شد ] .


    حکمت 86
    رای و تدبير پير نزد من بهتر از استقامت جوان [ در ميدان جنگ
    است ] و در روايت ديگری آمده است . از جنگ جوئی جوان .


    حکمت 87
    تعجب مي کنم از کسيکه نوميد مي شود در حاليکه استغفار با او
    است .

    حکمت 88
    [1] امام باقر عليه السلام از جدش اميرمؤمنان [ ع ] چنين نقل مي کند
    که فرمود : [2] در روی زمين دو امان و وسيله نجات از عذاب الهی بود
    که يکی از آنها برداشته شد دومی را دريابيد و به آن چنگ زنيد . [3] اما
    امانی که برداشته شد رسول الله بود [4] و اما امانی که باقی مانده استغفار
    است خداوند تعالی مي فرمايد [5] خدا آنها را عذاب نمي کند تا تو در
    ميانشان هستی و خداوند آنها را هرگز عذاب نمي کند در حاليکه استغفار
    مي کنند [6] سيدرضی اضافه مي کند : که اين يک نمونه از بهترين استفاده ها
    و لطيف ترين استنباط ها از آيات قرآن است .


    حکمت 89
    [7] کسی که ميان خود و خدا را اصلاح کند خداوند ميان او و مردم را
    اصلاح خواهد نمود [8] و کسيکه امر آخرتش را اصلاح کند خدا امر دنيايش را
    اصلاح خواهد کرد [9] و کسيکه از درون جانش واعظی داشته باشد خداوند حافظی
    برای او قرار خواهد داد :


    حکمت 90
    [10] فقيه و عامل کامل آن کسی است که مردم را از رحمت الهی نوميد
    نکند [11] و از لطف و محبت او مايوس نسازد و از مجازات های غافلگيرانه
    او ايمن ننمايد.

  10. #10
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    حکمت 91
    اين قلبها خسته و افسرده مي شوند همچون بدنها برای رفع ملالت
    آنها لطائف حکمت آميز زيبا و جالب انتخاب کنيد .


    حکمت 92
    پست ترين دانشها آن است که تنها روی زبان متوقف شود و برترين
    دانشها آن است که در اعضاء و ارکان بدن آشکار گردد .


    حکمت 93
    [16] هيچيک از شما نگويد خداوندا به تو پناه مي برم از امتحان شدن
    [17] زيرا هيچکس نيست مگر اينکه امتحانی دارد. [1] ولی کسيکه مي خواهد
    بخدا پناه ببرد از امتحانات گمراه کننده به خدا پناه برد . زيرا
    خداوند سبحان مي گويد : [2] بدانيد که اموال و اولاد شما مايه امتحان شما
    هستند و معنی اين سخن آنستکه خداوند مردم را باموال و اولادشان
    آزمايش مي کند [3] تا آن کس که از روزيش خشمگين است از آن کس که شاکر
    و راضی است شناخته شود هر چند خداوند سبحان از مردم بخودشان آگاهتر
    است . [4] ولی اين بخاطر آن است که افعالی که با آن استحقاق ثواب و
    عقاب پيدا مي کنند ظاهر گردد [5] زيرا بعضی از مردم [ مثلا] پسر را دوست
    دارند و از دختر متنفرند و بعضی افزايش مال را مي خواهند و از نقصان
    حال ناراحتند . [6] شريف رضی مي گويد : و اين از تفاسير عميق و پيچيده
    ايست که از آن حضرت شنيده شده .


    حکمت 94
    [7] از امام سؤال شد خوبی و خوشبختی در چيست ؟ فرمود : خوبی و
    خوشبختی در اين نيست که مالت فراوان و فرزندانت زياد شوند [8] خوشبختی
    آنستکه علمت افزون گردد و حلمت زياد شود و به پرستش پروردگار
    مباهات کنی [9] و اگر نيکی کنی شکر خدا بجا آوری و اگر بدی کنی استغفار
    کنی . [10] دنيا فقط برای دو کس خوب است : کسی که گناهانی کرده و
    مي خواهد با توبه جبران کند . و کسی که با سرعت بکارهای نيک مشغول
    است .


    حکمت 95
    عملی که توام با تقوا باشد کم نيست [ هر چند بنظر ناچيز آيد ]
    چگونه کم خواهد بود عملی که مقبول درگاه خدا است ؟


    حکمت 96
    نزديکترين و شايسته ترين مردم به پيامبران آنها هستند که از همه
    به تعليمات آنان آگاه ترند [13] سپس امام عليه السلام اين آيه را تلاوت
    فرمود : ان اولی الناس بابراهيم للذين اتبعوه و هذا النبی و الذين
    آمنوا 000 : شايسته ترين و نزديکترين مردم به ابراهيم آنها هستند که
    از او پيروی کردند و اين پيامبر و مؤمنان به اين پيامبر . [14] سپس فرمود
    دوست محمد صلی الله عليه و آله و سلم کسی است که از خدا اطاعت
    کند هر چند پيوند نسبی او دور باشد [15] و دشمن محمد صلی الله عليه و آله و
    سلم کسی است که معصيت خدا کند هر چند قرابت او نزديک باشد .


    حکمت 97
    امام عليه السلام صدای يکی از خوارج را شنيد که نماز شب مي خواند
    و قرآن تلاوت مي کرد فرمود : خواب توام با يقين و ايمان بهتر است از
    نماز با شک


    حکمت 98
    اخباری را که مي شنويد پيرامون آن تفکر کنيد تفکر برای عمل نه
    تفکر برای روايت زيرا راويان علم بسيارند و عمل کنندگان به آن کم


    حکمت 99
    امام عليه السلام شنيد مردی را که مي گويد انا لله و انا اليه
    راجعون فرمود : اين که مي گوئيم انا لله اقرار مي کنيم که ما مملوک
    خدا هسيتم . و اينکه مي گوئيم و انا اليه راجعون اقرار مي کنيم که
    همه سرانجام از دنيا مي رويم .


    حکمت 100
    امام عليه السلام در برابر گروهی که او را ستودند فرمود :
    خداوندا تو نسبت به من از خود من آگاهتری و من آگاهتر بخودم از
    آنها هستم . خداوندا ما را بهتر از آنچه آنها گمان مي کنند قرار ده و
    آنچه را نمي دانند بر ما ببخش .



کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •