این هم از یک عمر مستی کردنم
سالها شبنم پرستی کردنم
ای دلم زهر جدایی رابخور
چوب عمر باوفایی را بخور
ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت
خنده ای برخاطراتت کرد و رفت
من که گفتم این بهار افسردنیست
من که گفتم این پرستورفتنیست
آه عجب کاری به دستم داده دل
هم شکست و هم شکستم داده دل
این هم از یک عمر مستی کردنماین هم از یک عمر مستی کردنماین هم از یک عمر مستی کردنماین هم از یک عمر مستی کردنماین هم از یک عمر مستی کردنم
بیادت هستم حتی اگر قرار باشد ، شبی بی چراغ در حسرت یافتنت تمام کوچه ها را قدم بزنم...
این هم از یک عمر مستی کردنماین هم از یک عمر مستی کردنماین هم از یک عمر مستی کردنماین هم از یک عمر مستی کردنماین هم از یک عمر مستی کردنم
پرستو ها چرا پرواز کردید
جدایی را شما آغاز کردید
خوشا آنانکه دلداری ندارند
به عشقو عاشقی کاری ندارند
خداحافظ برای تو رهایی
برای من فقط درد جدایی
خداحافظ برای تو چه آسان
ولی قلبم ز واژه اش چه سوزان
خداحافظ
این هم از یک عمر مستی کردنم
خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی
خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی
خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم
خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی