صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16

موضوع: ·▪•● ازدواج ملکوتی فاطمه(س) و علی(ع)●•▪·

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    Smile ·▪•● ازدواج ملکوتی فاطمه(س) و علی(ع)●•▪·

    "بسم الله الرحمن الرحیم"




    خواستگاران حضرت زهرا سلام‏اللَّه‏عليها

    حضرت فاطمه عليهاالسلام چون به سن ازدواج رسيد، اكثر بزرگان و شخصيتهاى برجسته عرب مسلمان، به مقام خواستگارى برآمدند، ولى رسول خدا با عكس‏العمل منفى همه را مأيوس كرد و در برابر اصرار آنان خشمگين شد.... (1)
    حتى در تاريخ و حديث آمده است: از جمله خواستگاران، دو مرد ثروتمند و توانگر عبدالرحمن عوف و عثمان بن عفان بودند. آنان ثروت خود را به رخ پيامبر صلى اللَّه عليه و آله كشيده. مثل ساير دنياپرستان دم از مهريه زياد و رفاه زندگى سر دادند و مى‏گفتند:
    ما حاضريم در برابر ازدواج با فاطمه عليهاالسلام يك صد شتر گرانقيمت و ده هزار دينار طلا مهريه دهيم.!!

    «فغضب النبى صلى اللَّه عليه و آله من مقالتهما... و قال لعبد الرحمن: انك تهول على بمالك؟! (2)
    رسول خدا از سخن آنان به خشم آمده و به عبدالرحمن فرمودند: آيا مى‏خواهى از طريق مال دنيا مرا فريب دهى؟!

    در احاديث ديگرى از طريق شيعه و سنى آمده است كه خليفه‏ى اول و دوم نيز به ترتيب به خواستگارى فاطمه عليهاالسلام آمدند و خيلى سماجت كردند، ولى جوابى گرفتند كه ديگران مأيوسانه گرفته بودند.

    اينك توجه خوانندگان عزيز را به چند حديث در اين زمينه جلب مى‏كنم:
    1- ان ابابكر و عمر خطبا فاطمة عليهاالسلام، فرد هما رسول‏اللَّه (ص) و قال: لم اومر بذلك، فخطبها على عليه‏السلام فزوجه اياها. (3)
    حكم بن ظهير از سدى نقل مى‏كند كه: ابوبكر و عمر هر دو به خواستگارى حضرت فاطمه عليهاالسلام آمده، ولى رسول خدا هر دو را رد كرد و فرمود:
    من به اين كار مأمور نيستم. سپس على عليه‏السلام از او خواستگارى نمود،
    حضرت فاطمه عليهاالسلام را به تزويج او درآورد.

    2- عن على عليه‏السلام: خطب ابوبكر و عمر فاطمة الى رسول‏اللَّه (ص) فابى رسول‏اللَّه عليهما، فقال عمر: انت لها يا على!.... [(4)
    على عليه‏السلام نقل مى‏كند: ابوبكر و عمر به سراغ فاطمه آمدند، ولى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله خواستگارى آنان را نپذيرفت، آنگاه عمر گفت: يا على تو به سراغ او برو....

    3- عن عبداللَّه بن بريدة، عن ابيه،: ان ابابكر و عمر خطبا فاطمة الى النبى (ص) فقال: انها صغيرة، فخطبها على عليه‏السلام فزوجها منه. (5)
    عبدالله بريد از پدرش نقل مى‏كند: ابوبكر و عمر از فاطمه عليهاالسلام دختر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله خواستگارى كردند، ولى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود:

    او صغير است و چون على عليه‏السلام خواستگارى كرد به او تزويج فرمود.



    1 ـ ... خطبها اكابر قريش من اهل الفضل والسابقة فى الاسلام، والشرف والمال و كان كلما ذكرها رجل من قريش لرسول‏اللَّه (ص) اعرض عنه رسول‏اللَّه بوجهه حتى كان الرجل منهم يظن فى نفسه انّ رسول‏اللَّه ساخط عليه.... بحار، ج 43، ص 124- جلاءالعيون شبر، ج 158 1.
    2 ـ عوالم، ج 11، ص 292- 293.
    3 ـ شرح ابن ابى‏الحديد، ج 13، ص 228.
    4 ـ كنزالعمال، ج 13، ص 114، ش 36370.
    5 ـ فرائد السمطين، ج 1، ص 88، ش 68.


