پروژه COUNTESS POLIGNAC - KUSTENDYKE
به آرامی صدای خروشی که از درون هزار توی تاریخ عبور می کند طنین دل انگیز سازی به گوش رسید و تبسم تازه ای دیگر از معرفت انسانی، پدیدار گشت. لحظه ای بی جنبش ازسرحیرت و تحسین و توقف برای سکوتی ممتد تا انتهای تنفس صدایی جاودانه، زیباست، زیبا. چنان بر تمامیت قدرت ابراز خویش، بر اریکه نوازش دستی استوار است که هیاهوی شور و شوق از آن سرچشمه می گیرد. قبل از هر چیز بهتر است که درباره عناوین ذکر شده توضیحاتی داده شود، موضوع اصلی این مجموعه مقالات تا آینده در راستای پروژه ساخت یکی از بهترین سازهای آنتونیو استرادیواریوس است که در مسیر طرح و برنامه ریزی و نهایتا مراحل ساخت آن قرار داریم. ساز مذکور، ویولن ساخته شده در سال 1699 میلادی بدست آنتونیو استرادیواری و نام آن KUSTENDYKEمی باشد که در کارگاه ویلن سازی اینجانب به مورد تحقیق و اجرا گذاشته شده است. (REZA ZIAIE's Workshop)

هدف اولیه ما ویولن COUNTESS POLIGNAC بود که در اختیار ویرتئوز بزرگ گیل شاهام (GIL SHAHAM) است، اما متاسفانه اطلاعات قابل توجهی که بتوان به لحاظ علمی از آن بهره برداری شود وجود نداشته و اندک مطالبی که یافت می شود اعتبار کافی را به جهت اجرای دقیق پروژه درتمامی مراحل ندارد.

البته ابعاد و اندازه های موجودی که متجاوز از 4 معیار نمی باشد همچون طول بدنه ساز، عرض بالایی، عرض وسط و عرض پائینی، امکان محاسبه و ترسیم را تا مقدار زیادی برای باز تولید حدود محیطی ساز فراهم می سازد، اما با در نظر گرفتن این مسئله که شاید خود آنتونیو استرادیواری از روشی دیگر برای بدست آوردن خطوط محیطی استفاده کرده باشد و یا در صورت انطباق روش ما با شیوه او، امکان تصرفات و تغییرات آگاهانه از طرف او برای رسیدن به ویژگی های خاص تر وجود داشت، این تصمیم از معدل آرای عقلایی خارج شده وترجیحاKUSTENDYKE انتخاب گردید.

اما چرا KUSTENDYKE بین سازهای تولید شده بوسیله استراد در سال 1699 مورد انتخاب قرار گرفت؟ پاسخ این سوال دلایل متعددی دارد که بخش وسیعی از آن به برابری قابل توجه در ساختارهای این دو ساز بر می گردد و می توان در اندازه های مطرح شده و در فرم های آن از جهات مختلف مشاهده نمود.

این وجه تشابهات غیر قابل انکار، در سایر سازهای تولید شده در آن سال که تا کنون یافت شده است کمتر دیده می شود، از این رو با سنجش و پردازش مکرر و با توجه به موجود بودن اطلاعات قابل قبول، تصمیم به سرمایه گذاری جهت تولید این ساز KUSTENDYKE گرفته شد. به طور معمول برای یافتن الگوها و مدلهای دقیق و کاملی که در طول تاریخ ویلن سازی بدست استاد کاران برجسته ای خلق شده اند، تلاش و کوشش کرده ایم و حاصل این تکاپو انتخاب و تولید بهترین هاست، که درعناوین دیگری از آنها نیز یاد خواهم کرد .



در چهار چوب استقرارو موقعیت تولید آثارهنری عواملی خاص، اثر گذار و تعیین کننده هستند که با توجه به سایر گزینه های دیگر چگونگی حرکت خالق اثر را می توان به شهود گرفته و از این طریق روند و جهت پدیدار شدن محصولات آن شخص را یافته و به نظم و ترتیب و دغدغه های فکری و ذهنی آن کمی نزدیک تر شد.



به میزان حدود انطباق و درک ما با خالق اثر، کیفیت هم آهنگی و هم سویی اندیشه و عمل بروز می کند و ساعت زمان به گذشته باز می گردد و هر چقدر این دریچه جایگزینی ما با او گسترده تر می شود، سرعت بازگشت به زمان اراده تولید اثر در نقطه مبدا افزایش می یابد، اینچنین نظاره گر وقایع بودن، تعلیمی است از جنس حضور در عرصه خلق هنر جاودانه.

ابعاد و اندازه های به کار برده شده و ترتیب مقیاسها در قبل و بعد آن – تعداد سازهای تولید شده در آن سال 1699 و روند و آرایش ساخت آنها – افت و خیزهای جاری در شرایط زیستی به لحاظ تمام عوامل هم جوار از جمله علم، هنر، فرهنگ، سیاست و عبور از قرن هفدهم به آستانه تولد سده هجدهم میلادی – تغییر در الگوها و مدلها – محدوده سنی استراد که در 55 سالگی به سر می برد و اتفاقات خانوادگی که بر او حادث گشته – تحت تاثیر بودن او از سبک استادش نیکولا آماتی و رد اثر تکنیکی آماتی ها در سازهای آن مقطع تاریخی خاص – سلیقه و ذوق و ابتکارات خود او که رنگ زیباتری بر همه گفته ها دارد و ...، نمونه هایی است که با نگاهی نه چندان پیچیده و دشوار قابل لمس و دریافت است.


KUSTENDYKE به عنوان یکی از این تعداد برتر در طبقه بندی مخصوص و منحصر به خود در جایگاه ویژه ای قرار می گیرد که می توان به برخی ازاین پارامتر ها اشاره ای داشت.
منبع: رضا ضیایی / گفتگوی هارمونیک