گله دارم ز همه قول و قراری که نشد / سردی عشق تو و فصل بهاری که نشد
.
.
.
عشقی که تنها با یک نگاه آغاز میشود ، با شناخت سست و سست تر میشود
ولی عشقی که با شناخت آغاز میشود با هر نگاهی عمیق و عمیق تر میشود . . .
.
.
.
چه ساده بودم آن هنگام که میپنداشتم ترکیدن بادکنک آبی ام ناگوار ترین حادثه
عالم است . . .
.
.
.
ز درد عشق تو با کس حکایتی که نکردم / چرا وفای تو کم شد ، شکایتی که نکردم . . .
.
.
.
با دل عاشق بد نکن ای آدم نامهربون / سنگدل و بی وفا نشو ، یه دل داری اینم نشون . . .
.
.
.
اکثر ما نه به خاطر یافتن فردی کامل ، بلکه به خاطر کامل دیدن یک فرد نا کامل
عاشق میشویم که از پیله تنهائی خود رها شویم . . .
.
.
.
2تا گل بگیر دستت ، یکی دست راست ، یکی دست چپ
ولی من گل وسطی رو دوست دارم !
.
.
.
آنجا که توئی ، رهگذری نیست مرا / جز دوری تو غم دیگری نیست مرا
خواهم که به جانبت پرواز کنم / حیف است که هیچ بال و پری نیست مرا . .

98423474432427823487561257812358754357834857238475
اینقدر دوست دارم !!!
.
.
.
افتخار در خشک کردن اشک است ، نه در جاری کردن آن . . .
.
.
.
ای اشک ، آهسته بریز که غم زیاد است / ای شمع آهسته بسوز که شب دراز است
امروز کسی محرم اسرار کسی نیست / ما تجربه کردیم ، کسی یار کسی نیست . . .
.
.
.
لنگر عشق زدم بر دل طوفانی تو / تکیه گاهم شده است ساحل بارانی تو . . .
.
.
.
در طوفان زندگی ، با خدا بودن بهتر از ناخدا بودن است . . .
.
.
.
در آسمان دل من پرنده پر نمیزنه / تو کلبه غم زده ام محبت سر نمیزنه . . .
.
.
.
کاش میدانستی آن کس که در تو امید به زندگی را پرورش میداد ، خودش محتاج
قطره ای از باران محبت بود . . .
.
.
.
باز هم ثانیه ها اسم تو را جار زدند و دقایق امشب یه تو تکرار زدند
سکوتی که در این عقربه ها میچرخید ، نکند در دل تو اسم مرا دار زدند . . .
.
.
.
تو رفتی و من شدم لحظه شمارت / دو قطره اشک مانده یادگارت
اگر برگشتی و من را ندیدی / بدان که مرده ام از انتظارت . . .
.
.
.
خسته در حبس زمینم ، ماه من یادم کن
به نگاهی ، به پیامی ، سخنی شادم کن !
.
.
.
میروم دیگر شما یادم کنید / من که رفتم این غزل ها را شما دفتر کنید
میروم تا دل نبندم دل به خوبی هایتان / باز هم دل بستم و زخمی شدم ، باور کنید . . .
.
.
.
نگاهی کرد و در به در کرد ، یقین کرد عاشقم بعدش سفر کرد
شکسنی خورد و آمد تا بماند ، ولی من رفته بودم ، او ضرر کرد . . .
.
.
.
سلام ای بی وفای بی مرووت / سلام ای ساز گیتار محبت
سلام کردم نگی تو بی وفائی / وگرنه ما که عاشقیم بی مرووت !!!
.
.
.
گر نگه دار من آن است که من میدانم / شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد . . .
.
.
.
بزرگ ترین درد دنیا اینه که بدونی پناه لحظه هات . پناه دیگری دارد . . .
.
.
.
یافتن میلیون ها دوست معجزه نیست ، معجزه توئی که بین میلیون ها دوست ، تکی !
.
.
.
من که پشت پا زدم به هرچه هست و نیست / تا که کام او ز عشق خود روا کنم
خود را نمیبخشم ، اگر که زین پس به عاشقان وفا کنم . . .
.
.
.
اگر لیلی به مجنون داده میشد / دگر هیچ عاشقی رسوا نمیشد
.
.
.
من و تو از تبار بی کسانیم / در این غوغا چه کس را کس بدانیم
کسی نشنید فریاد کمک را / کمک کن تا برای هم بمانیم . . .
.
.
.
دل تمنا میکند تا من بسازم خانه ای / عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای !؟
.
.
.
آن شب که شد زندگی ما آغاز ، آغاز شد افسانه این سوز و گداز
دادند به ما دلی گفتند بسوز ، دیدند که سوختیم گفتند بساز . . .
.
.
.
اگه گفتی امروز چه روزیه ؟
بگو دیگه !
زیاد فکر نکن ! امروز همون روزیه که دلم برات تنگ شده !!!
.
.
.
عشق یعنی اینکه وقتی میخوای برسونیش ٬ رادیو پیام رو روشن کنی
و ببینی کدوم مسیر پر ترافیک تره !