    _________________
    پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَک
    اهل بیت من چون کشتی نوح‌اند؛ هر که بر آن نشیند نجات یابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گردد (عیون الاخبار،ج 1،ص211)

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    - عن انس بن مالك: جاء ابوبكر الى النبى فقعد بين يديه فقال:... تزوجنى فاطمه! فسكت عنه، او قال: اعرض عنه، فرجع ابوبكر الى عمر فقال: هلكت و اهلكت.
    قال: و ماذاك؟ قال: خطبت فاطمه الى النبى فاعرض عنى قال: مكانك حتى آتى النبى فاطلب مثل الذى طلبت، فاتى عمر النبى فقعد بين يديه فقال: يا رسول‏اللَّه،! تزوجنى فاطمه! فاعرض عنه.... (6)

    انس بن مالك، كه يكى از دشمنان اميرالمؤمنين عليه‏السلام و از طرفداران سرسخت خلفاى ثلاثه به شمار مى‏آيد، مى‏گويد: ابوبكر به حضور پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله رسيده و از خدمات و سوابق خويش بسيار تعريف كرد. آنگاه گفت مى‏خواهم دخترت فاطمه عليهاالسلام را به من تزويج كنى. پيامبر اسلام چون اين سخن بشنيد، با وى سخنى نگفته و از او چهره برگردانيد و ابوبكر با شرمندگى به پيش عمر آمد و چنين اظهار داشت.

    من ديگر هلاك شدم. عمر گفت: مگر چه شده؟
    ابوبكر جواب داد: من به خواستگارى فاطمه عليهاالسلام رفته بودم، ولى....
    عمر گفت: اجازه بده من نيز خواستگارى كنم، اين بگفت و به سراغ خانه‏ى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آمد و مو به مو سخنان ابوبكر را تكرار كرد، ولى جواب همان بود كه رفيق ديرينش شنيده بود.
    لذا عمر با شرمندگى بيشتر به نزد ابوبكر برگشت و چنين سخن آغاز كرد:
    او منتظر فرمان الهى است، هان رفيق! هرچه زودتر بلند شو تا به سراغ على عليه‏السلام رويم
    و از او درخواست كنيم كه مانند ما به خواستگارى فاطمه برخيزد....

    اين احاديث كه همگى آنها از طريق اهل سنت نقل گرديد، مى‏رساند كه شيوخ عرب و بزرگان قريش و از جمله خلفاى ثلاثه با تمام سماجت از فاطمه‏ى زهرا خواستگارى كرده و از خود مدح و ستايش نموده‏اند.... ولى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله همه‏ى آنان را رد كرده و طبق فرمان الهى با درخواست اميرالمؤمنين موافقت نموده است.


    6 ـ كنزالعمال، ج 13، ص 684، ش 37755.

    _________________
    پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَک
    اهل بیت من چون کشتی نوح‌اند؛ هر که بر آن نشیند نجات یابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گردد (عیون الاخبار،ج 1،ص211)


  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    پيشنهاد خواستگارى حضرت زهرا به اميرالمؤمنين

    روزى ابوبكر، عمر، و سعد بن معاذ به اتفاق گروهى ديگر در مسجد گرد آمده بودند و از هر درى سخن مى‏گفتند. سخن از دختر پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) شد.
    ابوبكر گفت: خواستگارانى كه رفته‏اند پيشنهادشان رد شده، پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) فرموده كه تعيين همسر فاطمه (عليهاالسلام) با خداست. تنها على (ع) در مورد خواستگارى تاكنون اقدامى نكرده است. شايد به خاطر تهيدستى از انجام اين كار سر باز مى‏زند. با اين همه برايم روشن است كه خدا و پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) زهرا (ع) را براى او نگه داشته‏اند. آنگاه ابوبكر رو به دوستانش كرد و گفت: مايليد نزد وى رويم و ماجرا را برايش بازگو گوييم و ببينيم آيا او مايل به ازدواج است؟
    سعد بن معاذ از اين پيشنهاد استقبال كرد، سپس به اتفاق عمر و ابوبكر از مسجد خارج شدند و به جستجوى على (عليه‏السلام) پرداختند. او در خانه نبود، اطلاع پيدا كردند كه او در تلاش براى معاش در نخلستان يكى از انصار به وسيله شترش به آبكشى و آبيارى نخلها مشغول است.
    به سويش شتافتند. على (عليه‏السلام) فرمود: از كجا و به چه منظورى آمده‏ايد؟
    ابوبكر به بيان ماجرا پرداخت و در پايان گفت من صلاح مى‏دانم هرچه زودتر در خواستگارى فاطمه (ع) تعجيل كنى. (1)

    على (ع) نيز يادآور شد كه اين وصلت آرزوى من است.



    1 ـ كشف‏الغمه ج 1 ص 354
    - طبقات ابن‏سعد ج 8 ص 19
    - امالى طوسى ج 1 ص 38.

    _________________
    پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَک
    اهل بیت من چون کشتی نوح‌اند؛ هر که بر آن نشیند نجات یابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گردد (عیون الاخبار،ج 1،ص211)

  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    خواستگارى اميرالمؤمنين از حضرت زهرا

    على عليه‏السلام مى‏دانست كه پيغمبر دخترش را به عنوان ازدواج نمى‏فروشد، متاع ناپايدار دنيا در پيش رسول خدا (ص) آن ارزش و اعتبار را ندارد كه جانشين فضل و كرامت شود.
    رسول خدا (ص) نماينده خدا است و از طرفى در پيشگاه خداوند تعالى سرمايه امتياز و فضيلت فقط تقوى و دانش است و فرستاده خدا هرگز غير از آنچه را كه خدا دوست دارد نمى‏خواهد و به آن اعتبار نمى‏دهد.

    على پيغمبر خدا را بيش از هركس مى‏شناسد كه روح او آسمانى و ملكوتى است هرگز گرفتار قيد و بند ماديات زودگذر نشده و نمى‏شود اما لازم است در اين عقيده از ديگران نيز گواهى و اعتراف بگيرد لازم است آنها كه در امر ازدواج رقيب او هستند و به غرور مال و دارايى خود از فاطمه (س) خواستگارى كرده‏اند اقرار كنند كه درهم و دينار، ملاك فضيلت نيست.
    ملاك، تقوى است كه آنها فاقد آن مى‏باشند اين اعتراف، بر آنها حجتى بزرگ بوده باشد. حجتى بزرگ براى روزهايى كه در پيش خواهد بود.
    آنها كه به آن حضرت گفته بودند كه شما در مورد خواستگارى دختر پيامبر (ص) قدم به جلو بگذاريد، در دنباله سخنان خود گفتند

    اى على! تو از ما بهتر مى‏دانى كه رسول خدا (ص) در بند مال و متاع دنيا نيست
    آنچه در نظرش گرانبها است در تو وجود دارد او جز به تقوى و دانش به چيزى اهميت نمى‏دهد


    على عليه‏السلام كه در مزرعه‏اى مشغول آبيارى درختان بود از كار دست كشيد و شتر خود را به خانه آورد و سر و صورت خود را شستشو داد و به خدمت رسول خدا (ص) شرفياب شد و درب خانه آن حضرت را كوبيد، رسول خدا (ص) به ام‏سلمه فرمود ببين كيست درب خانه را مى‏كوبد؟
    ام‏سلمه پرسيد كيست؟
    بانگى دلنشين شنيده شد كه باز كنيد منم.
    اين صدا از هر چيز خوش‏تر براى پيامبر (ص) بود فرمود: باز كن اى ام‏سلمه زودتر اين، آن كس است كه خدا و رسولش دوستدار او هستند.
    ام‏سلمه عرض كرد: كيست او يا رسول‏اللَّه كه اين چنينش بلند مى‏ستايى؟
    فرمود:

    اى ام‏سلمه آرام باش او مردى است كه در حواديث سخت و بزرگ هرگز ناتوان و زبون نمى‏شود و اظهار ضعف و سستى نمى‏كند او برادر و پسر عموى من، محبوبترين خلق خدا در نزد من است ام‏سلمه با شتاب رفت و در را گشود على عليه‏السلام وارد شد و سلام كرد و به اذن رسول خدا (ص) نشست اما سر بزير انداخت.


    ادامه دارد...

    _________________
    پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَک
    اهل بیت من چون کشتی نوح‌اند؛ هر که بر آن نشیند نجات یابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گردد (عیون الاخبار،ج 1،ص211)

  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    رسول خدا (ص) فرمود: پسر عموى عزيز، گويا به حاجتى آمده است و از حياء اظهار نمى‏كند ولى دوست دارم كه آشكارا هر چه هست بگويد قصه چيست؟
    على عليه‏السلام كه گويى منتظر صحبتى بود عرض كرد: آرى يا رسول‏اللَّه مرا حاجتى است كه از على عليه‏السلام شرم دارم ولى كرامت رسول خدا (ص) و محبت خاصى كه به من دارد اجازه مى‏دهد كه آشكارا بگويم.
    اى رسول خدا پدر و مادرم فداى تو باد، تو همان بزرگوارى هستى كه مرا در كودكى از پدر و مادرم گرفتى، و مرا از غذاى خود پروراندى،
    به آداب خود مؤدبم فرمودى، تو براى من از پدر و مادر مهربانتر و خوب‏تر بودى، امروز اندوخته دنيا و آخرت من نيز تو هستى،
    دوست دارم همانطور كه خداوند بازوى مرا به وجود تو نيرومند كرد، از بركت تو مرا به همسرى نيكو نيز برساند،
    من به اين اميد به سوى حضرتت شتافته‏ام زيرا دخترى را كه من خواستار او هستم در خانه صاحب اختيار من زندگى مى‏كند.


    رسول خدا (ص) از خوشحالى چهره‏اش شكفته و متبسم گشت، آرى على جان چنين است كه مى‏گويى ولى براى اين كار چه تهيه كرده‏اى؟

    يا رسول‏اللَّه بر آنچه مالك آن هستم شما داناتر هستيد و شما خوب مى‏دانيد كه جز يك زره و شمشير و شتر آبكش چيزى از متاع دنيا برنگرفته‏ام.
    رسول خدا (ص) فرمود:
    بسيار خوب من امشب با فاطمه (س) در اين مورد صحبت مى‏كنم اميد است فردا تو را آنچنان كه دوست دارى ملاقات نمايم.
    همواره به حكم قرآن پاكان نصيب پاكان هستند

    الطيبات للطيبين والطيبين للطيبات.
    زنان پاك طينت مخصوص مردان پاك‏نهاد و مردان پاك براى زنان پاك‏سرشت ذخيره شده‏اند.


    در برخى از كتب اينگونه آورده‏اند.
    برخى از صحابه از اميرالمؤمنين على عليه‏السلام خواستند كه چرا به خواستگارى حضرت زهرا عليهاسلام نمى‏رويد؟
    ايشان در جواب فرمودند كه من چيزى ندارم گفتند پيغمبر (ص) از شما چيزى نمى‏خواهد و پس از آن على عليه‏السلام به خانه پيغمبر (ص) رفت و از شرم و حيا نتوانست چيزى بگويد و منظور خود را به عرض برساند بدون نتيجه برگشت روز دوم به محضر رسول خدا (ص) شرفياب شد.
    باز هم عرق شرم بر پيشانى مباركش نشست و بدون نتيجه برگشت ولى روز سوم كه به حضور سرور كاينات رسيد پيغمبر (ص) خودش فرمود: يا على آيا حاجتى دارى؟ عرض كرد آرى.
    رسول خدا بلافاصله فرمود بگو گمانم به خواستگارى زهرا آمده‏اى! عرض كرد آرى، يا رسول‏اللَّه در اين موقع جبرئيل نازل شد و گفت:


    يا محمد خداوند سبحان امر فرموده است كه فاطمه را به ازدواج على مرتضى درآورى. (1)



    1 ـ چهارده معصوم/ 257 نقل از ينابيع‏الموده قندوزى باب 55


    _________________
    پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَک
    اهل بیت من چون کشتی نوح‌اند؛ هر که بر آن نشیند نجات یابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گردد (عیون الاخبار،ج 1،ص211)

  6. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    كفويت و همشأنى حضرت زهرا با اميرالمؤمنين

    حضرت صادق عليه‏السلام در اين زمينه بيان روشن و واضحى فرموده‏اند:

    «لو لا ان اللَّه عز و جل خلق اميرالمؤمنين، لم يكن لفاطمة كفو على وجه الارض، آدم فمن دونه». (1)

    «اگر خداى عز و جل اميرالمؤمنين را نمى‏آفريد،- از اولين و آخرين- فاطمه را بر روى زمين نظير و همتائى وجود نداشت».


    على و فاطمه هر دو صاحب ولايت، هر دو داراى مقام عصمت و طهارت و هر دو از اركان توحيد و ايمانند.
    امام ششم با عبارت ديگرى مى‏فرمايد:
    «لو لا ان اميرالمؤمنين تزوجها، لما كان لها كفو الى يوم القيامه على وجه الارض، آدم فمن دونه». (2)
    تشخيص «ركن بودن» و يا «كفو و همتا بودن» بشرى با بشر ديگر، مطلبى است كه فهم انسان از درك آن عاجز و ناتوان است، و تنها خداى تعالى (واللَّه يعلم ما خلق) كه از ضمائر مخلوقات خويش آگاه است مى‏داند و مى‏تواند معين كند چه كسى كفو نظير و همانند كيست، و همتاى هر موجودى در عالم كدامست.

    لذا اختيار فاطمه عليهاالسلام براى همسرى على عليه‏السلام، يك انتخاب الهى است، خداى تعالى خود براى زهرا عليهاالسلام زوجى را كه كفو و همتاى اوست برمى‏گزيند و در اين عقد آسمانى خود خطبه مى‏خواند، و شهود اين ازدواج مقدس، پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم جبرئيل و فرشتگان هستند؛ و بايد اينچنين باشد، زيرا جز خداى خالق يكتا چه كسى مى‏داند كفو و همانند زهرا عليهاالسلام كيست، زهرايى كه همتا ندارد و هيچ بشرى جز على شبيه و نظير او نيست

    و در نتيجه‏ى همين جهل و نادانى و ناتوانى بشر در شناخت مقام شامخ زهرا عليهاالسلام است كه مى‏بينيم ابوبكر و عمر نيز خواستار ازدواج با فاطمه عليهاالسلام مى‏شوند و پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم در جواب آنان چنين مى‏فرمايد:

    فاطمه از آن خداست و من در اين مورد هيچ‏گونه اختيارى ندارم (اللَّه يعلم ما خلق)، و تنها خدا كه خالق زهراست مى‏داند
    كفو و همسر و زوج شايسته‏ى او كيست، و من و دخترم اگر چه صاحب مقام ولايتيم، ولى خداى متعال بر من و او ولايت دارد
    و انتخاب و تعيين همسر فاطمه عليهاالسلام امرى است خدايى.



    1 ـ بحارالانوار ج 43/ 107.
    2 ـ مرحوم مجلسى اين روايت را از كتاب علل الشرائع و خصال و امالى صدوق و دلائل الامامه طبرى نقل مى‏كند و سپس مى‏گويد:
    «اين امكان وجود دارد كه بتوان به اين روايت استدلال كرد و گفت كه على و فاطمه عليهماالسلام اشرف از تمامى انبياء اولوالعزم- بجز پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم- هستند». (بحارالانوار ج 43/ 10، 11).
    اعتقاد مرحوم علامه امينى نيز همين بوده است چنانكه در منقبت سى و دوم از مناقب چهل‏گانه‏ى حضرت زهرا عليهاالسلام كه پس از اين خواهيد خواند مى‏گويند: «اگر بجز اين فرمايش از جانب پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم تصريحى در اين مورد در دسترس ما نبود (با اينكه وجود دارد)، همين حديث شريف براى اثبات برترى حضرت صديقه زهرا عليهاالسلام بر جميع انبياء (جز پدر بزرگوارش) كافى بود.

    _________________
    پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَک
    اهل بیت من چون کشتی نوح‌اند؛ هر که بر آن نشیند نجات یابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گردد (عیون الاخبار،ج 1،ص211)

  7. #7
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی،


    با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید.

    گفتمش تصویری از لیلی و مجنون را بکش،

    عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید






    سالروز ازدواج دردانه عالم هستی زهرا مرضیه و حیدر کرار بر



    همگان مبارک باد.
    التماس دعای فرج


    _________________
    پرستوي مـهاجـرم چـرا ز لانـه مـيـــروي
    اگـر زلانــه مـيـروي چـرا شــبــانه ميروی

    قرار من شکيــب من مـهاجر غـريـب مــن
    فـداي غـربـتـت شــوم کــه مـخفـيانه ميروي

    حيات جان اميد من علـي بود از تـو خجــل
    کــه بــا کـــبــودي بـــدن ز تــازيـانـه ميروي

  8. #8
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    لباس یاس بر تن کرد زهرا(س) ..... کنار دست او بنشست مولا (ع)

    پیمبر(ص) خطبه خواند، زهرا(س) بلی گفت ..... غلط گفتم ، بلی نه ، "یا علی(ع)" گفت !










    *** فرخنده ترین ازدواج عالم مبارک ***



  9. #9
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    آزادى در انتخاب همسر و مشورت رسول اكرم (ص) با دخترشان

    انتخاب همسر يكى از حساس‏ترين مراحل زندگى هر جوانى اعم از دختر و پسر است.
    ازدواج مرحله‏ى انتخاب سرنوشت يكى عمر زندگى مشترك و اساس مهم سازندگى تاريخ چندين نسل بالقوه، و نقطه‏ى پايه‏گذارى آينده‏اى براى فرزندان و نوادگان و سازندگان جامعه‏ى فرداست. ملاحظه مى‏شود كه بدين‏گونه، مسأله‏ى ازدواج از صورت يك امر شخصى، و خصوصى خارج مى‏شود و جنبه‏ى اجتماعى و عمومى و تاريخى به خود مى‏گيرد كه چه بسا در سرنوشت و تاريخ و آينده‏ى ملت يا ملتهايى نقش مهم و تعيين‏كننده داشته باشد.
    از اين رو انتخاب همسر شايسته كارى است دشوار و به خصوص براى دختران چندان به سهولت و سادگى امكان‏پذير نيست. بلكه اين امر مهم، بايد روى اصول و قوانين حساب‏شده، و اساس ثابت و لايتغيرى كه در طول قرون و اعصار حكومت داشته است استوار باشد و در مسير آن حركت كند تا خداى نكرده انحرافى صورت نگيرد. لذا مطمئن‏ترين اصول در اين مود، همانا رعايت قوانين الهى و تعاليم جاودانى آسمانى است كه به افراد بشر مى‏آموزد كه پدر و مادر، در شرايط عادى و عمومى، همواره بيش از فرزندان در اين باره تجربه و آگاهى دارند و با دلسوزى و دقت بيشترى، بدون تأثير احساسات آنى و زودگذر مى‏توانند تصميمات شايسته و سازنده بگيرند.

    بر اين اساس، مشاوره با پدر و مادر و جلب نظر و رضايت آنان، از شرايط اصلى ازدواج دختران قرار مى‏گيرد و برخى آن را از جمله‏ى فرايض و واجبات و اركان به شمار آورده و تخطى از آن را كارى ناروا و در حد اسقاط واجب دانسته‏اند. با اين همه بايد توجه داشت كه اين اجازه و رضايت هم بايستى جنبه‏ى صحيحى و عقلانى و منطقى داشته باشد و اگر از روى نادانى و دشمنى يا لجاج، مسأله مخالفت پدر و مادر مطرح شود و يا پدر و مادر از اين قدرت خود سوءاستفاده كرده و آن را بدون جهت و دليل عقلانى به كار گيرند و تنها خودخواهى و تمايلات غير منطقى خود را در نظر داشته باشند، چنين حقى از آنا سلب مى‏گردد. آنچنان كه رضايت و آزادى دختر نيز در انتخاب همسر شايسته و دلخواه، كاملاً مورد نظر و توجه شارع مقدس اسلام قرار گرفته و در اين مورد براى دختران مسلمان حقوقى منظور شده است كه نظير آن را با آن همه وسعت و عمق و توجه در هيچ جاى ديگر نمى‏توان سراغ گرفت.

    پيامبر اكرم كه خود پايه گذار و مجرى برنامه‏هاى الهى و پياده‏كننده‏ى قوانين آسمانى در روى زمين است، دخترش فاطمه (ع) را در انتخاب شوهر آزاد گذاشت و بدون اين كه كمترين تحميل و فشارى در اين باره روا دارد، براى آزادى عقيده‏ى او و رعايت حقوق اسلامى‏اش كمال احترام را قائل شد تا اين امر، سرمشقى براى جامعه و تاريخ اسلام باشد. نكته‏ى مهم در اينجا آن بود كه پيامبر (ص) به خوبى مى‏دانست كه در امر ازدواج فاطمه، نه فقط سرنوشت آينده‏ى او، بلكه خير و مصلحت جوامع بشرى و نسل‏هاى آتى اسلام مطرح است.

    با اين كه پيامبر اسلام چند دختر شوهر داده بود، ولى هرگز ديده نشده بود كه اراده و اختيار را از آنان سلب كرده باشد. هنگامى كه على بن ابيطالب (ع) سرباز شجاع و دلاور اسلام براى خواستگارى زهراى مرضيه نزد پيامبر اسلام (ص) رفت، پيامبر اسلام فرمودند:

    تاكنون چند نفر ديگر به خواستگارى آمده‏اند و من شخصاً اين مسأله را با دخترم در ميان گذاشته‏ام.
    اما او به علامت نارضائى چهره‏ى خود را برگردانده است.

    اكنون نيز خواستگارى تو را به اطلاع او مى‏رسانم.



    لم يوجد هامشاَ.

    _________________
    پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَک
    اهل بیت من چون کشتی نوح‌اند؛ هر که بر آن نشیند نجات یابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گردد (عیون الاخبار،ج 1،ص211)

  10. #10
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    جواب مثبت حضرت زهرا در ازدواج با اميرالمؤمنين

    پس از خواستگارى امير مؤمنان پيامبر فرمود: على جان! واقعيت اين است كه پيش از تو بسيارى ديگر به خواستگارى «فاطمه» آمده‏اند و من تقاضاى آنان را با او در ميان نهاده‏ام اما در چهره‏ى تابناكش به روشنى آثار نارضايتى و عدم موافقت را خوانده‏ام، اينك شما باش تا برگردم.
    پيامبر برخاست و نزد دخت يگانه و بى‏همتاى خويش آمد و تقاضاى امير مؤمنان و دعوت او براى زندگى مشترك با «فاطمه» را، با او در ميان گذاشت و به انتظار پاسخ نشست همانگونه كه امير مؤمنان هم در اطاق ديگرى به انتظار نتيجه‏ى تقاضاى خويش نشسته بود.
    در چنين شرايطى، گاه پدر خيرخواه و دلسوز ناگزير مى‏گردد كه ويژگيهاى اخلاقى و انسانى خواستگار، سن و سال و شرايط جسمى، شغل و ديگر خصوصيات او را براى دخترش- در صورتى كه آشنا نباشد- روشن سازد تا دخترش از روى بينش و آگاهى و دانايى تصميم به ازدواج بگيرد
    اما در مورد خواستگارى على عليه‏السلام از «فاطمه» نياز به اين مراحل نبود، چرا كه على چهره‏اى شناخته شده‏تر از آن داشت كه نياز به معرفى داشته باشد و خود دخت فرزانه‏ى پيامبر او را به شايستگى مى‏شناخت و از سابقه‏ى درخشان و ويژگيهاى اخلاقى و كمالات انسانى و درايت و جوانمردى او آگاه بود.


    به همين جهت هم، پيامبر گرامى به همين بسنده كرد كه بگويد: «فاطمه» جان! «على» همين كسى است كه
    خويشاوندى و برترى و پيشتازى‏اش در اسلام برايت روشن است و من از پروردگار خويش همواره خواسته‏ام كه
    شايسته‏ترين و محبوب‏ترين انسانها را به همسرى تو برگزيند و اينك اين «على» است كه خواهان توست،
    نظرت در مورد پيشنهاد او چيست؟

    فاطمه سخنان پيامبر را تا آخرين واژه به دقت شنيد و بجاى پاسخ صريح، سكوت پرمعنا را برگزيد بى‏آنكه علائم و نشانه‏هاى نارضايتى و عدم موافقت از خود نشان دهد.
    پيامبر به دقت بر سيماى دخترش نگريست و نه تنها آثار نارضايتى نديد كه از سيماى پرشكوه او شوق و رغبت پيوند با على عليه‏السلام را خواند. اينجا بود كه برخاست و فرمود:

    اللَّه‏اكبر... سكوت‏ها اقرارها.
    سكوت پرمعناى او نشانگر موافقت اوست، آرى، او با اين پيوند موافق است.



    لم يوجد هامشاَ.

    _________________
    پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَک
    اهل بیت من چون کشتی نوح‌اند؛ هر که بر آن نشیند نجات یابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گردد (عیون الاخبار،ج 1،ص211)


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •